سمیه ماندگار
مادری با کودکی در آغوش، پای تخته سفید ایستاده است. در حال جمع و تفریق کردن یک عملیه ریاضی است. او یکی از دهها دانشآموز یک مرکز آموزشی است که توسط پنج آموزگار دختر بهصورت رضاکارانه در سرزمین بودا راه اندازی شده است. در این مرکز، دختران بازمانده از مکتب به دلیل محدودیت طالبان یا زنانی که هرگز فرصت آموزش نداشتهاند، سرگرم آموزش هستند.
این مرکز آموزشی سه ماه قبل راه اندازی شده و حالا دستکم ۲۵۰ دختر و زن در این مرکز مصروف آموزش هستند. این مرکز آموزشی در یک خانه مسکونی راه اندازی شده است. مسوولان آن ترجیح میدهند که محل دقیق آن در گزارش نیاید. به درخواست منابعی که در این گزارش با آنها گفتوگو شده، همه نامها مستعار آمده است.
به خاطر هوای سرد این روزهای بامیان، فضای صنف سرد است. اما گرمی حال و هوای صنف و اشتیاق دختران دانشآموز بر فضای سرد اتاق چیره شده است. پنج آموزگاری که رضاکارانه این مرکز آموزشی را پیش میبرند، همه فارغ دانشگاه هستند.
مومنه رفیعی۲۵ ساله حدود چهار ماه قبل به ذهنش رسید که ماندن در کنج خانه برای او نه مطلوب است و نه ممکن. مطلوب نیست به این خاطر که او میدید صدها دختر از مکتب بازمانده است. بیتفاوت نشستن برای دختری که تحصیلات دانشگاهی دارد، ممکن هم نیست. او تصمیم گرفت که این مرکز آموزشی را راه اندازی کند.
مومنه میگوید، او و دوستانش دستکم دو هفته خانه به خانه در قریهها گشت تا مردم را از این برنامه آگاه کنند و از آنها بخواهند که دختران شان را به این مرکز آموزشی بفرستند. آنها، مرکز آموزشی را در جایی راه اندازی کرده که آمدن برای دختران از قریههای مختلف آسان باشد. مومنه میگوید، خودش از دو قریه دورتر برای تدریس به این مرکز میآید.
به قول مومنه، دختران بازمانده از مکتب به خاطر محدودیت طالبان از یکطرف و از سوی دیگر، زنانی که هیچ وقت دسترسی به آموزش نداشتهاند، به این مرکز میآیند.
بیش از ۴۰۰ روز از بسته شدن مکتبهای دخترانه بالاتر از صنف ششم به دستور طالبان در افغانستان گذشته است. در این مدت صدها هزار دختر از مکتب محروم و خانهنشین شدهاند. روشن هم نیست که وضعیت تا چه زمانی دوام میکند. نشانهای هم برای بازگشایی مکتبهای دخترانه وجود ندارد و طالبان در حال وقتکشی اند. در عین حال، منابعی به رسانه رخشانه تایید کردهاند که طالبان تصمیم دارند تا دانشگاهها را هم به روی دختران مسدود بسازند.
مومنه میگوید، برای اینکه انگیزهی دختران در بامیان برای درس خواندن به کلی از بین نرود، او و دو ستانش این مرکز آموزشی را ایجاد کرده تا بذر امید در دل دختران بکارد. آنها امیدوار هستند که مکاتب دوباره به روی دختران باز شود. در این مرکز به دانشآموزان، مضامین مکتب و صنوف ویژه سواد آموزی درس داده میشود.
سحر گل حسنی۲۶ ساله و از آموزگاران این مرکز آموزشی است. او در گفتوگو به رسانهی رخشانه گفت: «هدف ما این است دخترانی که از صنف هفت به بالا خانه نشین شده اند، افسرده و پژمرده نشوند و چیزهایی را که آموخته بودند از یاد شان نرود. درسهایی را که در مکتب خوانده بودند مرور شود و چیزهای جدید یاد بگیرند.»
سحرگل میگوید، وقتی آنان این مرکز آموزشی را راه اندازی کردند، زنانی که هرگز فرصت آموزش پیدا نکردهاند، تقاضا کردند که بخش سواد آموزی هم فعال شود. به این ترتیب، یک صنف ویژه سواد آموزی هم شروع شده است. به گفتهی سحرگل، در میان دانشآموزان سوادآموزی کسانی هستند که در شروع حتا حروف الفبا را نمیشناختند، اما اکنون میتوانند بعضی از کلمات را بخوانند و بنویسند.
سحرگل گفته است، با این که بسیاری از خانوادهها از این کار آنها استقبال کردهاند، اما خانوادههایی هم بودهاند که پای دختران شان را از این مرکز گرفته اند. «گرچند آن شاگردان خیلی لایق و پر تلاش نیز بودند، اما گفتند که خانوادههای ما اجازه نمیدهند که به این صنف بیاییم. میگویند که شما در این دوران طالبانی رفته اید و درس میخوانید.»
سحر گل دانشآموختهی دانشگاه است. او نه تنها در این مرکز رضاکارانه به دختران آموزش میدهد که خانهی شخصی خود را نیز محل آموزش ساخته است. او پنج اتاق را در اختیار این مرکز قرار داده که در دو وقت ظرفیت برگزاری ده صنف درسی را دارد.
شرایط و امکانات هرگز برای آنها ایدهآل نبوده است. سحرگل به رسانهی رخشانه گفت: «خیلی از صنفهای ما حت کاهگل نشده و فقط یک دیوار گلی است. تختههای معیاری نداریم. خیلی از تختههایی که استفاده میکنیم خُرد هستند و یا خیلی کهنه شدهاند.»
تا کنون نه اعتراضهای زنان و دختران در افغانستان و نه فشارها از خارج از کشور نظر طالبان در مورد بازگشایی مکتبهای دخترانه را عوض کرده است. اما راه اندازی آموزشهای آنلاین برای دختران و مراکز آموزشی دخترانه به دور از چشم طالبان در داخل افغانستان بخش از تلاشها برای زنده نگهداشتن بارقهای از امید در دل دختران بوده است.
گلزیور فکوری۲۶ ساله و از آموزگاران دیگر این مرکز است. گلزیور میگوید، او و دوستانش تصمیم گرفتهاند که چرخهی یادگیری و آموزش را در بامیان فعال نگهدارند. بهویژه در شرایطی که دختران عمداً توسط طالبان از آموزش محروم شدهاند.
گلزیور میگوید، زمانی که او به این دختران دانشآموز درس میدهد، احساس عالی و سرشار از خوشی به او دست میدهد. «از طرفی با آمدن طالبان زمینهی کار برای تمام زنان محدود شد و این باعث شده بود تا من خیلی ناامید و بی انگیزه شوم؛ اما زمانی که این مرکز ایجاد شد و درس و تدریس برای دختران را در پیش گرفتم، شوق و علاقهام روزبهروز بیشتر شد و انگیزه پیدا کردم.»
به قول گل زیور، به قدری کار آنها در حال پیشرفت و ثمربخش است که ایکاش زودتر از این دست به کار شده بود. «ای کاش این برنامه را وقتترشروع میکردیم.» گلزیور مثل چهار همکار دیگرش از دانشگاه فارغ شده، اما آنها نمیخواهند در مورد رشته و دانشگاهش به دلیل ترس از شناسایی شدن، جزییاتی بدهند.
برای این آموزگاران، ادامه دادن به این کار در زمستان سرد بامیان از همین حالا بهعنوان یک چالش مطرح است. آنها نیاز به سوخت برای گرم نگهداشتن فضای صنف دارند. «مارکرهای ما هر روز تمام میشود و خرید آن از هزینه شخصی برای ما مشکلساز است.»
بسگل ۱۵ ساله یکی از دانشآموزان این مرکز است. او میگوید، از وقتی دوباره به این مرکز میرود، امیدش زنده شده است. زیرا بسته شدن مکتب و خانهنشین شدن برایش شبیه یک کابوس بوده است. «ما خیلی خوشحال هستیم. این مرکز خیلی یک نیاز جدی و اساسی بود.»
در این مرکز برای دختران بازمانده از مکتب، بیشتر مضامین اساسی مثل کیمیا، ریاضی، فزیک، انگلیسی و زبان درس داده میشود. سمین ۱۵ ساله و دانش آموز دیگر این مرکز میگوید، مضمونهای فزیک، کیمیا و انگلیسی را بیشتر دوست دارد. هرچند سردی زمستان و کمبود امکانات دخترانی مثل سیمین را هم نگران کرده است. اما او گفته است: «مه اطمینان دارم که استادان ما ای مشکله هم حل میکنن.»
سیمین تا پیش از آمدن طالبان، دانش آموز صنف هفتم مکتب بود. او که حالا دانش آموز این مرکز است میگوید، وقتی طالبان مکتب را به روی آنها بستند، آرزوهایش را از دست رفته میدانست. «وقتی استادان ما این کورس ره ایجاد کردند برای ما شبیه یک هدیهی بسیار بزرگ بود، واقعاً خیلی خوشحال هستیم.»