رها آزاد
وقتی به دیدار بهشته رفتم هنوز لباسهای پر زرق و برق عروسیاش را بر تن داشت، اما دلاش از این مهمترین اتفاق زندگیاش خون بود. زیرا افراد مسلح طالبان در روز عروسی بهشته به خانهی آنها هجوم برده و برادرش را به خاطر پخش موسیقی در محفل عروسی بازداشت و زندانی کرده بودند.
بهشته نام مستعار تازه عروس ۲۴ سالهای است که حدود ده روز از برگزاری مراسم عروسیاش گذشته است. درد دلاش را با گفتن این کلمات شروع میکند: «هیچ فرق میان عروسی با فاتحهخوانی وجود ندارد. بدتر از آن، اینکه روز مهم و خوشایند زندگی تبدیل به بدترین خاطره میشود.»
در ۲۱ جوزای سال گذشته، وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان پخش موسیقی را به طور رسمی در تالارهای عروسی ممنوع کرد. هرچند قبل از این نیز طالبان بارها به صاحبان هوتلها به صورت شفاهی این دستور را داده بودند.
اجرای این ممنوعیت در مناطق مختلف افغانستان یکسان نیست. در برخی از ولایتها هنوز مردم میتوانند در محافل عروسی موسیقی پخش کنند. شکایتهایی هم وجود دارد که افراد طالبان این کار را به یک منبع اخاذی از مردم تبدیل کردهاند.
اما قصهی ساکنان ولایت بدخشان متفاوت است. منابعی که در این گزارش با آنها صحبت شده مدعیاند که طالبان به خاطر پخش موسیقی به آزار و اذیت مردم و بازداشتهای خودسرانهی آنها دست میزنند.
به خاطر مصونیت مصاحبه شوندهها، در این گزارش از ارائه برخی جزئیات مثل مکان دقیق آنها خودداری شده است.
مروه (مستعار) خواهر کوچکتر بهشته میگوید، در عروسی خواهرش حتا افراد طالبان سر زده به بخش زنانه هم وارد شدند، در حالی که برخی از زنان چادر بر سر نداشتند: «زمانیکه مهمانها آمدند و نیمساعت از نان خوردن گذشته بود، افراد مسلح طالبان با وحشت وارد خانه شدند. آمدن آنها آنقدر با عجله و شتاب بود که همه ترسيده بودند. برادرم با عجله به سوی دستگاه صوتی یا همان لودسپیکر رفت تا آنرا خاموش کند. اما نیروهای امارت اسلامی مانع این کار او شدند. لحظهی مانع شدن او از سوی افراد مسلح بسیار یک صحنهی وحشتناک بود و همه وحشت کرده بودند.»
مروه میگوید، او موفق شد که دستگاه پخش صوت را از راه دیگر از خانه خارج کند، اما دو طالب مسلح برای پیدا کردن آن خانه را زیر و رو کردند.
مروه در توصیف آن لحظه گفته است، خانمهایی که در عروسی حضور داشتند از یکسو بهخاطر لباسهای محفلی که بر تن داشتند و از سوی دیگر بهخاطر سر و صدای آن دو طالب بسیار ترسيده بودند: «خانمها تلاش میکردند تا جایی را برای پناه گرفتن و پنهان شدن از چشم آن دو طالب بیابند.»
از نظر طالبان گوش دادن به موسیقی حرام است. این گروه از زمان روی کار آمدن، رویکرد سختی در مورد موسیقی گرفتهاند. از آتشزدن آلات موسیقی و جمعآوری «یواسبی»ها از موترها گرفته تا قدغن کردن پخش هر نوع موسیقی از طریق رسانههای جمعی.
در ذهنیت طالبان شنیدن موسیقی گناه بزرگی است. برای همین، به قول مروه آن روز آن دو طالب با سر و صدا میگفتند: «اینجا عروسی است یا فاحشهخانه که اینگونه آهنگ میمانید. این وضعیت را ببینید. توبه خدایا!»
مروه میگوید، بارها طالبان به ساکنان خانه و مهمانان آنها با رفتار توهینآمیز میگفتند: «اینجا فاحشه خانه بوده. استغفرالله!»
آن روز طالبان برادر بهشته را با خود بردند. بهشته در حالی که بغض راه گلویش را گرفته، میگوید: «من از حال رفتم، چون هیچگاه محفل عروسیام را اینگونه تصور نمیکردم. ما در دوره جمهوریت جشن نامزادیمان را گرفته بودیم. بسیار عالی بود و همهچیز خیلی خوب بود.»
طالبان دو روز بعد برادر بهشته را از بازداشت آزاد میکند. به گفتهی مروه، برادرش ساعت چهار با تن کبود به خانه برگشت. هردو خواهر مدعیاند که برادرشان در بازداشت آزار و اذیت شده بود. طالبان از او ضمانت گرفته بودند که هرگز دیگر در خانه موسیقی پخش نشود.
بهشته مدعی است که طالبان با شهروندان برخورد دوگانه دارد. او میگوید، یکی از همسایههایش پس از او عروسی گرفته بود و به صورت آزادنه در مراسم او موسیقی پخش شده است.
به گفتهی بهشته، او از عروس که همسایه و دوستش است میپرسد: «طالبان شما را با این همه رقص و موسیقی بلند چیزی نمیگویند؟» دوستش در پاسخ میگوید: «نیروهای امارت اسلامی که در محل ما وظیفه دارند از پدرم بیست هزار خواستند و گفتند اگر این مقدار پول را بپردازی به موسیقی و محفل شما کار نداریم. پدرم برای آنها بیست هزار افغانی داد و ما از غمشان خلاص شدیم. کاش تو هم در محفل عروسیات برایشان کمی پول میدادی.»
وضعیت برای همه یک سان نیست. برای خیلیها روز عروسیشان تبدیل به تجربه تلخی شده است.
جویره ( مستعار) یکی از این دست افراد است. او ۲۳ ساله است و میگوید، مراسم عروسیاش در ماه سرطان سال گذشته برگزار شده است. او که ساکن شهر جدید فیض آباد در مرکز بدخشان است، گفته که خانواده او تصمیم گرفتند بهرغم ممنوعیت طالبان، موسیقی پخش کنند تا اینروز مهم را با شادی و هیجان بیشتری جشن بگیرند.
این برنامه به خوبی پیش نرفت. به قول جویره، حدود ساعت هشت شب، طالبان با چندین موتر به مراسم عروسی یورش میبرند.
او گفته، طالبان مسلح سرزده به بخش زنانه مراسم آمدند. اصرار شوهر جویره برای ممانعت از ورود طالبان راه به جایی نمیبرد: «برویم در بیرون خانه حرف بزنیم، چون اینجا زنها هستند. شما نمیشرمید که به زنهای مردم بیاحترامی میکنید، شما چی کاره هستید که بدون اجازه داخل خانهی شخصی میشوید؟»
به گفتهی جویره طالبان این واکنش شوهرش را با قنداق تفنگ پاسخ میدهد: «زیاد زباندرازی نکن. هم موسیقی پخش میکنید و هم گپ یاد دارید. پیش شو که برویم در حوزه گپ بزنیم… همگی بروید محفل ختم است. محفلیکه با موسیقی و صدای شیطان باشد، هیچ نباشد خوب است.»
طالبان شوهر جویره، برادر و پدرش را به خاطر پخش موسیقی برای سه روز بازداشت میکنند: «بدن شوهرم خیلی زخم داشت، چون لتوکوبش کرده بودند. هر بار که شوهرم با آنها حرف میزده و در مقابلشان میایستاده با لگد و مشت به صورت و شکمش میکوبیدند. شوهرم هنوز آسیبهای ناشی از شکنجهی طالبان را فراموش نکرده است.»
موسیقی محلی بدخشان شهرت جهانی دارد. تا پیش از طالبان ساز و سرود، بخش جداییناپذیر مراسم خوشی ساکنان بدخشان بود.
پای قصه تازه عروس دیگری نشستم که در ماه جوزای امسال مراسم عروسیاش برگزار شده است. او که میخواهد در این گزارش ناشناس بماند گفته است مراسم عروسیاش از ترس طالبان بدون ساز و سرود برگزار شده است: «برای برادرهایم گفتم که در همین دورهی طالب هیچ عروسی نکنید، چون مزهی عروسیتان را هیچ نمیفهمید. بگذارید اینها گم شوند باز عروسیتان را با جشن و شادی برگزار کنید.»