هانیه فروتن
قانون امر به معروف و نهی از منکر طالبان به تاریخ ۱۰ اسد سال روان خورشیدی در ۱ مقدمه، ۴ فصل و ۳۵ ماده از سوی رهبر این گروه توشیح شد.
این قانون که سازمان ملل آن را در تضاد با «وجدان انسانی» توصیف کرده؛ به نیروهای محتسب طالبان اجازه میدهد که وارد زندگی شخصی زنان شوند و علاوه بر پوشش، صدای زنان را هم «عورت» خوانده است. یکی از معانی عورت یعنی چیزی شرم آور.
این قانون به نگرانی گستردهای در میان زنان و دختران افغانستان دامن زده و فعالیتهای محدود آنان در بیرون از خانه را تحت تاثیر قرار داده است.
شماری از مادران در گفتوگو با رخشانه تایید کردند که نگرانی آنها در پیوند به سلامت روان دخترانشان بیشتر شده و زنان شاغل نیز علاوه بر محدودیتهایی که در محل کار تجربه میکنند، نگران هستند که در ادامهی این «گستاخیهای طالبان» کارشان را از دست بدهند.
دختران دانشآموز نیز میگویند که ترسشان از رفتن به بیرون بیشتر شده و با دیدن نیروهای امر به معروف طالبان در خیابانها، راهشان را کج میکنند.
در این گزارش با بیش از ۱۰ زن به شمول مادران، دانشآموزان و زنان شاغل گفتوگو شده است.
زنان شاغل، مخصوصا کارمندان مراکز صحی میگویند، نیروهای امر به معروف و نهی از منکر طالبان پس از توشیح این قانون «غیرانسانی»، خیلی بیشتر از قبل به محل کار آنها میآیند و «با گستاخی بیشتر» به زنان کارمند گوشزد میکنند که پوشش «شرعی» داشته باشند.
نهادهای صحی از محدود مراکزی است که هنوز طالبان کار زنان را در آنجا ممنوع نکردهاند، اما قوانین سختگیرانه در آن حاکم است.
قانون توشیح شده از سوی طالبان در چندین مورد به زنان، نحوهی پوشش آنان، رفتار آنان در اجتماع و کار آنان اشاره کرده است. از جمله در ماده سیزدهم این دستورنامه آمده است: «ستر (پوشاندن) تمام بدن زن الزامی است. پنهان کردن صورت زن به سبب ترس از فتنه ضروری است. صدای زنان (بلند خواندن آهنگها، نعتها و قرائت در مجمع) عورت است.»
طالبان در این قانون خود به محتسبان امر به معروف اختیار کامل داده تا اگر زنی خلاف این چارچوب رفتار کرد، آنها را بازداشت و تعزیر کنند. در بند ۸ ماده ۱۳ آمده است: «هرگاه زن بالغ برای حاجت ضروری از خانه خویش بیرون شد، مکلف است که صدا، روی و بدن خود را ستر نماید (بپوشاند). در صورتی که دختران و زنان از این امر سرباز زدند، ماموران امر به معروف حق دارند آنان را بازداشت و تعزیر کنند.»
تعزیر در فرهنگ لغت دهخدا به معنای نکوهش کردن، ملامت و سرزنش کردن، ادب کردن و چوب زدن آمده است. مراد از این لفظ در شرع نیز به معنای ضرب و تادیب است.
زنان و دختران میگویند در روزهای پس از توشیح این قانون، حضور نیروهای امر به معروف و نهی از منکر طالبان در سطح شهر کابل افزایش یافته است. این نیروهای طالبان که با چپنهای سفیدی که روی لباسهای افغانی میپوشند و با دمپایی و پاچههای بلند در سطح شهر ظاهر شده و از زنان بازجویی میکنند، به ترس و وحشت مردم در شهرها دامن زدهاند. دختران میگویند که با دیدن این نیروها در خیابانهای کابل، راهشان را به پسکوچهها کج میکنند.
زنان کارمند و وحشت قانون جدید طالبان
مریم و رخسار که هر دو در مراکز صحی در کابل کار میکنند گفتهاند، پس از توشیح این قانون، قادر نیستند با جرأت از خانه تا محل کارشان بروند. آنها میگویند که با روبرو شدن با نیروهای امر به معروف طالبان، «ترس و اضطراب شدید» را تجربه میکنند که روی برنامهي روزانه، روابط و نهایتا روی سلامت روان آنها تاثیر میگذارد.
مریم و رخسار در میحط کاریشان نیز قوانین سختگیرانهای را تجربه میکنند که پس از توشیح این قانون در دستور کار قرار گرفته است.
مریم که ۲۵ ساله است، میگوید: «در محیط شفاخانه، ما اجازه صحبت با همکاران مرد خود را نداریم، لباسهایی که حین انجام وظیفه میپوشیم هم باید دراز باشه و بحز چشمها دیگر هیچ قسمتی از صورتمان نباید دیده شود.»
او که کارمند برحال یکی از شفاخانههای خصوصی در کابل است، تایید میکند که گشتزنی ماموران امر به معروف طالبان در محل کار آنها پس از توشیح این قانون افزایش یافته: «هر روز طالبان چپن سفید به شفاخانه میآیند و پوشش ما را چک میکنند.»
رخسار ۲۷ سال دارد. او که در یکی از شفاخانههای دولتی کابل کار میکند به رسانهی رخشانه گفته است: «قبل از توشیح قانون جدید طالبان هم در قسمت پوشش زنان کارمند و نشست و برخاستهایشان در محیط شفاخانه سختگیریها وجود داشت اما با تبدیل شدن این محدودیتها به قانون، ما شدیدا تحت کنترل قرار داریم.»
او در ادامهی صحبتهایش ادعا کرد که ماموران امر به معروف طالبان با گذاشتن جاسوس زن در این شفاخانه تمام کارمندان دختر و پسر را نظارت میکنند: «یک زنی که تازه به شفاخانه ما استخدام شده، یک روز ایستادم کرد و هشدار داد اگر یک بار دیگر ببینم که با فلان همکار مردمان حرف بزنی به استخبارات تحویلت میدهم.»
روزنامه تلگراف چاپ بریتانیا نیز روز دوشنبه، ۲ سپتامبر گزارش داده بود که گروه طالبان در اماکن عمومی و جاهایی که زنان اجازهي کار دارند جاسوس تعیین کردهاند.
مریم و رخسار علاوه بر تمام رنجهایی که روزانه تحمل میکنند از یک ترس مشترک رنج میبرند؛ اینکه تنها نانآوران خانودههای خود هستند و ممکن است در نتیحه قیودات روز افزون طالبان کارشان را از دست بدهند. آنها میگویند داشتن محرم هنگام رفت و آمد از خانه تا محل کار برایشان سخت است و بهاین دلیل از مواجه شدن با ماموران امر به معروف طالبان هراس دارند.
طالبان در قانون جدید خود به رانندگان وسایط نقلیه دستور داده که اجازهی «انتقال زنان بیحجاب» را ندارند.
نجیبه ۲۲ ساله، یکی از دختران فروشنده لباس در کابل میگوید که برادر کوچکترش او را از خانه تا محل کار همراهی میکند و عصر نیز به دکان خواهرش میآید تا او را به خانه ببرد.
نجیه میگوید: «نظر به قانون جدید حکومت فعلی، زنان بدون محرم حتی اجازه آمدن در بازار را هم ندارند. این ترس مانع گشت و گذار زنان میشود و لَنگی در کار ما؛ چون وقتی هیچ دختری از خانه بیرون نشوند، لباس نو نمیخرند و کسب و کار ما شدیدا آسیب خواهد دید.»
دختران دانشآموز و وحشت قانون جدید طالبان
نرگس، مهدیه، فاطمه، رقیه و امالبنین، همه ۱۳-۱۷ سال دارند و با بسته شدن مکاتب به رویشان، به کلاسهای مخفی میروند. این کلاسها به دختران دانشآموز کمک میکند تا از روند آموزش فاصله نگیرند و از سوی دیگر با افسردگی مبارزه کنند. این نوجوانان اما امروز با مانع بزرگتری مواجه شدهاند: «وحشت از پوشیدن برقع و داشتن محرم هنگام رفتوآمد از خانه تا کلاس درس.»
آنها میگویند معلمانشان دستور داده که بعداز این برقع بپوشند و هنگام رفتوآمد نیز یک همراه مرد با خود داشته باشند. وقتی والدین این دختران از این خواست معلم انتقاد کردند، مسوولان مراکز آموزشی گفتهاند که ماموران طالبان دختران بدون محرم را اذیت میکنند و با تعقیب کردن دختران، به مراکز آموزشی میآیند.
مهدیه، نوجوان ۱۴ ساله بعد از این درخواست دیگر به درس حاضر نشده و اکنون نزدیک به یک هفته میشود که به صورت کامل خانهنشین شده است. مادر مهدیه میگوید: «دخترم یک سال قبل از صنف ششم فارغ شد، تقریبا پنج ماه از رفتنش به صنفهای مخفی گذشته بود و ما هم شاهد بهتر شدن حالت روحیاش بودیم اما همین یک دل خوشی نیز از او گرفته شد…بازهم مثل آخرین روز مکتبش با چشمان گریان به خانه آمد و گفت این بار بخاطر نداشتن محرم شرعی، به درسش ادامه داده نمیتواند. پدر مهدیه ایران است و برادرانش هم مکتب دارند. کسی نیست که مهدیه را تا کلاسش همراهی کند.»
ثریا و فهیمه دو خواهری که تا همین سه روز قبل به کارگاه خیاطی میرفتند نیز با سرنوشت مهدیه مواجه شدهاند. آنها خیاطی را به دلیل مزاحمتهای پیهم ماموران امر به معروف ترک کردند: «رفت و آمد مردان سفید پوش طالبان با سر و صورت وحشی به کارگاه بیشتر شده بود.»
ثریا میگوید: «اخیرا در خیاطی بغل دستیما که کیفهای زنانه میدوختند، یک دختر جوان را به خاطر دیده شدن چند تار مویش لت و کوب کردند. وقتی مادرم این داستان را شنید دیگر اجازه نداد ما و خواهرم به خیاطی برویم.»
مادر این دو دختر نیز به رسانهی رخشانه گفته است، دیگر جرأت نمیکند تا دخترانش را به تنهایی به بازار و یا کار بفرستد: «حاضرم با خانهنشینیشان کنار بیایم تا خبر بردن و توهین شدنشان توسط طالبان را نشنوم.»
نظام کریمی ( مستعار) یکی از مشاوران سلامت روان خانواده به این باور است که «قانون» جدید طالبان تاثیرات ناگوار روحی بر سلامت زنان خواهد داشت.
او می گوید که چنین محدودیتهایی، نگرانی دوامدار خلق میکند و سلامت زنان را در معرض خطر قرار میدهد.
این مشاور سلامت روان اضافه میکند: «هرگاه یک شخص مدام ترس و نگرانی از یک اتفاق را دارد، در قدم اول آرامشش را از دست میدهد و سپس خودگوییهای درونیاش منفی خواهد شد. شخص در ذهنش اتفاقات بد را بزرگنمایی میکند که در نتیجه منجر به خلق فاجعه میشود.»
بخش زنان سازمان ملل متحد با ابراز نگرانی از قانون جدید طالبان از این گروه خواسته است تا تمامی قوانین سرکوبگرانه را فورا لغو کرده و به تعهدات بینالمللی پایبند باشند. اما مثل همیشه طالبان وقعی به چنین درخواستهایی نگذاشتهاند.