مهرین راشیدی
«…چه مبارکیای؟ چه نوروزی؟ برای من سه سال است که نوروز مبارک نیست. دلم خون است. نمیدانم چه کار کنم؟ روزها بیسوژه هستم. حیرانم که اصلا با چی سرم را گرم کنم؟»
بصیره* با این جملاتش، نوروز من را که برای تبریکی و دیدوبازدید آنها به خانهی شان رفته بودم، غمگین کرد. نه تنها نوروز را، بلکه تمام دیشب و اکنون و امروزم را. او تکفرزند خانهی پدرش است. غم و شادی خانوادهی بصیره نیز در گرو اخم و لبخند او است. بصیره تا صنف نهم درس خوانده است.
بصیرهی ۱۹ ساله که در کارتهی زراعت شهر مزار شریف زندگی میکند، یکی از دانشآموزان نخبه در مکتب خود بود و برای آیندهی خودش آرزوهای بزرگی در سر داشت. به گفتهی خودش، علاقهی شورانگیزی به فیزیک داشت و میخواست روزی تا ایستگاه فضایی بینالمللی برسد.
مسدود شدن دروازهی مکتبها بهروی او و سایر دختران، شوک بزرگی در او پدید آورد. شوکی که پدرش میگوید، بصیره و خانوادهاش را ویران کرده است: «تا زمانیکه کورسها باز بودند، هرقدر زاری کردم که بچیم برو انگلیسی بخوان، نرفت. کتابهای مورد علاقهاش را هم دیگر نمیخواند. ما نیز مانند او ویرانیم.»
بصیره که اکنون کمحرف و گوشهگیر شده است، در میانهی گفتوگوی من و پدرش گفت: «اینجا وقتی برایم اجازهی رفتن به مکتب و دانشگاه داده نمیشود، انتظار داشته باشم که روزی برایم اجازه میدهند که سوار سفینهای شوم و به فضا بروم؟»
با سوالهای سنگین او و ابراز عجز پدرش، جرأتی نیافتم که سخنی از امید و آینده و زندگی برای بصیره بگویم.
این وضعیت فصل مشترک بسیاری از دختران در افغانستان است. مانند بتول* که دو سال قبل در صنف ششم مکتب درس میخواند و خوشلحن و خندهرو بود. او شیفتهی درسهای مضمون دری بود. از اینکه با تمام وجود به درسها بر سر صنفی که من آموزگار آن بودم، دقت میکرد، لذت میبردم. زمستان گذشته او را یک بار در خیاطی محله دیدم. بسیار تغییر کرده بود؛ شبیه دختران کاربلد و خانهدار شده بود.
بتول در پاسخ به پیامم در فیسبوک گفت: «درس از یادم رفته است. نه روی کتاب را باز کردهام و نه کتابچه را. خیاطی یاد گرفتم. حالا مصروف یادگیری و دوخت لباس هستم. راستش، حالا شنیدن نام درس و مکتب سرم بد میخورد. با همصنفانم هیچ ارتباط ندارم. نمیخواهم هم ارتباط داشته باشم.»
مریم کریمی، آمر پیشین یک مکتب لیسه در مزار شریف در این مورد به رسانهی رخشانه گفت که دور ماندن دختران از مکتب و آموزشگاه، باعث میشود که آنها از فضای آموزش و پرورش دور شوند. چیزی که بهگفتهی او، «جبرانش برای جامعه و بهویژه خود دختران بسیار دشوار و حتا غیرممکن است.»
خانم کریمی افزود که این پدیده باعث بروز«عقده و تنفری» در ذهن دانشآموزان دختر میشود که همیشه در آنها حس کمبود و تحقیر را پدید خواهد آورد.
مهدی افضلی*، مدیر برحال یک مکتب خصوصی در مزار شریف میگوید که آنها از دو هفته قبل مکتب را آغاز کردهاند و حضور دختران صنف ششم نسبت به سال قبل بسیار کم است. افضلی افزود: «از نصف زیادتر دختران دانشآموز صنف پنجم پارسال ما نیامدهاند. میدانیم که خارج نرفتهاند و همینجا هستند، ولی انگیزهای برای آمدن ندارند.»
آقای افضلی علت مهم نپیوستن دانشآموزان دختر صنف ششم را امید نداشتن دانشآموزان و خانوادهها به بازگشایی مکاتب دورهی متوسطه و لیسه میداند. حتا او گفته که از قناعت دادن خانوادهها و دانشآموزان به پیوستن مجدد شان در صنف درس عاجز مانده است، چون نمیتواند با امید واهی و دروغ از بازگشایی مکاتب توسط طالبان، به آنها سخن بگوید.
واکنشها به مسدود ماندن مکاتب و دانشگاهها
دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد(یوناما) ممنوعیت آموزش دختران توسط طالبان را«غیرقابل توجیه و آسیبرسان» خوانده و از این گروه خواسته است که به این ممنوعیت پایان دهند. یوناما در واکنش به ممنوعیت آموزش دختران در افغانستان، گفته است که بیش از ۹۰۰ روز است که دختران بالاتر از ۱۲ سال، از رفتن به مکتب و دانشگاه منع شدهاند. یوناما افزوده است که آموزش همهی اقشار جامعه، برای صلح و رفاه ضروری است.
سازمان عفو بینالملل نیز در واکنش به ممنوعیت آموزش دختران در افغانستان، گفته است که طالبان باید به دختران در هر ردهی سنی اجازه دهند که به مکتب بروند. این نهاد در اعلامیهای از طالبان خواسته است که از«بهانههای بدبینانه» برای پیشبرد برنامهی تبعیضآمیز شان دست بردارند. سازمان عفو بینالملل ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را «غیرقابل توجیه» و «نقض حقوق اساسی بشر برای آموزش» دانسته است.
رینا امیری، نمایندهی ویژه امریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان، ادامهی محرومیت دختران افغانستان از آموزش را دلخراش خوانده است. او سهشنبهشب(۲۹ حوت) در نشستی گفته است که دروازههای مکاتب در افغانستان در حالی گشایش مییابد که دختران بار دیگر نمیتوانند به مکتب بروند و آموزش ببینند.
خانم امیری در ادامه گفته است، آنچه که در افغانستان میگذرد، در هیچ کشوری با اکثریت مسلمان و در چارچوب اصول اسلام قابل قبول نیست و بارها در سطح جهانی رد شده است. او افزوده است که عواقب محدودیتهای طالبان بر زنان و دختران تنها بر آنان تأثیر نمیگذارد، بلکه تمام جمعیت افغانستان با آن مواجه هستند.
حامد کرزی، رئیسجمهور پیشین کشور در پیامی بار دیگر از طالبان خواست که دروازههای مکاتب و دانشگاهها را بهروی دختران بگشایند. او گفته است که معمولا روزهای شروع درس برای دختران و پسران ما مثل«ایام جشن و عید» است.
کرزی نوشته است: «متاسفانه نزدیک به سه سال است که دختران کشور از تحصیل محروم شدهاند و نمیتوانند به مکتب و دانشگاه بروند، علم بیاموزند و در نتیجه به خانواده و کشور خود خدمت کنند.» رییسجهمور پیشین افغانستان آموختن دانش را راه بقا، رشد، افتخار و رهایی هر جامعهی انسانی دانسته است و از طالبان خواسته است که با گشایش دروازههای مکاتب و دانشگاهها بهروی دختران، کشور را از احتیاج به بیگانگان نجات دهند.
عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحهی ملی در حکومت پیشین نیز در پیامی که بهمناسبت فرارسیدن نوروز منتشر کرده، ابراز امیدواری کرده است که در سال تعلیمی جدید، دروازههای مکاتب و دانشگاهها بهروی دختران باز شوند و زمینهی کار برای زنان فراهم شود.
آقای عبدالله گفته است: «انتظار داریم تا در سال نو تعلیمی، دروازههای مکاتب و دانشگاهها بهروی دختران باز شوند و زمینهی کار برای زنان با عزت کشور که نیمی از پیکر جامعهی ما را تشکیل میدهند، فراهم گردد.»
سه سال سیاه برای دختران
وقتی طالبان در ۲۴ اسد ۱۴۰۰ رویکار آمدند، تمام مکاتب و مراکز آموزشی بهخاطر ویروس کرونا تعطیل بود. طالبان در ۲۶ سنبلهی همان سال، طی اعلامیهای شروع درسها را اعلام کردند. در بخشی از این اعلامیه آمده بود: «به سلسلهی آغاز تدریجی روند تعلیمی، اینک به اطلاع تمامی مکاتب ابتدائیه، لیسه و مدارس رسمی طبقهی ذکور رسانیده میشود تا روند آموزشی خویش را سر از تاریخ ۲۷ سنبله ۱۴۰۰ آغاز نمایند.» در این اعلامیه به آغاز درسهای مکاتب دخترانه و فعالیت آموزگاران زن اشارهای نشده بود.
در سوم حمل سال ۱۴۰۱ وقتی زنگ مکتب نواخته شد، دخترانی که با شوروشوق بهسوی مکاتب شان رفته بودند، از جلو دروازههای مکاتب با گریه به خانههایشان برگشتند. این در حالی بود که دو روز قبل از این، وعدهی بازگشایی مکاتب دخترانه از سوی حکومت طالبان داده شده بود. مقامهای طالبان ابراز امیدواری کرده بودند که تمام مکاتب دخترانه را در ماه حمل در سراسر کشور بازگشایی کنند.
سال تعلیمی ۱۴۰۲ در روز اول حمل از سوی وزارت معارف طالبان تحت شعار «معارف باکیفیت، آیندهی روشن»، با به صدا درآوردن زنگ مکتب آغاز شد. این برنامه در لیسهی امانی در کابل در حالی برگزار شد که نیمی از دانشآموزان اجازهی رفتن به مکتب را نداشتند.
عکس از جریان برنامهی افتتاحیهی سال جدید تعلیمی ۱۴۰۳ در کابل توسط طالبان. منبع: شبکههای اجتماعی
همزمان با آغاز سال جدید تعلیمی ۱۴۰۳، وزارت معارف طالبان در روز اول حمل در اعلامیهای به آموزگاران و دانشآموزان پسر دستور داده است که صورت و سیرت شان را با«اصول اسلامی» همسو بسازند. در اعلامیهی این وزارت همچنان آمده است که آموزگاران و دانشآموزان از«پوشیدن لباسهایی که با اصول اسلامی و عنعنات افغانی در تناقض باشند، اجتناب کنند.»
پوشش مطلوب و ظاهر مطابق با اصول اسلامی برای پسران و مردان از نظر طالبان، پوشیدن کلاه یا لنگی و گذاشتن ریش است. در این اعلامیه هیچ اشارهای به بازگشایی مکاتب دخترانه نشده است.
این سومین سال متوالی است که دروازههای مکاتب و دانشگاهها بهروی دختران افغانستان مسدود است. براساس آمارهای سازمان ملل متحد، بر اثر فرمانهای طالبان، بیش از دو میلیون دختر در افغانستان از آموزش و تحصیل بازماندهاند.
*نامها به درخواست مصاحبهشوندگان مستعار برگزیده شده است.