الهه رسا
از ترس طالبان و افشا شدن هویتاش، با نام خانوادگی یعقوبی با رسانهی رخشانه صحبت میکند. یعقوبی یکی از دهها تراجنسیتی اهل هرات، در غرب افغانستان است. او ۱۸ سال سن دارد و بیشتر عمرش را با درد و رنج سپری کرده است. در جامعهی به شدت سنتی و محافظهکار هرات زاده شده و از ترس جان، هویت خود را از بسیاریها پنهان میکند و اما با رویکار آمدن طالبان، بیشتر از گذشته احتیاط میکند؛ زیرا به قول خودش، مرگ بیخ گوش او است.
تراجنسی به فردی اطلاق میشود که هویت جنسیتی خود را با جنسیت هنگام تولد متفاوت میداند و میل به انجام تغییرات دایمی در بدن خود، برای رسیدن به صفات جنسی مورد انتظار را دارد. این افراد از هورمون و عملهای جراحی برای ایجاد تغییرات در بدن خود استفاده میکنند.
یعقوبی* در میان دوستان تراجنیستی خود به نام مهناز مشهور است. دوست دارد با این نام در میان مردم هم شناخته شود. او شوق دارد که لباس زنانه بپوشد و در خیابانهای هرات قدم بزند، بدون اینکه کسی برایش مزاحمت کند. آروزیی که تا قبل از طالبان خیلی دور از تصور نبود؛ اما مهناز میگوید، دیگر این آرمان را به گور خواهد برد؛ زیرا در مودجودیت طالبان هیچ امیدی نیست که در جغرافیای افغانستان به این خواست خود برسد.
در این روزها سردی زمستان، ترس طالبان و گرسنگی زندگی را برای جامعهی تراجنسیتی افغانستان بسیار دشوارتر از گذشته کرده است. رسانهی رخشانه با چندین تراجنسی اهل هرات مصاحبه کرده و دریافته است که دستکم در حدود ۱۰ تراجنسی در این ولایت زندگی میکنند.
به روایت یعقوبی، زندگی این روزهای تراجنسیتیها درهرات، مانند ماندن در میان مرگ و گرسنگی است: «تنها زمستان نیست که جان ما را تهدید میکند، چون که بیکار هستیم و کار برای ما پیدا نمیشود، جامعهی تراجنسی از هر طرف تیر میخورند و هیچکس نیست که به کمک تراجنسیتیها بشتابد. بخدا خیلی از این وضعیت خسته شدم و متاسفانه ما در افغانستان ماندیم.»
با سرنگونی حکومت افغانستان بهدست طالبان، فرصت خروج از کشور برای شماری از تراجنسیتیها فراهم شد؛ اما یعقوبی در هیچیک از فهرستهای تخلیه شامل نشد. او در ماههای نخست حکومت طالبان و تمرکز بالای خروج اقشار آسیبپذیر، امیدوار بود که از افغانستان خارج شود؛ اما موفق به این کار نشد.
یعقوبی گفته است: «تمام مدارک و اسناد پیش ما است که نشان میدهد زندگی تراجنسیتیها با خطر مواجه است ولی همگی دست زیر الاشه گذاشتند و وضعیت ما را تماشا میکنند.»
دیدهبان حقوق بشر نیز در گزارشی که قبلا در مورد خشونتهای طالبان علیه دگرباشان جنسی از جمله تراجنسیتیها منتشر کرده، گفته است که وضعیت اقلیتهای جنسی در افغانستان زیر حاکمیت طالبان، وحشتناک است.
یعقوبی وضعیت تراجنسیتیها در افغانستان را به زندگی در قبرستان توصیف میکند. او گفته است که این اقلیت جنسی در ترس و خشونت و حتا خطر بازداشت زندگی میکنند: «به باغها و کافهها تراجنسیتیها را میبرند، لتو کوب و تجاوز جنسی میکنند. از دست طالبان هم لتوکوب میشویم. البته تجاوز جنسی در دولت طالبان به تناسب حکومت سابق به تراجنسیتیها کمتر شده و این موضوع به این دلیل است که تراجنسیتیها پنهانی زندگی میکنند و به محفلها نمیرقصند.»
یعقوبی ادعا میکند که دو تن از تراجنسیتیها، به نامهای قدیر(مستعار) و سلام(مستعار) برای ششماه در زندان طالبان زندانی بودند و سپس رها شدند. رسانهی رخشانه تلاش کرد تا با این دو تراجنسیتی تماس بگیرد؛ اما موفق نشد.
اقلیت تراجنسیتی در راستای کاریابی به مشکل مواجهاند، شماری از تراجنسیتیها در دورهی جمهوریت بیشتر از راه رقصیدن در محافل مردم، مصارف زندگی خود را تامین میکردند. با برگشت دوبارهی طالبان، این کار هرگز برای آنها ممکن نیست.
یعقوبی هم مانند دیگر تراجنسیتیها، مصارف زندگیاش را با رقصیدن در محافلی مثل عروسی و شبنشینیها در هرات تامین میکرده؛ اما حالا همان تنها منبع درآمدش نیز از بین رفته و اکنون از نظر معیشتی، زندگی دشواری دارد.
او گفته است: «ما میخواهیم که زندگی کنیم؛ اما نمیتوانیم. هر روز در زندگی ما مصیبت و غم است و تنها درآمد ما، همین رقصیدن هم از ما گرفته شده و ما خانهنشین شدیم. اگر از خانه بیرون شویم، طالبان به بهانههای مختلف ما را بازداشت میکنند و به این دلیل به مثل یک زندانی در خانه هستیم.»
تراجنسیتیها در افغانستان حتا پیش از طالبان نیز زندگی دشواری داشتند. از خشونت و تجاوز گرفته تا صدا کردن با القاب نامناسب و توهینآمیز. به عنوان مثال، اصطلاح «ایزک» که بسیاری بهگونهی تمسخرآمیز برای تراجنسیها بهکار میبرند.
فیروز* یکی دیگر از تراجنسیتیهای هرات است. او ۲۱ سال سن دارد و در سن ۱۲ سالگی به جنس متفاوت خود پی برده است. او در صحبت با رسانهی رخشانه، به روایت غمانگیز زندگی خود بهعنوان تراجنسیتی اشاره میکند: «از آن زمان تا حالا مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهام. حتی یکبار یک گروه چهار نفره با استفاده از اسلحه بر من تجاوز کردند و خیلی بهخاطر مورد تجاوز قرار گرفتن، رنج میبرم.»
فیروز ادعا میکند که بارها در جاهایی که کار کرده، از سوی صاحب کار خود مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و پس از آن از کار اخراج شده است.
فیروز ۱۷ ماه میشود که سختترین روزهای زندگیاش را سپری میکند. او به بیماری روانی مبتلا شده و گاهی وسوسه میشود که خودکشی کند: «از وقتیکه طالبان به قدرت رسیدند، من بیشتر وقتها بیکار هستم و به خودکشی فکر میکنم. من به مشکلات روحی و روانی مبتلا هستم و روابط خانوادهام با من خوب نیست و سر من فشار وارد میکنند که چرا بیکار هستم و برای خود کار پیدا نمیکنم.»
فیروز در تلاش است که تغییر جنسیت دهد؛ اما نمیداند که چگونه: «من بدون کمک نهادهای حمایتکننده نمیتوانم که تغییر جنسیت بدهم. ما به خواست خود تولد نشدیم و نباید مورد آزار و اذیت قرار بگیریم.»
فیروز تمایل زیادی به پوشیدن لباس زنانه و آرایش کردن دارد؛ اما خانوادهاش با این کار مخالف اند و بههمین خاطر با پوشش مردانه به زندگی ادامه میدهد. او از ترس افشا شدن هویتاش، جزییات بیشتری را ارائه نمیکند.
داشتن فرزند تراجنسیتی در نزد بسیاری از خانوادههای افغانستان«شرم» پنداشته میشود و بههمین دلیل خانوادهها تلاش میکنند تا هویت فرزندان تراجنسیتی شان را پنهان نگهدارند. یعقوبی و فیروز هم این موضوع را تایید میکنند که خانوادههای شان نمیخواستند تا آنها هویت جنسی شان را فاش بسازند.
حکومت افغانستان در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ به دست طالبان سقوط کرد و این باعث شد که شماری از تراجنسیتیها کشور را ترک کنند. هماکنون شماری از تراجنسیتیها در ایران و پاکستان به سر میبرند و امیدوار هستند تا درخواست پناهندگی شان به یکی از کشورهای اروپایی یا امریکایی پذیرفته شود.
منابعی از هرات به رسانهی رخشانه گفتهاند که صبور حسینی، تراجنسیتی و چهرهی شناختهشدهی هرات نیز در یکی از کشورهای همسایه به سر میبرد و در انتظار این است تا درخواست پناهندگیاش پذیرفته شود. صبور حسینی بیش از ۶۰ سال سن دارد و یکی از مشهورترین تراجنسیهای افغانستان است.
شماری از افراد در دوران حاکمیت طالبان بر صبور حسینی حمله کردند و حتا بعضی قسمتهای بدنش را سوختاندند.
اقلیت تراجنسیتی هرات بهشمول یعقوبی و فیروز، به امید روزی اند که بتوانند بهعنوان انسان و بر اساس خواست و تمایلات جنسی خودشان به زندگی ادامه دهند. آنها میگویند که در جامعهی افغانستان راه دراز و دشواری پیش روی تراجنسیها است.
حدود یک ماه قبل نیز شماری از دگرباشان جنسی در کابل با یک گردهمایی اعتراضی در یک مکان سربسته گفتند که پس از حاکمیت گروه طالبان بر افغانستان، آنان مورد قتل، تجاوز گروهی و شکنجه قرار گرفتهاند.
این افراد با نشر یک قطعنامه خواستار رسیدگی به وضعیت شان شده و گفتهاند که جامعهی ال جی بی تی کیو«LGBTQ » در وضعیت بسیار دشواری در افغانستان بهسر میبرند.
یکی از دگرباشان جنسی که نخواست هویتاش فاش شود، به رسانهی رخشانه گفت که آنان در وضعیت دشواری زندگی میکنند: «ما در خانه حبس هستیم و اگر چنین وضعیتی ادامه پیدا کند، تلف میشویم.»
او افزود که دگرباشان با وضعیت سخت اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و هیچگونه دسترسی به امکانات اولیهی زندگی را ندارند.
*یادداشت: نامهای مصاحبه شوندگان در این گزارش مستعار انتخاب شده است.