سمیه ماندگار
دو ماه میشود که فصل سرمای بامیان فرا رسیده است. شبهایی که به قول معروف «گرگ را در بیابان یخ میزند» دختران دانشجوی مسافر دانشگاه بامیان بدون بخاری و زیر یک پتو، شب را در اتاقهای نمناک و سرد دانشجویی به صبح میرسانند. روزها تنها نور آفتاب است که بدنهای یخ بستهیشان را کمی گرم میکند.
اتاقی سایهرخ که بیشتر از دوماه است روی آفتاب را ندیده است. اینجا محل زندگی حبیبهی ۲۲ ساله و سه دختر دانشجوی مسافر دیگر است. حبیبه پشت سر هم سرفه میکند. سوز سرما در کف اتاق کاملا حس میشود. حبیبه میگوید، بهخاطر سرما به بیماری سینهبغل دچار شده است.
اتاق حبیبه و دوستانش در ساحهی «سرآسیاب» یکی از قریههای مربوط به مرکز بامیان و در جوار میدان هوایی این ولایت واقع شده است. حبیبه از ولسوالی پنجاب بامیان و از ساحهی دوردست «تَرغَی» به دانشگاه بامیان آمده است. برای حبیبه سردی هوا چیز جدیدی نیست. او پارسال نیز در اینگونه اتاقهای سرد درسهای یک سمستر دانشگاهش را سر نموده است. اما از نظر حبیبه، امسال بامیان خیلی زودتر و زیادتر سرد شده است.
دختران دانشجوی دانشگاه بامیان میگویند، مجبور هستند که در هوای سرد زمستان بسوزند و بسازند. برای این که هیچ امکاناتی برای گرم کردن اتاقهای خود ندارند.
فهیمه احمدی ۲۳ ساله، امسال قرار است دانشگاهش را تمام کند. او در رشتهی فزیک در دانشگاه بامیان در حال تحصیل است. فهیمه از راه دوری به بامیان آمده است: ولسوالی بهسود میدان وردک. فهیمه که در ساحهی «سعید آباد» مرکز بامیان در نزدیک شهر تاریخی غلغله اتاق گرفته، روزهای پایانی امتحان آخرین سمستر درسی خود را سپری میکند. او میگوید، سختیهایی را که در چهار سال تحصیل تحمل کرده، حسابش از دستش رفته است. او همراه با سه دختر دیگر در یک اتاق کوچک اما نمناک زندگی میکند.
فهیمه با اشاره به کناره اتاق میگوید که برای این اتاق نمدار باید ماهانه ۲۵۰۰ افغانی کرایه پرداخت کنند. او میگوید، شروع فصل سرد بامیان و امتحانات پایان سمستر همزمان است. آنها نمیتوانند روی امتحانهای خود درست تمرکز کنند.
دانشگاه بامیان خوابگاه کافی و معیاری برای دانشجویانش ندارد. به همین خاطر دانشجویان مسافر در اتاقهای کرایی و بدون امکانات زندگی میکنند. بیشتر این دختران دانشجو، تنگدست هستند.
براساس آمار دولت قبلی افغانستان، دانشگاه بامیان میزبان حدود پنج هزار دانشجوی مسافر است که ۴۰ درصد آن دختران هستند.
راضیه سروری ۲۰ ساله، دانشجوی سال دوم دانشکده اقتصاد دانشگاه بامیان است. او از ولسوالی پنجاب برای ادامه درسهای دانشگاهیاش به مرکز بامیان آمده است. راضیه میگوید: «بامیان خیلی سرد است. ما نیاز داریم تا در اتاق خود بخاری بگذاریم. اما از نظر اقتصادی توانایی این را نداریم تا در اتاقمان بخاری روشن کنیم.»
راضیه در ساحه «گاوکُش» نزدیک به سرک جدید در همجواری میدانهوایی بامیان همراه با دو همدورهاش اتاقی را به کرایه گرفته است؛ جاییکه تنها مزیتش این است که در میانهی راه بازار بامیان و دانشگاه قرار گرفته است. به قول راضیه، حتا برخی از دختران توانایی خرید پتوی کافی را هم ندارند و به همین خاطر، مجبور هستند رنج سردی را تحمل کنند.
راضیه میگوید: «برقهای ما تا ساعت ۹ و ۹ و نیم شب است. بعد از آن باز قطع میشه. ما مجبوریم پیش چراغ موبایل درس بخوانیم. درس خواندن پیش چراغ موبایل به دید چشمهایم آسیب رسانده است.»
هرچند دانشگاه بامیان خوابگاهی با ظرفیت پذیرش محدود دانشجو را دارد؛ اما این خوابگاه نه برای هزاران دانشجوی مسافر کافی است و نه هم امکاناتی دارد.
تاجور مونسی (مستعار) ۲۲ ساله یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه بامیان است که از ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور در بامیان برای تحصیل آمده است. او با چهار دختر دیگر از این ولسوالی در نزدیکی شهر جدید بامیان در ساحه «سرآسیاب» اتاقی به کرایه گرفته است. تاجور میگوید که آنها به سختی شبها را به سحر میرسانند. «هنوز که زمستان نرسیده ولی بامیان خیلی سرد شده. ما توان خریدن بخاری و مواد سوخت را نداریم. مجبورا با این وضعیت میسوزیم و میسازیم.»
تاجور برای آخرین امتحان سمستر ششم آمادگی میگیرد. او با اشاره به پتوهای داخل اتاق میگوید: «یک تعداد ما حتا دو کمپل نازک هم نداریم تا شبها یخ نگیره.»
بامیان از جمله ولایات نهایت سردسیر افغانستان است. فصل گرمیاش تنها به چهار یا پنج ماه در سال خلاصه میشود. حتا برفهای کوه بابا در تابستان هم کامل آب نمیشود و در زمانی که اولین ماه فصل پاییز از راه میرسد، سوز سرما نیز با آن یکجا میرسد.
عزیزهی ۲۱ ساله، دانشجوی سال دوم رشتهی مدیریت آموزشی در دانشکدهی تعلیم و تربیه دانشگاه بامیان از ولایت دایکندی به شهر بامیان آمده است. او میگوید، راهش تازه به نیمه رسیده است. تازه قرار است سال دوم دانشگاهش را تمام کند.
عزیزه که با چهار دختر بهصورت مشترک اتاقی را به کرایه گرفته است میگوید که چندی قبل آنها تصمیم گرفتند تا در اتاقشان بخاری بگذارند؛ اما وقتی که حساب و کتاب کردند نه توان خرید بخاری را داشتند و نه هزینهی سوخت آن را. سوز سرمای بامیان امسال در حالی زودتر از دیگر سالها فرا رسیده است که بهای مواد سوختی از جمله چوب و ذغال سنگ نسبت به هرسال دیگر افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که دامن فقرهم گستردهتر از قبل شده است.
اتاق عزیزه و هماتاقیهایش در روز به جز وقت غروب دیگر روی آفتاب را نمیبیند. «اتاق ره خیلی بد ساخته اند. هیچ اَفتَو (آفتاب) نداره، فقط دم پیشین (غروب) کمی افتو داره.»