الهه رسا
زنی با چادر گلدار در خیابان شمالی مسجد جامع هرات، در گوشهی دکانی که لباسهای خامکدوزی شده میفروشد، با خواهش و تمنا از دکاندار میخواهد تا لباس خامکدوزی شده را که کار دست دخترانش است، ببیند: «لطفا خامک این پارچه را ببین، دخترانم مهارت زیادی در خامکدوزی دارند.»
قندیگل ۵۵ ساله، مادر دو پسر و چهار دختر، یکی از بیجا شدگان داخلی ولایت غور در هرات است. او در قریهی سخیآباد ولسوالی انجیل هرات زندگی میکند. او میگوید، سهدهه از عمرش را خامکدوزی کرده؛ اما دو سال است که دیگر چشمانش درست کار نمیکند.
قندیگل این مهارت را به دخترانش نیز آموزش داده است. او در صحبت با رسانهی رخشانه میگوید: «دخترانم به مکتب نرفتهاند و از خُردسالی نزد من خامکدوزی یاد گرفتند، فعلا هر سه شان خامکدوزان ماهری هستند و بهروی جاله طرحهای زیبایی میدوزند.»
خامکدوزی در افغانستان تاریخ طولانی دارد و این هنر با دست زنان گره خورده است.
قندیگل از مشکل پادردی رنج میبرد؛ اما مجبور است که قسمت زیادی از مسیر دروازه خوش تا جاده شمالی مسجد جامع بزرگ شهر هرات را پیاده برود.
در جادهی«لیلامیها» دهها دکان فروش یخنهای خامکدوزی شده به چشم میخورد. یخنهای خامکدوزی شده زیر نور برق، میدرخشند و هر بیننده را به خود جلب میکنند. قیمت این یخنها برای مشتری چند برابر مقداری است که برای زنان خامکدوز در قبال دوخت آن پرداخت میشود.
قندیگل حاصل یکماه زحمت شبانه روزی دخترانش را که دو یخن خامکدوزی است، برای فروش آورده است و بعد از چانهزنی با دکاندار، یخنها را به مبلغ سههزار و شصت افغانی میفروشد: «دخترانم در ماه رمضان شب و روز کار کردند، من امروز آن یخنها را فروخته و برای خانه برنج و روغن میخرم و یک قسمت آن را میوهی خشک برای عید خریداری میکنم.»
قندیگل میگوید که شوهرش خیاط است؛ اما درآمد کارش نمیتواند کفاف زندگی شان را بکند.
چشمان زنان خامکدوز به دلیل ساعتها خیره شدن بر نقش خامک و ظرافتکاری، آسیب دیده و یا به نزدیکبینی دچار میشود. با وجود آن، این زنان دوخت یخن را به بهای کم شدن توان بینایی چشم خود، به جان میخرند. قندیگل میگوید: «دوخت این یخنها نور چشمان دخترانم را کم میکند، ولی مجبور هستند که کار کنند تا پول نان خشک ما پیدا شود.»
در شرایطیکه طالبان محدودیت شدید بر کار و تحصیل زنان وضع کردهاند، دختران زیادی که روزی به رفتن دانشگاه فکرمیکردند، حالا به خامکدوزی روی آوردهاند.
یکی از این دختران، فدیه ۲۳ ساله، فارغ صنف دوازده از یک مکتب دولتی است. او آمادگی کانکور را با اشتیاق راهیابی به دانشکدهی ژورنالیزم شروع کرد و خود را در یکقدمی رسیدن به هدفش تصور میکرد؛ اما فرمان ممنوعیت از تحصیل دختران توسط طالبان، تمام آرزوهایش را نقش بر آب کرد. او درس خواندن را رها کرد و به خامکدوزی که مهارت زیادی در آن داشت، روی آورد.
فدیه با مادر و دو خواهرش در ولسوالی انجیل ولایت هرات زندگی میکند. او از سن ۱۴ سالگی با تشویق مادرش به خامکدوزی آغاز کرد و اکنون یکی از نانآوران خانوادهاش است.
فدیه به خبرنگار «رخشانه» از روزهای آغاز به کارش میگوید: «من از چهاردهسالگی، زمانیکه پدرم فوت کرد و مادر با معاش معلمی یگانه نانآور خانهی ما بود، آغاز به کار کردم. پدرم قرضدار بود و باعث شد تا خانهی خود را بفروشیم و پول قرضاش را بپردازیم. فعلا در خانهی کرایی با کرایه ماهانه سههزار افغانی زندگی میکنیم.»
فدیه دو ماه است که بر روی یک یخن مصروف خامکدوزی است. نرخهای تعیین شده در یخنهای خامکدوزی او، از چهار هزار تا هفت هزار افغانی است.
تولیدات خامکدوزی از جملهی صنایع دستی زنان به شمار میآید و زنان هراتی مهارت زیادی در این نوع دوخت دارند. بهگونهای که زنان با دوختن یخنهای مردانه، کلاه، دستمال، شال، روسری، پرده و سرمیزی از این شغل به عنوان منبع درآمد، در تامین مخارج زندگی شان کار میگیرند.
شکریه[مستعار] مسوول گروه ۴۳ نفری از زنان خامکدوز در یکی از موسسات فن و حرفه در ولایت هرات است. او تکه، نخ، کارگاه و سوزن را برای زنان توزیع میکند و خود از روند کار و کیفیت کار زنان نظارت میکند.
تا قبل از صدور فرمان گروه طالبان مبنی بر ممنوعیت کار، زنان شاغل در بخش فن و حرفه مشغول به کار بودند؛ اما پس از فرمان ممنوعیت کار زنان در موسسات داخلی و بین المللی در تاریخ ۳ جدی سال گذشته، زنان خانهنشین شده و در خانههایشان کار میکنند.
شکریه یکتن از پیشکسوتان خامکدوزی است که با توجه به ظرافتکاری حرفهی خامکدوزی، طرحها را با استفاده از طرح قالین، کاشی و پارچههای طرحدار انتخاب میکند.
شکریه براساس جنسیت پارچه و ابعاد یخن، برای زنان معیاد زمانی تعیین میکند. او روزانه از طریق تماس و دریافت عکس از طرز دوخت یخنهای خامکی نظارت میکند. به گفتهی او، از رهگذر این کار ماهانه ۱۳ هزار افغانی درآمد دارد که مصارف خانوادهی ۱۰ نفریاش تامین میشود.
شکریه بعد از تولید، یخن را جهت فروش به دکانهای فروش یخنهای خامکدوزی شده میبرد. او میگوید: «دوخت یخن خامک بهروی جاله با ابعاد شصت سانت، ۱۵ روز طول میکشد و به مبلغ پنجصد افغانی بهفروش میرسد. یخن خامک بهروی جاله با ابعاد نود سانت، یکماه طول میکشد، به دو هزار و هشتصد افغانی بهفروش میرسد و یخن خامک بهروی تکه، دو ماه طول میکشد و دکاندار به مبلغ چهار الی هشت هزار افغانی خریداری میکند.»
شکریه با ناامیدی میافزاید که با رویکار آمدن طالبان، بازار فروش یخنهای خامک به رکود مواجه شده و دکانداران یخنها را به قیمت پایین خریداری میکنند.
شماری از دکانداران یخنهای خامکدوزی در جادهی لیلامی از رکود بازار فروش خبر میدهند. آنان میگویند که از زمان به قدرت رسیدن طالبان تا اکنون، هفتاد درصد فروشات یخنهای خامک دستدوز کاهش یافته است.
شماری از دکانداران میگویند. اگر وضعیت همینطور دوام کند، آنها مجبور میشوند تا دکانهای خود را بسته و برای کارگری به کشورهای همسایه بروند.
سدیس[مستعار] یکی از فروشندگان یخنهای خامکدوزی دستی در ولایت هرات است. او بیش از دو دهه میشود که پارچه و یخنهای خامکدوزی را بهفروش میرساند.
تا پیش از سقوط حکومت بهدست طالبان، سدیس روزانه تا پانزده یخن خامکدوزی شده را بهفروش میرساند؛ اما حالا شمار فروش یخنهای دستدوز به سه یخن در روز کاهش یافته است.
او میگوید: «یک یخن به پنجهزار افغانی به دوخت داده میشود و یکهزار و پنجصد افغانی قیمت تکه و نخ آن است. در سالهای قبل همین یخن تا یازدههزار افغانی بهفروش میرسید، ولی حالا دکانداران مجبور اند تا به مبلغ پنجصد افغانی فایده به فروش برسانند.»
در دوران طالبان و به دلیل فقر روزافزورن، باشندگان هرات توانایی خرید یخن را ندارند و میزان فروش یخنهای خامک دستدوز به گونهی چشمگیر کاهش یافته است.
در همین حال، ورود صنایع ماشینی مشابه، خامکدوزی زنان هرات را به رکود مواجه ساخته است و شماری از باشندگان هرات که توان خرید یخنهای خامک دستدوز را ندارند، به خرید یخنهای کامپیوتری و ماشینی روی آوردهاند.