نویسنده: هستی میران
زنان در طول تاریخ قهرمانیهای زیاد انجام دادهاند؛ اما به طور سیستماتیک از افتخار آفرینی زنان زیاد یاد نمیشود. این برخورد بسیار حساب شده و عامدانه بوده است، چون از همین طریق میخواهند زنان را همیشه در موضع ضعف و انفعال نگهدارند.
این وضعیت منجر به نابرابری میان مردان و زنان در تمام جوامع شده است. به هر اندارهی که ادعا شود جامعه سالم داریم ولی باز هم دیده میشود که تبعیض و نابرابری هنوز ریشه کن نشده است. اما واقع است که این نابرابری با تلاشهای زیادی در بسیاری از جوامع در حال رنگ باختن است.
گزارهی اصلی که توانسته جوامع دیگر را برای بیرون رفت از این وضعیت کمک کند، توجه به آموزش زنا بوده است. به عنوان مثال، وستون کرافت با نشر کتاب به نام استیفای حقوق زنان در سال ۱۹۷۲ بیان کرد که برای بیرون شدن از وضعیت نابرابری زنان و مردان باید به آموزش به عنوان یک اصل جدی توجه شود.
اما در افغانستان وضعیت برعکس است. طالبان با درک اهمیت آموزش زنان، در اولین اقدام به سنگ اندازی در برابر آموزش زنان دست زدند. در حال حاضر طالبان با فشار آوردن بر زنان و دختران و دور ساختن آنها از کار ، تحصیل ، جامعه و روابط اجتماعی، زنان را به انزوا کشانده و میکشانند.
در پی این سیاست طالبان، ضربه روحی که به زنان و دختران وارد میشود صد برابر بیشتر از مرگ است. در حقیقت در دوران قبل از اسلام که دختران زنده به گور میشدند، بهتر از این زمان بوده است ما در این روزهای سیاه افغانستان چندین بار در روز زنده به گور میشویم. از بین میرویم. آن هم با مرگ تدریجی
سیاست زنستیزی طالبان آهسته و سیستماتیک به پیش میرود. کسانی که نمیبینند و شاهد این اوضاع نیستند به راحتی متوجه آن نمیشوند. زمانی که طالبان بیست سال قبل به افغانستان آمدند روابط سخت گیرانهای با زنان به پیش گرفتند و قوانین آنها در مقابل زنان نشات گرفته از آداب و رسوم خرافی و ساختار بسته اجتماعی بود که مثل امروز مورد انتقاد جامعه جهانی و سازمانهای حقوق بشری قرار گرفت و ملا عمر در جواب به آنها گفت که دستیابی زنان به آموزش و تحصیل به معنای سیاست و ترویج بی عفتی و فحشا در افعانستان است، با چنین طرز فکر، طالبان هرگز به زنان اجازه تحصیل و اشتغال در سازمانهای دولتی و غیر دولتی را نخواهد داد.
طالبان ادعا میکنند که قانون برگرفته از اسلام و قرآنکریم است. درحالی که در قرآن خداوند زنها را مهم و ارزشمند شمرده است. در قرآن نام چند تن از زنان که از جمله چهرههای بزرگ تاریخی هستند نیز نام برده شده است. از برابری بین زن و مرد و تحصیل شان یاد شده و مهم شمرده شده است. دیده میشود که طالبان یا قرآن را درست نخواندهاند و یا این که فهمی از قران و اسلام ندارند.
روزی که انگار دنیا به پایان رسید
طالبان برای بار دوم و بعد از ۲۰ سال در ماه اسد سال ۱۴۰۰ روز یکشنبه تاریخ ۲۴ به کابل وارد شدند. خبر آمدن طالبان ساعت ده و سی دقیقه برایم رسید. پدرم تماس گرفت و گفت امروز به دانشگاه نروی چون وضعیت خوب نیست. دانشگاه پولیتخنیک رخصت شده بود همه در فرار بودند با دوستان خود نمیتوانستم تماس بگیرم. ترس و دلهره برجانم رخنه کرده بود.
در روز اول آمدن طالبان تمام ادارات دولتی رخصت شد همه به سوی خانههای شان میرفتند،اطفال کوچک که در مکتب بودند با بسیار ترس به خانه آمدند. دختران کوچک با گریه به سوی خانه میرفتند. ترس از این داشتند که از سوی طالبان به نام این که دختر هستیم کشته نشویم. این خاطرات تلخ فراموش نخواهد شد .
شایعات زیادی بود بعضی از افراد میگفتند که طالبان به خانههای مردم میرود و دختران شان را با خود میبرند. این که در دل پدران و مادران چه میگذشت ما درک نمیتوانستیم. شخصا فکر میکردم دنیا به پایان رسیده است. کسی توان لبخند زدن نداشت. دیگر حتا کودکان در کوچهها بازی نمیکردند. حتی پرندگان هم نغمه سرایی را فراموش کرده بودند. فکر میکردی به شهر مردگان آمده باشی.
برفراز آسمان کابل چرخبالهای امریکایی آرامش نداشتند و به دور میدان هوایی دور میزدند .خواب از چشمان همه پریده بود فشار روحی که بالای دختران بود خیلی سنگین و غیر قابل تحمل بود. همه از این میترسید که طالبان دختران را نبرند.
در ابتدا که طالبان آمدند زنان به انزوا رفتند. بعدا که طالبان به صورت نسبی به زنان اجازه کار و تحصیل را دادند، آنها را داخل لباس سیاه، چادر سیاه، جوراب سیاه و ماسک سیاه محصور کردند.
طالبان در جلسههای شان در مورد حمام رفتن زنان صحبت میکردند/میکنند. در مورد سفر و فهرست بلندی از محدودیتهای دیگر.
اما به یادداشته باشیم، زنان افغانستان که برای رسیدن به حقوق شان جان دادهاند، به آسانی تسلیم نخواهند شد. هرچند دوئل زنان و طالبان نابرابر است؛اما کاروان تغییر هیچ وقت متوقف نمیشود. امروز طالبان زنان را به جرم دختر بودن و زن بودن از جامعه و روابط اجتماعی دور میسازند، ولی این را بدانند که زمان در گذر است و قضاوت خواهد کرد که چه کسی شایسته و پیروز این جنگ نابرابراست.