سارا
داغ روی دستش که ناشی از سوختهگی را نشان میدهد و میگوید، از این داغها و کبودیها روی بدنش بسیار است. سونم*۳۰ ساله و مادر سه فرزند است. او میگوید، سه ماه است که در راهروهای دادگاه خانوادهگی طالبان در هرات سرگردان است.
سونم مدعی است که از طرف شوهرش مدام شکنجه و مورد و لتوکوب قرار میگیرد. او برای گرفتن طلاق و حضانت سه فرزندش به دادگاه خانوادهگی طالبان آمده است: «آثار لتوکوب شوهرم در تمامی نواحی بدنم هست. طب عدلی رفتم و تایید کرد که مورد شکنجهی شوهرم قرار گرفتهام و پس از آن فرم آزمایشات را به قوماندانی امنیه بردم، اما هیچ کدام اهمیتی نداشت و نتیجه نگرفتم.»
سونم میگوید، دادگاه خانوادهگی طالبان حکم «طلاق خلع» را پیشپای او گذاشته است، بدون اینکه شوهرش را بهخاطر خشونت مداومش، مورد بازخواست قرار دهد.
«شوهرم معتاده. شیشه میکشه. همیشه مرا لت میکنه. حتا ۱۰ بار شده که خواسته مرا بکُشه. پنج سال میشه که به مه و پسرایم نفقه نداده. با شکستن پسته و کارگری د خانههای مردم، مصارف پسرایمه تامین میکنم.»
طلاق خلع، طلاقی است که در آن زن به دلیل کراهت از شوهر خود، در مقابل پرداخت پول به او، طلاق میگیرد.
وقت سونم از سه هفته سرگردانی در راهرو دادگاه خانوادهگی طالبان درهرات و شکنجه مدام شوهرش صحبت میکند، دانههای اشک روی گونههایش به آرامی غلت میخورد: «شوهر معتادم هر روز مرا تا سرحد مرگ لتوکوب میکنه. اما دادگاه طالبان هیچ چیزی به او نمیگه. حتا مه مجبورم خُلع بدهم به شوهرم.»
چشمپوشی طالبان بر آثار خشونت
طالبان درهرات روزهای چهارشنبه وپنج شنبه را به خاطر رسیدهگی به دعواهای خانوادهگی اختصاص داده است. روزچهارشنبه، زنان زیادی در راهرو دادگاه خانوادهگی طالبان درهرات صف کشیدهاند.
شماری از زنان در گفتوگو با رسانهی رخشانه مدعیاند که دادستانهای طالبان در روند دادرسیشان آثار خشونت بر بدن زنان را بررسی نمیکنند. حتا به نتایج طب عدلی هم توجهی نمیکنند.
اختلاف سونم با شوهرش تازهگی ندارد. در زندهگی مشترک ۱۲ سالهی آندو، بارها پای آنها به دادگاه کشانده شده است. اما به گفته سونم، وضعیت در حکومت پیشین بسیار بهتر بود: «حکومت گذشته در مقابل ظلم شوهرم سکوت نکرد. چون وقتی مورد لتوکوب شوهرم قرار گرفته بودم، قضیهی من از طرف سارنوالهای زن بررسی شد و حکم جلب فوری شوهرم از طرف محکمه داده شد.»
حالا سونم مانده است با کبودیهای روی بدن و حکم سنگین طالبان که از نظر او جانبدارانه است. «دیشب در سحری نان خشک خوردم. مه چطور نصف پیشکش خوده که دو صد هزار افغانی میشه به حیث طلاق خُلع بدم، در حالیکه مورد ظلم هم قرار گرفتم، حاضرم ۲۰ نفر شاهد برای ثبوت حرفهایم به محکمه بیارم و اسناد طب عدلی را نیز برای صحت بیشتر بیارم. اما طالبان قبول نمیکنند. ای چی رقم حکم اسلامی است.»
با روی کار آمدن طالبان، دسترسی زنان به نهادهای عدلی و قضایی کمترشده است. طالبان تمامی دادستانهای زن را برکنار کردهاند. زنانی که در دادگاه خانوادهگی طالبان درهرات در صف رسیدهگی برای دادخواستشان منتظر هستند، میگویند که هیچ زنی برای رسیدهگی به قضایای طلاق و خشونتهای خانوادهگی در دادگاه طالبان وجود ندارد.
طالبان حاضر نمیشوند در مورد این اتهاهات با رسانهها صحبت کند.
«هزار سند و مدرک پیش طالب بیاری اعتباری ندارد»
یک زن که در حکومت قبلی درهرات وکیل مدافع بوده و هنوز درهرات زندهگی میکند، بهگونه غیررسمی به کارش ادامه داده است اما به شرط حفظ هویتاش به رسانهی رخشانه میگوید که طالبان به حقوق زنان اعتنایی ندارد.
به گفتهی او، در حکومت گذشته زنی که مورد ظلم قرار میگرفت پروندهی آن به گونه ویژه از سوی دادستانهای زن پیگیری میشد. از جمله بررسی دقیق آثار خشونت، فرستادن پرونده به طب عدلی و تامین وکیل مدافع رایگان برای زنان.
«آزمایشات طب عدلی در دستگاه عدلی و قضایی کشور در زمان حکومت جمهوریت اعتبارداشت. اما حالا با آمدن طالبان هیچ اعتباری ندارد. موکل من مورد لتوکوب شدید از سوی شوهرش قرار گرفته و زمانی که از حق او دفاع میکنم و سه ماه است چیغ میکشم و اسناد معتبر را به محکمه نشان میدهم، محکمهی فامیلی هرات در جواب میگوید، مگه چه کار شده با یک مشت و لگد که زن نمُرده. دیدگاه طالبان طوری است که فکر میکنند، زن برای لت خوردن است.»
این وکیل مدافع که هنوز جواز کارش را دارد، میگوید که طالبان به او اجازه نمیدهد تا آزادانه پرونده را دنبال کند: «طالبان به دلایل گوش نمیدهند. کاری که قراره امروز تمام بشه، آن را به تاخیر میاندازند. زمانی که چند ماه روی یک قضیه کار میکنم، اسناد و شواهد را به محکمه میدهم اما طالبان در محکمهی فامیلی حکم را خلاف آن صادر میکنند و سعی میکنند حرفم را غلط ثابت کنند… حالا اگر هزار سند و مدرک پیش طالب بیاری اعتباری ندارد و طالب هر حکمی که بخواهد صادر میکند.»
مژگان* ۲۳ ساله این روزها در دادگاه خانوادهگی طالبان در هرات در تقلای گرفتن مهر و حضانت دو دختر ۵ و ۳ ساله و یک پسر یکونیم سالهاش است. مژگان در زندهگی مشترک هشت سالهاش بارها مورد خشونت فزیکی از طرف شوهرش قرار گرفته است. اما در حکومت قبلی یک بار دادگاه برای شوهرش حکم یکونیم ماه زندان بریده است.
مژگان سه ماه پیش موفق شده که طلاقش را بگیرد. حالا او آستین برزده تا حضانت کودکانش را هم بگیرد. زیرا به گفتهی او، کودکانش مورد خشونت فزیکی پدرشان قرار میگیرد. هرچند امید مژگان برای موفقیت بسیار کمرنگ است. «سه ماه از طلاق من و شوهرم میگذرد. در این مدت حتا یکبار هم فرزندانم را ندیدم. امیدی به محکمه هم ندارم که قضیه را فیصله کند. چون در حکومت جمهوریت، حکم به نفع من صادر شد؛ اما حالا فکر نکنم، طالب به حقوق زن اهمیتی بدهد.»
شکایت زنان در راهرو دادگاه خانوادهگی طالبان مشابه است؛ نهادهای عدلی طالبان به درخواست زنان اهمیتی قایل نیستند.
ضیاگل* ۲۶ ساله از زمان رویکارآمدن طالبان سرگردان راهروهای نهادهای عدلی این گروه است. او میخواهد طلاق غیابی و حضانت تنها کودک سه سالهاش را بگیرد. اما هربار یک پاسخ از طالبان میشنود:«تو برو شوهر خود را پیدا کن و به محکمه بیار تا تو را طلاق بدهد. شوهرم ترکیه رفته چطور او را بیارم به محکمه. در اصل محکمه باید به مه طلاق غیابی بدهد. بیسرنوشت هستم و نمیدانم حکم نهایی این طالبان چه خواهد شد.»
با آمدن طالبان بسیاری از دادستانهای زن از افغانستان بیرون شدند. یا این روزها در افغانستان زندهگی مخفیانهی دارند.
فریبا کوثری* که قبلا دادستان ویژه رسیدگی به خشونت علیه زنان بوده، میگوید: «در حال حاضر بهجای من، مولوی که هیچ مدرک تحصیلی و دانش حقوقی ندارد، کار میکند. سوالم این است، او چگونه میتواند، قضایای خشونت علیه زنان را حل کند؟»
به گفتهی این دادستان، قضایای مربوط زنان را باید زنان حل کند در غیر این صورت تمامی زنانی که قربانی خشونت شدهاند «از سوی طالبان محکمهی صحرایی خواهند شد.»
زینب*۲۸ ساله در راهرو دادگاه خانوادهگی طالبان برای هرات منتظر حکم دادگاه است. او در خواست طلاق، حضانت فرزند هشت ساله و نفقه دارد: «شوهرم به جرم اختطاف، کمیشنکاری و دزدی، شش سال زندانی بود. بعد از رهایی از زندان هر روز مرا لتو کوب، تحقیر و توهین میکرد. همین دیشب مرا تهدید به مرگ کرد و چند هفته قبل به محل کارم آمد و به مه تهمت ناروا زد.»
زینب از طریق کار در حمام زنانه هزینهی زندهگی خود و فرزندش را تامین میکند. رطوبت باعث بیماری رحمش شده و به تازگی عمل جراحی کرده است: «از مشکلاتم چگونه به یک مرد بگویم. او مرا درک نمیکند. حتا ترس جانم را فرا گرفته که چطور داخل اتاق بروم و با طالب حرف بزنم. طالب چه میفهمه از درد زن از مشکلات زن و کجا رسیدگی میکنه اصلا.»
زندهگی پنهانی دادستانهای زن
دادستانهای زن در هرات که سالها برای محو خشونت علیه زنان به قضایای آنان رسیدگی کردهاند و سپس با آمدن طالبان از کار اخراج شده، این روزها زندهگی پنهانی دارند.
رسانهی رخشانه موفق شده با چند نفر از این دادستانهای زن صحبت کند. یکی از آنها دستکم ۱۰ سال روی قضایای تجاوز جنسی، قتل و لتوکوب زنان کارکرده، به رسانهی رخشانه گفت: «با اینکه طالبان عفو عمومی اعلان کرده، اما با آن هم سارنوالها و قاضیها شامل این عفو نیستند. زیرا طالبان در تلاش انتقام جویی هستند.»
دادستانهای زن به این باور هستند که جای خالی دادستانها در نهادهای عدلی وقضایی زنگ هشداری است برای افزایش سرسام آورخشونت علیه زنان.
دادستان دیگری که سه سال روی قضایای زنان در دستگاه عدلی و قضایی حکومت پشین کارکرده و این روزها زندهگی مخفیانهی دارد، میگوید: «در حکومت گذشته، بهخاطر دوسیهی تجاوز جنسی مورد تهدید افرادی که خودشان را تحت حمایت گروه طالبان میخواندند، قرار گرفتم.»
*. نامهایی که با علامت ستاره نشانی شده، به دلیل حساسیتهای امنیتی با خواست مصاحبه شوندهگان، تغییر داده شده است.