صادق پاکزاد ( مستعار)
بعد از فروپاشی نظام سیاسی و به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان، زنان به عنوان نیمی از پیکر جامعه به صورت سیستماتیک به انزوا کشیده شدند. رهبر غایب طالبان دهها فرمان در مورد زنان صادر کرده است که تمام این فرامین محدودکننده و سختگیرانه بوده و واکنشهای زیادی را در داخل و خارج از افغانستان به همراه داشته است.
وضع محدودیت علیه زنان تنها به رهبر این گروه بر نمیگردد، بلکه در برخی موارد مسوولان ولایتی این گروه نیز به خواست و سلیقه خودشان علیه زنان اقدام میکنند.
در تازهترین موارد زنان زیادی که به مناسبت تعطیلات عید به بامیان رفته بودند، اجازه نیافتهاند از بندامیر دیدن کنند. زن زیادی در روزهای رخصتی عید قربان از ولایات مختلف به قصد رفتن به بندامیر به بامیان سفرکرده بودند، ولی وقتی به دروازه ورودی بندامیر رسیدند با افراد چپن سفید مواجه شدند که مانع رفتن شان شدند.
هرچند دستور منع رفتن زنان به بندامیر را سال گذشته وزیر امر به معروف طالبان در سفر به بامیان صادر کرده بود. اما هیچگاهی مثل عید قربان امسال این جاذبهی بینظیر گردشگری برای زنان قلمرو ممنوعه نشده بود.
سهیلا رادمنش یکی از این زنان است. او با شوهر و سه فرزندش از کابل برای سیاحت و بازدید از بندامیر راهی بامیان شده بود، ولی طالبان به او اجازه رفتن به بندامیر را ندادند.
خشماش را از این کار با گفتن این حرفها بیان میکند: «متاسفم! این کار این گروه تروریستی مضحک است، مسخره است. متاسفانه هیچ کسی برای حقوق زنان صدا بلند نمیکند. سکوت ما این وحشیها را جسورتر ساخته است. باید برای رهایی از زندانی به نام افغانستان تحت حاکمیت یک گروه بدوی مبارزه کنیم و قربانی بدهیم.»
سهیلا که برای تعطیلات عید قربان به بامیان آمده بود، تنها نبود. آن روز زنان زیادی با سهیلا اجازه نیافتند به بند امیر بروند. در واقع سال گذشته وزیر امر به معروف طالبان در سفر به بامیان چنین دستوری را صادر کرده بود.
سهیلا بدون این که به بندامیر برود، به کابل برگشت. با کامی تلخ از سفری که برای بهتر شدن روحیهاش رفته بود: «بغض کردم، عصبانی شدم ولی هیچ راهی جز برگشتن نداشتیم.»
سهیلا به این باور است که تمام افراد جامعه اعم از زن و مرد باید علیه طالبان بسیج شوند تا این گروه را مجبور کنند که به خواست زنان که خواست کشورهای جهان نیز است، تمکین کنند.
طالبان در سه سال اخیر، علیرغم وعدههایشان در جریان امضای توافقنامه دوحه که زمینهی به قدرت رسیدن مجدد این گروه را فراهم کرد، بیش از هر اقدامی در برابر زنان فرمانهای محدود کننده صادر کردهاند. این فرمانهای طالبان زنان را از آموزش، کار، ورزش، فعالیت اقتصادی، مراقبتهای صحی و حضور در سیاست منع کرده است. این فرمانها حتا از زنان حق انتخاب نوع پوشششان را گرفته است.
وضعیت به جایی رسیده که پای صحبت هر زنی بنشینی، می گوید که سختی زندگی تنها به زندانی شدن در چهار دیواری خانه محدود نمیشود، تجربه تلخ از رفتار طالبان با زنان بخشی ازمشقت زندگی آنان در افغانستان شده است.
مرسل طاهری نیز که امسال بامیان آمده بود تا از بندامیر دیدن کند هم پشت دروازههای بسته ماند. به قول خودش، نه تنها نتوانست که بندامیر را ببیند، بلکه افراد طالبان شوهرش را در مقابل خانوادهاش سرزنش کردند: «برخورد افراد امر به معروف طالبان بسیار زشت و غیراخلاقی بود، آنها به شوهرم توهین کردند و میگفتند بیغیرتی هم حدی دارد.»
مرسل که در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرده است، وضعیت زنان در سایهی طالبان را چنین به تصویر میکشد: «زنان حق اعتراض ندارند، زنان حق آموزش و تحصیل ندارند، زنان حق کار در ادارات دولتی و موسسات خارجی را ندارند، زنان حق رفتن به پارک و تفریحگاه را ندارند، زنان حق فعالیت اقتصادی را ندارند، زنان حق ورزش را ندارند، زنان حق ندارند که بدون محرم به شفاخانه یا بازار بروند خلاصه اینکه زن در حکومت یک گروه بدوی که از کوهها آمده است هیچ جایگاه و ارزشی ندارد. طالبان با قرائت مزخرف و خشک دینیشان جامعه را به قهقرا میبرد.»
براساس معلومات ساکنان محلی بامیان، برادر والی طالبان در بامیان، پارک ملی بندامیر را قرارداد کرده است. به همینخاطر، از ورود زنان به صورت جدی جلوگیری میشود. روزانه افراد امر به معروف طالبان با چپنهای سفید در دروازه عمومی نشسته و بر رفت و آمد مردم نظارت میکنند.
یکی از ساکنان محلی در ساحهی بندامیر با حفظ هویت خود به من گفت: «ممانعت از حضور زنان به بندامیر به ضررمردم است. چون اکثریت مردم با فامیل شان برای تفریح و بازدید میآیند، وقتی به زن یک خانواده اجازه داده نشود مرد خانواده نیز منصرف میشود، با آنکه این کار طالبان به ضرر مسئولان پارک ملی و همچنین مردم بندامیر است بازهم آنها به این کارشان را ادامه میدهند.»
تا پیش از طالبان بندامیر روزانه میزبان هزاران گردشگر بود. حضور گردشگران باعث شده که ساکنان محلی وضعیت اقتصادی نسبتا خوبی داشته باشند. اما ممنوعیت طالبان وضعیت را برعکس کرده است. دکانداران، قایقداران و هوتلداران از نبود مشتری شکایت دارند و بازارشان کساد است، زیرا پیش از این زنان در بندامیر حضور بسیار گسترده داشتند.
یکی از ساکنان محلی بامیان در این مورد نظرش چنین است: «طالبان در کابل و چند شهر دیگر نمیتوانند بیشتر از این علیه زنان کاری کنند، چون در آن شهرها رسانه است، خبرنگار است، فعال مدنی است و امکانات وجود دارد؛ اگر یک اقدام علیه زنان صورت بگیرد فوراً رسانهای میشود و در شبکههای اجتماعی نشر میشود و طالبان هم از این قدرت مردم هراس دارند و نمیتوانند به صورت علنی کاری کنند. طالبان برای اینکه توجه جهان را جلب کنند تظاهر میکنند و میگویند که موضوع زنان یک بحث داخلی است و کشورها نباید در مسایل داخلی افغانستان دخالت کنند. ولی در ولایات چنین نیست و طالبان هر کاری دلشان بخواهند میکنند و کسی نمیتواند صدا بلند کند.»
با گذشت سه سال از حاکمیت طالبان، این گروه به هیچ کدام از تعهدات خود پایبند نمانده است. نمونه بارز آن زیر پا گذاشتن حقوق زنان از صفر تا صد است.