سمیه ماندگار
با برگشت طالبان به قدرت، زنان غایب اصلی میدانهای ورزشی در افغانستاناند. بامیان هم که در سالهای اخیر شاهد رونق ورزش زنان بود، از نفس افتاده است. درچند ماه گذشته، تمام مسابقات ورزشی دربامبان بدون حضور زنان برگزار شده است. حتا اسکی در دامنههای پر برف کوههای بابا در زمستان که با نام زنان گره خورده بود و حضور دختران در آن پر رنگ بود، امسال خبری از این رنگارنگی نبود.
در همایشهای تقدیر از ورزشکاران نیز جای زنان خالی است. دو هفته پیش ( ۱۸ حمل) آمریت تربیت بدنی طالبان در بامیان از ورزشکاران تقدیرکردند. اما هیچ زن ورزشکاری دراین برنامه دعوت نشده بود. طالبان این همایش را با آبوتاب در جمنازیوم جدید ورزشی در شهرنو بامیان گرفته بودند.
زنان ورزشکار در بامیان به رسانهی رخشانه گفتهاند که بهطور مطلق خانهنشین شدهاند. حتا به خاطر ترس از طالبان، نشانهای افتخارشان شامل مدال، حکم قهرمانی و تحسیننامهها را که حاصل سالها عرقریزی بود، سوزانده یا پنهان کردهاند.
طالبان هنوز در مورد ورزش زنان، دستورالعمل رسمی نداشتهاند؛ اما درعمل این گروه همه زنان ورزشکار را خانهنشین کردهاند.
درحسرت دامنههای امن و زیبای بامیان
آفتاب بامیان در حال نشستن پشت کوه است. به آدرسی که مینا خرمی (مستعار) داده راه میافتم. از مرکز شهر بامیان فاصله زیادی ندارد. جایی که مینا در آن زندگی میکند، خانهی گلی با حیات بزرگ است. در این حیات بزرگ اتاق کوچکی از آن مینا است.
چیزی از این که نشان دهد مینا ورزشکار است، بر در و دیوارخانه به چشم نمیخورد، در حالی که قبلا چنین نبوده است. نشانهای افتخار زیادی روی دیوارهای اتاقش داشته است. مینا میگوید در ورزش گلف تا کنون چندینبار به مقام اول دست یافته است. اما با آمدن طالبان مینا به اصرار خانوادهاش تمامی مدالها و تحسیننامههایش را پنهان کرده است: «بعد از آمدن طالبان، به اصرار پدر و مادرم تمام دست آوردهایم را مخفی نمودهام، زیرا والدینم میگویند که برایت خطرساز است و خودم هم احساس خطر میکنم.»
مینا خرمی ۲۲ ساله است و تنها دلخوشی این روزهایش رفتن به دانشگاه است. او دستکم شش سال در رشته ورزشی گلف کارکرده است. «سال اول که به ورزش گلف روی آوردم به تمرین و یادگیری درست این رشته گذشت و سال دوم به عنوان مربی دختران که علاقهمند به این ورزش بودند انتخاب شدم. بعد از آن، چهار سفر به خارج از کشور را تجربه نمودم که اشتراک در مسابقات، آموزش مهارتهای حرفوی گلف و آموزش مربیگری را این سفر ها با خود داشت. در سه بار اشتراک در مسابقات داخلی سه بار مقام گرفتهام که مقامهای اول، دوم و چهارم را شامل میشود.»
دامنههای امن و زیبای بامیان برای ورزش گلف جای مناسبی است، بهویژه برای زنان. اما هشت ماه است که دیگر چنین نیست.
مینا پس از آمدن طالبان حتا یک بار هم نتوانسته در میدان گلف قدم بگذارد. «میدان ورزشی گلف خیلی وسیع است و این بازی در یک مکان محدود قابل بازی کردن و تمرین نیست. از زمانیکه طالبان آمدهاند، ما اصلا تمرین نکردهایم و میدان ما هم در اختیار حکومت فعلی است و امکان تمرین در آن وجود ندارد.»
از نظر مینا، طالبان امروز همان گروه دههی ۹۰ میلادی است که در دیدگاهشان در مورد زنان هیچ تفاوتی نیامده است. «طالبان دید سنتی دارند و ذهنیت شان محدود است از همین لحاظ علیه زنان تبعیض قایل اند و به زنان اجازهی کار، ورزش و تحصیل نمیدهند… از عملکردهای شان هم معلوم است که نمیگذارند زنان ورزش کنند. به عنوان نمونه تمام مسابقات ورزشی تا حال بدون حضور زنان برگزار شده است.»
برای مینای که شش سال به دامنههای امن و زیبای کوههای بابا خو گرفته بود، خانهنشینی کار سادهای نیست. او این روزها به آرزوهای فکر میکند که تصمیم داشت در سکوی افتخار جهانی از زنان افغانستان نمایندگی کند. «از اینکه نمیتوانم ورزش کنم نا امید و بیانگیزه شده ام، من شش سال را با تمرین گلف و ورزش سپری نموده ام و با آن عادت نموده بودم.»
بسیاری از زنان ورزشکار در افغانستان در هر رشتهی ورزشی تقریبا شرایط یکسانی دارند؛ محرومیت از ورزش حرفهای.
درگوشهی دیگر بامیان به سراغ دختر ورزشکار دیگری میروم که عضو تیم منتخب بامیان در رشتهی هندبال است.
«احکام قهرمانی و تصدیق نامههایم را سوزاندم»
خیابانی باریکی که از کنار شهر غلغه میگذرد، ما را به قریه سعید آباد در حومه شهر بامیان میرساند. جایی که شکیبا علیزاده زندگی میکند. در خانه بزرگ که تازه درختان سیب شکوفه کرده و دختران دیگری نیز حضور دارند. اینجا درحقیقت خوابگاه دخترانه است که دختران دانشجوی دانشگاه بامیان در آنجا زندهگی میکنند. شکیبای ۲۳ ساله نیز در دانشگاه بامیان دانشجو است که از ولایت دایکندی آمده است.
وقت به اتاق شکیبا راهنمایی میشوم، در حال جمع کردن کتابهایش است. آخرین سمستر دانشگاه را در حال پشت سر گذاشتن است.
شکیبا میگوید، پنج سال است که ورزش هندبال میکند. تا پیش از طالبان زنان بامیان در ورزش هند بال نیز یک قدم پیشتر از دیگر ولایتها بود. بارها تیم هندبال «شهمامه» صدر نشین رقابتها بود.
«در این پنج سال، بارها در مسابقات داخلی هندبال شرکت نمودهام و مدالها و تقدیر نامههای زیادی را کسب نمودهام. در مسابقاتی که در مقابل بانوان هندبالیست کشور ایران در کابل برگزار شده بود اشتراک نمودهام و همچنان در مسابقات ولایتی این رشته در ولایات کابل، هرات، بلخ، سرپل و دایکندی اشتراک نمودهام.»
در اتاق شکیبا نیز کوچکترین نشان از این که یک او یک ورزشکار حرفهی در رشتهی هند بال است، دیده نمیشود. وقت از نشانهای افتخارش میپرسم، میگوید، تحسیننامههایش را سوزانده و مدالهایش را مخفی کرده است: «در جریان تحولات اخیر، وضعیت خیلی خراب بود. هیچ چیز قابل پیش بینی نبود. از طرفی، خانواده هم فشار میآورد که این کاغذها برایت خطر ساز میشود، به همین لحاظ تقدیر نامهها، احکام قهرمانی و تصدیق نامههایم را سوزاندم ولی مدال هایم موجود است و به صورت مخفی نگهداری مینمایم.»
بسیاری از زنان ورزشکار در طوفان سیاسی افغانستان، کشور را ترک کردهاند. آمار مشخصی وجود ندارد، اما کمیته بینالمللی المپیک قبلا اعلام کرده حدود ۳۰۰ تن از اعضای جامعه ورزشی افغانستان بهشمول زنان را از کشور خارج کرده است. اما به نظر میرسد آمار واقعی که جامعهی ورزشی افغاستان را ترک کرده، بیشتر از این باشد.
شکیبا علیزاد به رسانهی رخشانه میگوید، در صدد بیرون رفتن از افغانستان است. زیرابه گفتهی او در حکومت طالبان سالها تلاش زنان ورزشکار از بین رفته است. از نظر او طالبان به حقوق زنان باوری ندارد. «به این سبب که در افغانستان ورزشکاران زن امنیت جانی ندارند دوست دارم از کشور بیرون بروم.»
از نظر شکیبا، ممنوعیت ورزش زنان به معنای این است که طالبان همه چیز را از زنان گرفته است. «نه تنها من، بلکه تمام ورزشکاران کشورم از این موضوع رنج میبرند، چرا که ورزش تمام چیز ما شده بود.»
تمنا موسوی ۲۲ ساله (مستعار) در دو رشته گلف و کرولینگ یک کپ و سه حکم قهرمانی به دست آورده است. او در هشت ماه گذشته به جای رفتن به دامنههای پر برف، زبیا و امن بامیان در خانه نشسته است.
کرولینک ورزشی است که روی یخ انجام میشود. به همین خاطر دامنههای پوشیده از برف در زمستان سرد بامیان فرصت خوبی برای این بازی است.
وقتی به آدرسی که قبلا داده میرسم، تمنا در حال شستن ظرف است. در یکی از سه اتاق کوچک تمام نشانهای افتخار تمنا داخل خریطهی پلاستیکی دستهدار روی دیوار گذشته شده است: «چون ما هنوز مطمئن نیستیم که ورزشکاران در امان است یا خیر به همین لحاظ این دست آوردها را در منظر دید گذاشته نمیتوانیم.»
بیش از هر ولایت دیگر در افغانستان، ورزش زنان در ولایت بامیان در مرکز کشور در سالهای اخیر رونق بیشتر داشته است.
اما خدا حافظی تلخ دخترانی مثل تمنا با ورزش در سایهی حاکمیت طالبان یادآور حکومت سیاه این گروه در دههی ۹۰ میلادی است. « بعد از آمدن طالبان، نتوانستهام ورزش کنم. طالبان برای زنان حق و حقوق اساسی قایل نیست. من آرزو داشتم که روزی در سطح بینالمللی ورزش کنم. در مسابقات جهانی اشتراک نمایم. مدال افتخار کسب کنم و الگویی برای دختران دیگر باشم، اما فعلا نمیتوانم ورزش کنم. ناراحتم و دلتنگ روزهای خوب تمرین و مسابقات ورزشی هستم.»