مقدمه
ملاله یوسفزی، فعال آموزشی و برنده جایزهی صلح نوبل ۲۰۱۴ است. او پس از آنکه در سال ۲۰۱۲ به دلیل مخالفت با محدودیتهای طالبان برای تحصیل زنان در کشورش پاکستان هدف گلوله قرار گرفت، به نماد بینالمللی مبارزه برای تحصیل دختران تبدیل شد. این روزها ملاله یوسفزی از چهرههای برجسته مبارزه برای حقوق زنان است. او به صورت ویژه بر به رسمیتشناسی آپارتاید جنسیتی در افغانستان تمرکز کرده است. سحر حلیمزی مدیر ابتکار بنیاد ملاله در بخش افغانستان است که هدف آن افزایش آگاهی جهانی در مورد آپارتاید جنسیتی و تقویت شبکههای فعالان و سازمانهای زن افغان است. رسانهی رخشانه گفتوگویی ویژه با ملاله یوسفزی انجام داده که در دو بخش نشر میشود. در این گفتوگو سحر حلیمزی نیز خانم یوسفزی را همراهی میکند.
زهرا جویا: اخیرا رسانهی رخشانه گزارشی در مورد تجاوز گروهی طالبان بر یک فعال زن منتشر کرده است. برای تایید آن من خودم ویدیوی آن را دیدم، واقعا وحشتناک است. به نظر شما چرا خشم جهانی در مورد این نوع سوء استفاده که اکنون به خوبی مستند شده است، وجود ندارد؟
ملاله: تصور وحشتی را که زنان در افغانستان در سه سال اخیر با آن روبرو بودهاند، سخت است. از لتوکوب گرفته تا در مورد ویدیوی تجاوز گروهی که شما گفتید، وحشتناک است؛ دیوانه کننده است که اتفاق میافتد و ما فقط تماشاگر هستیم و صدایمان را بلند نمیکنیم.
به همین دلیل است که من فکر میکنم ما باید برای این کارزار علیه آپارتاید جنسیتی که طالبان تحمیل کردهاند، فشار بیاوریم، زیرا باید به مردم یادآوری کنیم که افرادی که در حال حاضر در افغانستان قدرت دارند، طالبان هستند.
آیا زمانش است که این کارها را انجام دهیم. چه کسانی این اعمال هولناک را علیه زنان و دختران افغانستان مرتکب میشوند و معمولاً تبعیض در سطوح مختلف انجام میشود و شما امیدوارید {افرادی} که در قدرت هستند، از شما محافظت کنند.
آنها هستند که این کارها را انجام میدهند، آنها هستند که این اعمال وحشتناک را علیه زنان و دختران در افغانستان انجام میدهند و بدون شک زنان معمولاً در سطوح مختلف مورد تبعیض قرار میگیرند.
شما امیدوارید که افرادی که در قدرت هستند، از شما محافظت کنند. وقتی در شرایطی هستید که کسانی که باید از شما محافظت کنند از آن قدرت سوءاستفاده میکنند، از شما سوءاستفاده میکنند و حقوق انسانی شما را زیر پا میگذارند، کجا میروید؟
زنان در افغانستان برای عدالت باید به کجا بروند؟ وقتی در زندان به آنها آسیب میزنند، به کجا بروند؟ وقتی برای عدالت زندانی میشوند، باید به کجا بروند؟ زیرا طالبان به آنها با عدالت رفتار نمیکنند. دوباره به همین دلیل است که تدوین قانون آپارتاید جنسیتی و ایجاد یک سیستم پاسخگویی بسیار مهم است.
زهرا جویا: زمانی که ایالات متحده برای اولین بار در سال ۲۰۰۱ نیروهای خود را به افغانستان فرستاد، یکی از استدلالهایی که اغلب برای کارزار نظامی مطرح میشد این بود که امریکا برای حقوق زنان افغان میجنگد. چرا ما از افرادی مانند بانوی اول سابق امریکا لورا بوش که این استدلال را مطرح کردند، نمیشنویم که اکنون زنان در افغانستان با محدودیتهای مشابه یا بدتر از دوره قبل طالبان قرار دارد؟
ملاله: شجاعت و دلیری زنان افغانستان بود که اوضاع را در ۲۰ سال گذشته تغییر داد. با وجود منابع و تلاشهای محدود، آنها برای حقوقشان، دسترسی به تحصیل، فرصتهای شغلی، سیاسی و سایر بخشهای زندگی واقعا سخت مبارزه کردند.
در ۲۰ سال گذشته نیز قصههای شجاعت آنها را میشنیدیم. من فکر میکنم که ما باید فعالیت و تلاش آنها را تحسین کنیم.
درست است که وقتی ایالات متحده و ناتو به افغانستان حمله کرد، همه دربارهی حمایت از زنان و دختران صحبت میکردند، اما امروز دقیقاً برعکس این اتفاق افتاده است. حقوق زنان اصلا مطرح نیست. پیشرفت چندین ساله نه، بلکه چندین دهه از دست رفته است و من میتوانم احساس خیانت زنان افغانستان را درک کنم.
وقتی از بیرون نگاه میکنم در حق زنان افغانستان بی عدالتی شده است، برای من بودن یا نبودن قوتهای خارجی مهم نبوده، برای من بیشتر اینکه چگونه آنها رفتند و افغانستان را در چه حالت رها کردند مهم بوده است.
و اینکه چگونه کشورهای خارجی افغانستان را نادیده گرفتند و مستقیم با طالبان گفتوگو کردند، و اینکه زنان را فراموش کردند و وضعیت فعلی را که همه میبینیم.
بنابراین، وقتی در مورد آینده افغانستان صحبت میکنیم، باید تمایز قائل شویم. زنان باید در مرکز {گفتوگوها}باشند.
اگر دنیا میگوید از زاویه فمینیستی به آن نگاه میکند، و برخی کشورها میگویند که آنها سیاستهای خارجیشان بر اساس فلسفه فمینیستی است و به حقوق زنان و دختران اهمیت میدهند و به دختران خود اهمیت میدهند، باید موضعشان را به ما نشان بدهند.
سحر: من فکر میکنم ایالات متحده و همه کشورهایی که به مدت ۲۰ سال در افغانستان حضور داشتند، در قبال پناهجویانی که اکنون به دلیل آنچه در افغانستان اتفاق میافتد، فرار میکنند و در قبال زنانی که رها کردهاند، مسوولیت مشخصی دارند.
اما بخشی از کار و حرکتی که ما در مورد آپارتاید جنسیتی انجام میدهیم، ایجاد یک جنبش جهانی با تعداد هر چه بیشتر دولتها و متحدان است، تنها گفتن از آنچه در افغانستان اتفاق میافتد، قابل قبول نیست و باید واضح گفته شود که زنان و دختران در افغانستان تنها نیستند و این که ما مراقب اتفاقات هستیم و آنها را رها نخواهیم کرد.
زهرا جویا: ملاله! از طریق این گفتوگو چه پیامی برای زنان و دختران افغانستان دارید؟
ملاله: بینهایت احساس خوشبختی میکنم این که «روز ملاله» را با دختران افغان در مکتبی در انگلستان تجلیل کردم. دختران بینهایت پرتلاشی را ملاقات کردم که قصههای مقاومت و شجاعتشان را به اشتراک گذاشتند و این که چقدر شوق و علاقمندی به تعلیم و تحصیل دارند و آنها دوست دارند که خواهرانشان در افغانستان نیز از ادامهی آموزش و فرصتهای برابر برخوردارد باشند.
میخواهم به تمام دختران افغان و کسانی که از افغانستان و هر نقطه جهان مرا تماشا میکنند، بگویم که من در کنار شما هستم و صدای شما را با استفاده از هر پلتفرمی بلند خواهم کرد، رهبران را برای حفاظت از حقوق شما در آینده پاسخگو خواهم ساخت و اینکه هیچ سازشی برای حقوقتان در آینده وجود ندارد.
زهرا جویا: چه پیام برای همکاران روزنامه نگار ما در افغانستان که در خفا کار میکنند، دارید؟
ملاله: من همیشه به مردم یادآوری میکنم که داستان و فعالیت من فقط به خاطر روزنامهنگاران امکانپذیر بود. روزنامهنگارانی که به من مراجعه کردند، داستان من را با دوربین خود پوشش دادند، به من کمک کردند تا وبلاگم را بنویسم، آنها به من کمک کردند تا آن مقالهها را بنویسم.
بنابراین بدون پلتفرم شما، بدون ریسک کردن {خبرنگاران}شما، بسیاری از ما قادر به انتقال پیام خود نیستیم.
کار شما بسیار مهم است، زیرا شما صدای زنان و دختران افغانستان را به گوش دنیا میرسانید و به مردم در دیگر نقاط جهان کمک میکنید تا با آن{قصهها} ارتباط برقرار کنند، من همیشه به مردم یادآوری میکنم قصه و داستان در مرکز فعالیتها قرار دارد. این داستانهای زنان و دختران افغانستان است که باعث میشود تا فعالیتهای خود را ادامه دهیم.
زهرا جویا: آیا موردی هست که من در مورد آن نپرسیده باشم که برای این بحث مهم باشد یا بخواهید در این گفتوگو مطرح کنید؟
ملاله: من میخواهم یک نکتهای را اضافه کنم. ما افراد زیادی را ملاقات کردهایم که اغلب این دلیل را مطرح میکنند که آنچه در افغانستان میگذرد به خاطر فرهنگ و مذهب است. من همیشه آن را به چالش کشیدهام.
من یک مسلمان و پشتون هستم و هیچ یک از اینها را به عنوان بخشی از فرهنگ یا مذهب خود نمیپذیرم و این باور هم از افغانستان نمایندگی نمیکند. افغانستان از نظر فرهنگ، سنتها و از نظر تاریخی، کشور بسیار متنوعی است.
ما نمیتوانیم گروهی را که حقوق بشر را زیر پا میگذارند اجازه دهیم به نام فرهنگ یا مذهب هرعملی را توجیه کنند. معیاری برای حقوق بشر وجود دارد و هیچ فردی نمیتواند بهانه دین و فرهنگ را برای فرار از آن بیاورد.
شما نمیتوانید دختران را از تحصیل محروم کنید، نمیتوانید زنان را از کار منع کنید. شما نمیتوانید سوءاستفاده کنید و نمیتوانید حقوق انسانی یک فرد را زیر پا بگذارید و بگویید این یک مساله فرهنگی است و این یک مساله داخلی است.
این موارد قابل توجیه نیست، طالبان نمیتوانند از این بهانه استفاده کنند. استانداردی از حقوق بشر وجود دارد که همه باید از آن پیروی کنند. من میخواهم زنانی که از آن فرهنگ و دین هستند، از مردم نمایندگی کنند. آنها {زنان} معنای واقعی آن فرهنگ را تعریف میکنند و معنای واقعی آن دین را تعریف میکنند، جایی که آنها از حقوق برابر خود برخوردارند و استقلال خود را دارند در حالی که هنوز فرهنگ و هویت دینی خود را جشن میگیرند. بنابراین طالبان نمیتوانند بهانه بیاورند.