شیرین یوسفی
از پشت تلفن، آرام و شمرده حرف میزند. دختری که با آمدن طالبان، زندگیاش زیر و رو شده است. بهشتهی ۲۶ ساله تا قبل از طالبان در کابل دانشجوی ماستری رشتهی حقوق در یکی از دانشگاههای خصوصی در کابل بود. اگر طالبان سال گذشته کابل را نگرفته بود، امسال سال فراغت بهشته از دانشگاه در مقطع فوق لیسانس بود.
این روزها بهشته به جای تکیه بر کرسی دانشگاه، نصف روزش با کار در خانه و نصف دیگر آنرا در کار کشاورزی میگذراند. بهشته ساکن ولسوالی دوردست پنجاب در بامیان است. «علفهای اضافهی زمین را زنها میچینه که فعلا شغل مه هم است.»
او به رسانهی رخشانه گفت، با تسلط طالبان او را پدرش دیگر نگذاشته که به کابل برگردد. «پدرم میگه طالبان تغییر نکرده. بودن دختر تنها در حکومت طالبان دور از خانواده مناسب نیست. حالا از صبح تا پاسی از شب مصروف کار خانه هستم و سر زمین زراعتی با خانوادهام کار میکنم.»
حالا برای بهشته، نگاه به گذشتهاش حسرتی شده است. او میگوید، طالبان زندگی دختران افغانستان را به خاک سیاه نشانده است. «طالبان ما زنان را به چه روزی انداخته. باید سر زمین کار کنیم.» بهشته اکنون در یک خانوادهی بزرگ نه نفری زندگی میکند. با این که تا مقطع فوق لیسانس درس خوانده، اما حالا از نظر جایگاه هیچ فرقی با سایر زنان دهکده که یک روز هم روی مکتب را ندیده، ندارد.
پس از روی کارآمدن طالبان، زنان کارمند در ادارههای دولتی خانه نشین شدهاند و محدودیت گسترده بر اشتغال زنان وضع شده است. شماری از دختران فارغالتحصیل، در گفتوگو با رسانه رخشانه میگویند، به دلیل محدودیتهای طالبان، مجبور شدهاند پس از پایان تحصیل به ولسوالیها و قریههای شان برگردند و به کارهایی مانند گلدوزی، گلیمبافی و به کار در زمینهای زراعتی و مالداری رو بیاورند.
عزیزه ۲۴ ساله فارغالتحصیل رشتهی حقوق از دانشگاه کابل است. او میگوید، با به قدرت رسیدن طالبان، نتوانسته در شهر کابل کار پیدا کند و مجبور شده به خانهاش در ولایت دایکندی برگردد. «چهار سال دانشگاه را با خون دل خواندم و تلاش کردم؛ اما از وقتی که طالبان آمد و مانع کار زنان شد حالا در دایکندی مانند یک زن بیسواد مصروف مالداری و کارهای شاقه و سخت هستم.»
به گفته فاطمه، این برگشت به قهقرا برایش حکم زنذگی در در تاریکی مطلق را دارد. او میگوید، از وضعی که برای پیش آمده، به شدت افسرده شده است. «وقتی در کانکور کامیاب شدم، برنامه داشتم که بعد از دانشگاه وظیفه بگیرم و به خانوادهام کمک کنم و تحصیل ام را باید ادامه بدهم؛ اما طالبان همه چیز را برای زنان محدود کرد. این روزها واقعا دشوار است و هیچ امیدی را برای آینده نمی بینم.»
رفتار زنستیزانه طالبان جامعهی بینالمللی را هم نگران کرده است. تازهترین مثال، نگرانی شدید مارک پوتزل، رییس دفتر نمایندگی سیاسی سازمان ملل در افغانستان (یوناما) در نشست شورای امنیت این سازمان در مورد افغانستان است. او گفته که تبعید زنان و دختران به خانه از سوی طالبان، نه تنها آنان را از حقوق شان محروم میکند، بلکه افغانستان را به طور کلی از سهمگیری قابل توجه زنان و دختران در اجتماع محروم میسازد.
پوتزل در این نشست گفته است: «تحولات مثبت در افغانستان بسیار بطی بوده و تحولات منفی بر آنها غلبه کرده است. بهویژه، ممنوعیت دختران از آموزش و تحصیل که در جهان نظیر آن نیست.»
ماهجبین ۲۳ ساله یکی دیگر از دانشجویان فارغ التحصیل شده از دانشگاه است. او در گفتوگوی تلفنی از ولایت غزنی به رسانه رخشانه گفت، طالبان عملا زنان را از اجتماع حذف کرده است. ماهجبین مدت یک سال است که از رشته اقتصاد فارغالتحصیل شده است. «زنان در حکومت طالبان هیچ جایگاه ندارد. بعد از فارغ شدن، پنج ماه در کابل دنبال کار بودم به بسیاری از دفترهای خصوصی درخواست کار دادم؛ اما میگفتند، به دلیل محدودیتهای طالبان نمیتوانیم دخترها را جذب کنیم. از ادارات دولتی که هیچ امید نیست. بعد از درس و تحصیل، روز تا شام مصروف گلدوزی و کشتو کار هستم. در حالی که این حق من نیست و باید مطابق به رشتهام کار کنم.»
فهرست محدودیت طالبان علیه زنان بلند و بالا است. این گروه کمی بیشتر از یک سال، دستکم ۳۰ فرمان محدود کننده را صادر کرده که حقوق زنان را ضایع میکند. گرفتن پای زنان از کار، از اولین اقدامات طالبان در روزهای برگشت دوباره به قدرت بود.
ماه جبین که در خانواده هشت نفری زندگی میکند، میگوید، با چالشهای زیاد اقتصادی روبه رو است. او که تا پیش از طالبان و همزمان با دانشجویی در یکی از شرکتهای خصوصی کارمند بوده، میتوانسته به خانوادهاش کمک کند. «خشک سالی و سیلابهای اخیر، از طرف دیگر باعث شده نتوانیم از زمینهای زراعتی حاصلات خوب بگیریم. طالبان دستآوردی جز فقر، بدبختی و بیسوادی برای زنان نداشته است.»
زهرای ۲۳ ساله از رشته مهندسی فارغ شده است. او در مورد سرنوشت تلخی که طالبان برایش رقم زده، میگوید: «حالا بهجای کشیدن نقشه ساختمان، گلدوزی میکنم که از گرسنگی نمیریم. تمام روز سوزن به دستم است و دلم به حال خودم و همصنفیهایم و همه دختران که با مشکلات زیاد درس خواندیم، میسوزد. هیچ امیدی برای آینده زنان زیر سایه حکومت طالبان نیست.»