مهرین راشیدی
حمید ماندگار، کارگردان و فیلمساز جوان افغانستانی به قصههایی میپردازد که روایتگر رنج و شادی کودکان افغانستان است. تا کنون آقای ماندگار پنج فیلم کوتاه که همه در محور کودکان اند، ساخته است. در این فیلمهای کوتاه، رنج و درد، شوخی ، بازی، فقر و معلولیت، شوق و ذوق ، خطا و خنده و عشق و رویای کودکانهی کودکان افغانستان بهصورت مینیمالیستی در کنار هم قاب شده و روی پردهی سینما به نمایش گذاشته شده است.
انعکاس هنری این پدیدههای زیستی کودکان آن قدر خوب بوده است که تا اکنون این فیلمها به فیستیوالهای مختلف ملی و بینالمللی راه یافته و جوایز متعددی گرفتهاند.
«بیرنگ» یکی از این سه فیلم کوتاه است. این فیلم به تازهگی جایزهای «سپیشل مینشن» را در جشنوارهی بینالمللی فیلم مراقبت از کودکان در پاریس گرفته است.
این جشنواره که از ۲۱ تا ۲۵ نوامبر امسال در پاریس برگزار شده بود، در آن بهصورت عموم بیش از هزار و ۴۰۰ فیلم با ژانر کودکانه و بعضا زنانه از سراسر جهان اشتراک کرده بودند که از آن جمله ۵۹ فیلم بلند و انیمیشن و ۳۷ فیلم کوتاه در مرحلهی رقابتی راه یافتند. در بخش فیلم کوتاه این جشنواره، «بیرنگ» از افغانستان توانست رتبهی اول را از آن خود کند.
حمید ماندگار، کارگردان آن میگوید که از دیگر مهمترین جایزههایی که «بیرنگ» تا اکنون بدست آورده، جایزهی بهترین فیلم در ششمین دور جشنوارهی زنان هرات که در سال ۱۳۹۹ خورشیدی در کابل برگزار شده بود، است. بهگفتهی او، «بیرنگ» توانست «گوشوارهی طلا»ی آن جشنواره را بدست بیاورد. ماندگار همچنان سه جایزهای که بازیگر پسر این فیلم، ضیا ارزگانی گرفته است را نیز از بهترین جایزههای دریافتی «بیرنگ» میداند.
به گفته کارگردان آن، «بیرنگ» فیلم کوتاه داستانی هفتدقیقهای است که در سال ۱۳۹۸ در کابل ضبط و در سال ۱۳۹۹ تکمیل شده است. همانطور که از نام این فیلم کوتاه پیدا است، همه چیز در آن بیرنگ است. تمام صحنهها خاکستری معلوم میشود. خانه، باغچه، کوچه، کابل، پیراهن گلگلی دختر، قالی، همه چیز خاکستری و بیرنگ است. اما در دل این بیرنگی، که کابل را مانند یک گورستان سرد و خاکستری نشان میدهد و اینگار امید و زندگی در آن توقف یافته باشند، دختر خردسالی با هزار شوق و اشتیاق کودکانه میخواهد برقصد. در خانه، در باغچه و در هر مکانی که به اندازهی پاها و حرکات دستهایش جایی داشته باشد، میخواهد برقصد؛ درست مانند ققنوسی که در میانهی خاکستر سر بلند میکند و برای زندگی کردن بال بال میزند.
اما؛ همه کس و همه جا علیه او است. در کوچه و خیابان که از ترس بچهها و شرم مردم -که در آن خردسالی حساش میکند- نمیتواند برقصد. در خانه نیز از پدر و مادرش میشرمد. تنها در مواقعی که خانه را خلوت میبیند، دور از چشم پدر و مادر میرقصد. او میرقصد تا زندگی کرده باشد. میرقصد تا نشان دهد که در دل دنیای سرد و خاکستری نیز میشود شور و شوق داشت و سرزنده بود. میرقصد تا به ما بگوید که او هنوز رنگ نباخته است. میرقصد تا با حرکات آرام پاها و دستان کوچکاش نشان دهد که سرد و بیتفاوت نشده است. او در حاشیهی کابل بیرنگ میرقصد تا نشان دهد که هنوز تکفانوسی در دل این شهر سرد و خاکستری باقی است و سوسو میزند.
او؛ اما برادر کوچکتری از خودش دارد که حتا در خلوت نیز نمیماند خواهرش برقصد. برادرش اول مخالفت میکند، وقتی میبیند که هنوز او میرقصد، پرخاشگری میکند و سرانجام دست به لتوکوب دختر نیز میزند تا او را از رقصیدن باز دارد. او که پسربچهی کوچه و خیابان است، رقصیدن خواهرش را شرم و ننگ میداند و از این میترسد که مبادا همسنوسالانش پی ببرند که خواهرش رقاصه شده است و او را تمسخر کنند. در فیلم نشان داده میشود که پسربچه خود یک قربانی است. روزها در کوچه و خیابان پرسه میزند و در خردسالی دخانیات مصرف میکند. او برعکس خواهرش، رنگباخته است. مانند خانه و باغچه و کوچه و کابل و پیراهن گلگلی خواهر و قالی، خاکستری شده است. نه شور و شوقی دارد، نه امیدی، نه رویایی، نه هدفی و نه سرزندگیای. روزها در کوچه و خیابان پرسه میزند، سیگار میکشد، پرخاشگری میکند و دست به لتوکوب خواهرش میزند.
ماندگار دربارهی تهیهی «بیرنگ» میگوید، سه ماه روی نوشتن فیلمنامهاش کار کرده است، فیلمبرداریاش یک هفته را در بر گرفته و دو ماه روی مونتاژ آن کار کرده است. او میافزاید که از اوایل ۲۰۲۰ به اشتراک در فیستیوالها شروع کرد که تا اکنون بیرنگ به بیش از ۶۰ فیستیوال راه یافته است و بیش از ۲۰ جایزه گرفته است.
ضیا ارزگانی و نرگس سوسن، دو بازیگر خردسال «بیرنگ» بهگفتهی ماندگار، تجربهی بازیگری نداشتند و اولینباری بودند که در این فیلم نقش بازی میکردند. با آن هم، ضیا ارزگانی بهخاطر بازیگری خوب در «بیرنگ» توانسته است سه جایزه دریافت کند.
فیلم کوتاه دیگری ساخته آقای حمید ماندگار بهنام «غزل» است. در این فیلم نیز به یکی از چالشهای مهم اجتماعی جامعهی سنتزدهی افغانستان پرداخته شده است.
در «غزل» که یازدهدقیقه است، دختر نوجوان بازیگر از دوستپسرش باردار میشود و ماجرا با خبرشدن خانوادهی دختر شروع میشود. سطح پایین آگاهی بین کودکان و اجتماع، روابط ناسالم حاکم در خانوادهها، فقر، کار در خیابان و محیط ناسالم، جنگ، شرایط بحرانی و همهی این پدیدههایی که در کشورهایی جنگزدهی مانند افغانستان بر سر راه کودکان وجود دارد، دستبدست هم میدهد و منجر به آزار و ازیت کودکان، بهویژه کودکان دختر میشود.
ماندگار که «غزل» را در سال ۱۳۹۷ در کابل ساخته است، میگوید چون این فیلم به یکی از مشکلات عمده و اجتماعی جامعهی افغانستان پرداخته است و بیننده را با این چالش روبهرو میکند، بهویژه در داخل کشور خیلی دیده شد، مورد تشویق قرار گرفت و جایزه اخذ کرد. این فیلم برای او در پنجمین جشنوارهی فیلم زنان هرات در سال ۱۳۹۸ جایزهی بهترین کارگردان را نیز بدست آورده است.
در فلم کوتاه یکدقیقهای دیگری بهنام «رونالدو» نیز به یکی از چالشهای عمدهی فرا راه کودکان افغانستان پرداخته شده است. این فیلم کودک معلولی که آرزو دارد فوتبال بازی کند را به تصویر کشیده است. کودکی که بدون اینکه کودکیاش را زیسته باشد و به شور و شوق و بازیهای کودکانهاش پرداخته باشد، قربانی جنگ و مواد انفجاری بهجامانده از آن شده است.
فوتبال اساسا بازیای پا است و بیشترین فشار روی پاها وارد میشود. «رونالدو» اما با ارائهی تصویر پارادوکس، در پی این است که رویاهای عجینشده با حسرت کودکان معلول را به تصویر بکشد. چنانچه در این فیلم دیده میشود، کودکی که بهجای پای چپ، دو عصا در دستهایش دارد، پیراهن فوتبالیست مشهور، رونالدو را به تن کرده و میخواهد به چابکی او حرکت کند و فوتبال بازی کند.
حمید ماندگار، کارگردان این فیلمهای کوتاه که حالا در فرانسه زندگی میکند، میگوید که اگر اکنون در افغانستان زیر حاکمیت طالبان میبود قطعا نمیتوانست فیلمی مانند «بیرنگ»، «غزل» یا «رونالدو» بسازد. یا اگر خیلی تلاش میکرد، بهصورت زیرزمینی میشد تا حدی کار کرد.
او گفته است: «قطعا اگر در شرایط امروز من در افغانستان میبودم و میخواستم فیلمی بسازم، ناممکن بود. یا اینکه فیلمی را بهصورت زیرمینی میساختم؛ بدون هیچ خبری. ولی زمانی که من در کابل این فیلمها را ساختم، همه چیز آماده بود. کسی مانع فیلمسازی من نمیشد، بلکه تا حدود زیادی خوشحال میشد و استقبال میکرد. اکنون سینما در افغانستان وجود ندارد و کسانی هم که فیلم میسازند، بهصورت زیرزمینی میسازند؛ پنهان و با محدودیتهای فراوان.»
از مهمترین ویژگیهای کار ماندگار، خالق فیلمهای کوتاه کودکانه بهگفتهی خودش این است که تلاش میکند از اندکترین امکانات استفادهی بهینه نماید. او میگوید که فیلمهایش را با کمترین امکانات دست داشته ساخته است و اکثرا این فیلمها «بیبودجه»اند. بهگونهی نمونه، ماندگار از فیلم کوتاه یکدقیقهای «رونالدو» یاد میکند که او آن را با مبایل فیلمبرداری کرده و ساخته است. با آن هم، این فیلمهای کوتاه به خوبی درد و رنج و گرفتاریهای فرا راه کودکان افغانستان را به نمایش گذاشتهاند و در فیستیوالهای بینالمللی آن را به جهانیان رساندهاند.