زیبا بلخی
از معدود مکانهای آموزشی که هنوز دروازهی آن بر روی دختران در افغانستان باز است، انستیتوتهای صحی است. معلومات نشان میدهد که در ولایت بلخ حضور دختران در انستیتوتهای آموزشی خصوصی به طور چشمگیری افزایش یافته است.
شماری از مسوولان انستیتوتهای صحی خصوصی در شهر مزارشریف به شرط محفوظ ماندن هویت شان تایید کردهاند که شمار دانشجویان دختر تا ۵۰ درصد هم افزایش یافته است.
متین نیازی(مستعار) مسوول یک انستیتوت خصوصی صحی در ولایت بلخ میگوید، انستیتوتی که درآن مسوولیت دارد، در بخشهای قابلهگی، نرسنگ، فارمسی، پروتیز دندان، انستیزی و لابراتوار فعالیت دارد.
به گفته آقای نیازی، پس از بسته شدن دانشگاهها بهروی دختران در حال حاضر بیشتر دانشجویان انستیتوتها را دختران تشکیل میدهند و رشتهی قابلهگی در یک سال گذشته یکی از پرطرفدارترین بخشهای انستیتوتهای صحی است.
او گفته است: «براساس آمار که نزد ما است تعداد مراجعین ما نسبت به سال قبل ۵۰در صد افزایش را نشان میدهد.»
در همین حال شماری دیگری از مسوولان انستیتوتهای صحی خصوصی در بلخ نیز افزایش دانشجویان دختر را تایید میکنند. در ولایت بلخ دستکم ۱۰ انستیتوت صحی خصوصی فعالیت دارند.
ارسلان احمدی(مستعار) مسوول یک از انستیتوت صحی خصوصی در شهر مزارشریف است. او میگوید طی دوسال حاکمیت طالبان به دلیل مسدود شدن دانشگاهها بهروی دختران دانشجویان آنان در بخش قابلهگی نسبت به سالهای گذشته دو برابر افزایش داشته است.
آقای احمدی گفته است، در حالی که پیش از روی کارآمدن طالبان در هر صنف رشته قابلهگی بیشتر از ۳۵ دانشجوی دختر وجود نداشت، اما این رقم حالا به ۶۰ و در شماری از صنفها به ۱۲۰نفر نیز میرسد.
به گفتهی آقای احمدی، پس از رشته قابلهگی، بخش نرسنگ شاهد بیشتر حضور دختران دانشجو در انستیتوت آنان است.
طالبان دروازهی دانشگاهها را بهروی زنان و دختران بسته و همچنان کار زنان در ادارههای دولتی را نیز ممنوع کردهاند. این گروه اما تنها کار زنان در سکتور صحت را استثنا قرار داده است.
آقای احمدی میگوید، در کنار مسدود شدن دانشگاهها، شماری از بانوان که پس از روی کارآمدن طالبان وظایف خود را از دست دادهاند که نیز تغییر رشته داده و به رشته قابلهگی روی آوردهاند. او همچنان گفته است، بیشتر انستیتوتها به دلیل حمایت از دختران که از آموزش بازماندهاند هزینهی تحصیل را کاهش دادهاند.
او میگوید، انستیتوت که او مسوول آن است 20 درصد تخفیف را نسبت به سال قبل برای دختران درنظر گرفتهاند: «دانشگاهها ممکن است دیگر باز نشود. به همین دلیل اینها {دختران} تصمیم گرفتند در عوض خانهنشینی، یک رشته طبی را بخوانند و در کنار این، بعضی از دختران که قبلا در یک رشته غیرطبی تحصیل کرده بودند، ولی چون اجازه کار کردن جز بخش طبی در شرایط فعلی برای زنان نیست به این خاطر تصمیم گرفتند از باز بودن انستیتوتها استفاده بکنند.»
کمبود قابله، پزشک و پرستار زن از مشکلات اساسی مردم افغانستان است. این وضعیت با آمدن طالبان و وضع محدودیتهای بیشمار بدتر نیز شده است.
اما رجوع دختران به نهادهای صحی آگر از روی ناگزیری هم باشد، یک روزنه امید برای دختران و آینده افغانستان است.
دختران که در انستیتوتها در بلخ سرگرم تحصیل هستند، در گفتوگو با رسانهی رخشانه میگویند، از این روزنهی اندک خوشحال هستند، اما این ترس که ممکن است طالبان همین فرصت کوچک را هم بگیرند، مدام مثل سایه آنها را دنبال میکند.
نبیلا ۱۹ساله، دانشجوی سمستر اول رشته قابلهگی در یکی از انستیتوتهای صحی خصوصی در شهر مزارشریف است.
او سال قبل مکتب را در لیسهی نسوان خراسان شهر مزارشریف به پایان رساند. اما به دلیل ممنوعیت طالبان با تحصیل و آموزش زنان نتوانست در آزمون کانکور شرکت کنند.
هرچند نبیلا دوست داشت در دانشگاه حقوق و علوم سیاسی بخواند، اما طالبان این فرصت را از او گرفت: «هرچند هر کسی دوست دارد در رشته دلخواه خودش تحصیل کند، اما فعلا هیچ انتخاب ما دخترها در افغانستان به دست خودما نیست. از روی ناگذیری و ناچاری است؛ ولی خوشحال هستم حداقل همین دروزاه باز است و میتوانیم تحصیل کنیم.از خانهنشینی کرده خیلی خوب است. از اینکه خانه باشیم و افسرده شویم.»
او میگوید، در صنف که او درس میخواند، ۱۲۰ دختر دیگر نیز هستند. نبیلا که پدرش را پنج سال قبل به اثر بیماری سرطان معده از دست داده و پرداخت هزینه تحصیل برایش هرچند سختی میکند، اما برای ادامهی تحصیلاش حاضر است هر دشواری را پشت سر بگذارد.
او میگوید، در هر سمستر ۸ هزار افغانی به انستیتوت پول پرداخت میکند: «میتوانیم قستوار هم بپردازیم. چند روز پیش امتحان ۲۰ فیصد ما شروع شده بود، ولی من چون نتوانسته بودم فیس باقی مانده خود را بپردازم، برایم اجازه اشتراک درامتحان را ندادند؛ اما باز قرض کردم و پرداخت کردم.»
نبلا در کنار درسها، کار خیاطی هم میکند. بیشتر هزینهی تحصیلاش را از همین طریق پرداخت میکند: «چون دانشگاههای دولتی بسته است، ناگذیر شدم تنها از فرصت را که باقی مانده است، استفاده بکنم و قابلهگی بخوانم.»
نازنین۲۲ ساله، دانشجوی سمستردوم دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه بلخ بود که طالبان دروازه دانشگاهها را در افغانستان بستند.
او تصمیم گرفت که در یک رشته صحی ادامهی تحصیل دهد. حالا در یک انستیتوت خصوصی صحی در بلخ بخش قابلگی را میخواند. او سمیستر دوم است. هرچند رشته مورد علاقهاش نیست، اما خوشحال است که هنوز فرصت دارد از گنج خانه قدم در بیرون بگذارد.
اما این کار به گفتهی دختران خالی از درد سر هم نیست. محدودیتهای شدیدی به دستور طالبان در انستیتوتها حاکم است.
نازنین گفته است: «بسیار سختگیری میکنند. بدون رویبند هیچ کسی را داخل نمیمانند، چپن ما باید سیاه باشد. با چپن رنگه اگر دراز هم باشد اجازه نمیدهند و در ضمناش در دهن دروزاه انستیتوت تلاشی میکنند. از طرف طالبان یک زن موظف شده تلاشی میکند. سر تا پای ما را چک میکند که با حجاب باشیم و تلفنهای کمرهدار و بزرگ را اجازه نمیدهند. اخطار میدهند که اگر تلفن کمره دار آوردید و یا بدون روی بند آمدید، منفک میکنیم.»
تسلیم به این محدودیتها تنها راهی است که به گفتهی نازنین آنها این شانس را پیدا میکنند که برای چند ساعت از خانه بیرون شوند.
زنان در افغانستان روزهای سختی دارند. دامن محدودیتهای طالبان هر روز در حال بزرگتر شدند هستند.
مرکز تحقیقات صلح اسلو برای جنسیت، صلح و امنیت در مورد شاخص جهانی وضعیت زنان به تاریخ ۲۴ اکتوبر سال جاری میلادی گزارشی را منتشر کرد. براساس این گزارش، افغانستان در سال ۲۰۲۳ در میان ۱۷۷ کشور بدترین وضعیت را برای زنان داشته است.
حوریه کامروا (مستعار) یکی از دخترانی که چندین سال در بلخ با رسانههای مختلف کار کرده است و میگوید پس از روی کارآمدن طالبان و وضع محدودیتها بر رسانهها وظیفهاش را از دست داد.
بیکاری و نبود کار برای زنان در بلخ باعث شد تا حوریه ۲۴ ساله تغییر رشته دهد و تصمیم بگیرد رشتهی قابلهگی را بخواند: «فعلا طالبان در بخش صحی با زنان هیچ کاری ندارند و اجازه میدهند فعالیت بکنند، به همین دلیل تصمیم گرفتم قابلهگی را بخوانم چون معلوم نیست این وضعیت تا چی وقت ادامه پیدا میکند مجبور هستیم یک راهی را پیدا کنیم تا آینده خود را بسازیم.»
برای حوریه نیز این رشته از سر علاقه و شوق نبوده است، اما از نظر او تنها راه که امیدش را حفظ کند همین است: «فعلن ما زنان در افغانستان فقط نفس میکشیم. شب و روز تلاش میکنیم تا فرصت ایجاد کنیم و بتوانیم روز خود را بگذرانیم. دیگر خبری از پیشرفت و ترقی ما نیست. آینده و سرنوشت ما نامعلوم است. همیشه دعا میکنم از این وضعیت رهایی پیدا بکنیم و دوباره روزی برسد که دختران به مکتب و دانشگاه بروند و زنان بتواند با خیال راحت در بیرون در هر بخشی که دوست دارند نظر به علاقهمندی شان کار بکنند.»