زیبا بلخی
«برادرهایم اجازه نمیدهند بیرون از خانه بروم. میگویند، تو بیوه شدی دیگر ننگ و ناموس ما هستی.» او مدعی است که پاسخ کمترین اعتراضاش هم لتوکوب است. این وضعیت زندگی زن ۴۲ سالهای است که تنها یک ماه شده شوهرش را از دست داده است.
مرضیه نام مستعار این زن است. او میگوید، تا پیش از طالبان زندگیاش سرشار از امید بود. زیرا او حدود ۱۱ سال پیش در شهر مزار شریف، کارگاه کوچک پروسس مواد غذایی را راه انداخته بود و سالهای زیادی خودش از این کار نان سر سفرهاش گذاشت و حتا از برادراناش در روزهای دشوار زندگی آنها دستگیری کرد.
طالبان که بر افغانستان حاکم شدند، مرضیه از معدود زنانی بود که به کارش همچنان ادامه داد. اما مرگ یک ماه قبل شوهرش به خاطر سرطان زندگیاش را دگرگون کرد.
مرضیه میگوید: «همان روز (مرگ شوهرش) وارد خانهام شدند بدون اینکه یک تسلیت بگویند وقت دنبال هدف خود رفتند. برایم گفتند دیگر نباید بیرون از خانه بروی و کار بکنی. تو دیگر ننگ و ناموس ما هستی هرقدر مال و ملک که داری بهنام ما باید بکنی و ما زندگی تو را تامین میکنیم.»
منظور او دو برادرش هستند که به ادعای مرضیه، همهی داراییاش را تصرف کرده و خودش را اجازه نمیدهد از خانه بیرون برود. حسی که حالا مرضیه دارد گویای این واقعیت تلخ است: «در افغانستان وقتی یک زن بیوه میشود مثل این است که خودش مرده باشد. باید یک زندگی بیرنگ و رخ را پیش ببرد. به زن بیوه در افغانستان هیچ حقی قایل نیستند و فکر میکنند زن وقتی بیوه شد باید تمام عمر خود را در خانه و در عزاداری برای از دست دادن شوهرش سپری بکند.»
مرضیه با شوهرش تفاوت سنی ۲۵ ساله داشت. این هم آشی بود که سالها قبل خانوادهاش بدون پرسیدن نظر مرضیه برای او پخته بودند.
مرضیه یک دختر ۲۴ ساله دارد که بیرون از افغانستان زندگی میکند: «یک نفر نیست که از من حمایت بکند حتا مادرم طرف برادرهایم را میگیرد و میگوید برادرهایت هر چی میگویند درست است. از نظر برادرهایم یک زن هیچ حق ندارد بیرون از خانه کار بکند. یک طالب دیگر این برادرهایم هستند تفکراتشان مثل همین گروه است و فکر میکنند زن باید همیشه در خانه باشد.»
با این که در بیش از چهار دهه جنگ و ناامنی، زنان زیادی در افغانستان شوهرانشان را از دست دادهاند و خود سرپرست خانواده شدهاند، اما نه نگاه اجتماعی به آنها بهبود پیدا کرده و نه حمایتی ساختاری از آنها وجود دارد. با برگشت طالبان که فقط سرپرستی مردان را به رسمیت میشناسند، چالشهای زندگی زنان سرپرست خانوار بیشتر هم شده است.
دیبا نام مستعار زن ۳۵سالهی دیگری است که پس از مرگ شوهرش زندگیاش با اتفاقات تلخی گره خورد.
دیبا به رسانهی رخشانه گفته است، یک سال پس از مرگ شریک زندگیاش، خانوادهی شوهرش دو گزینه را پیش پای او گذاشتند. یا با برادر شوهرش که پنج سال کوچکتر از او است ازدواج کند یا از فرزنداناش دست بردارد و به راه خود برود.
از شوهر متوفی دیبا که چهار سال قبل در مسیر راه سرپل-مزارشریف در یک حادثه ترافیکی در گذشته است، سه فرزند ۸، ۱۱ و ۱۳ ساله برجای مانده است. او گفته است: «یکسال از فوت شوهرم گذشته بود که طالبان روی کارآمدند و خسرم یک روز خانهام آمد و گفت که تو هرچی نباشد مربوط خانواده ما گفته میشوی و مردم هزار گپ پشت سر ما میزنند که در این شرایط زن به تنهایی زندگی میکند و شما ننگ ندارید که آن را پیش خود بخواهید و مصارفش را بدهید. من آمدم تا برت بگویم حالی خو شوهرت فوت کرده و ما اجازه نمیدهیم تو با کس دیگری عروسی بکنی و نواسههایم را هم با خود ببری. پس با ایورت باید عروسی بکنی این قسم هم فرزندهایت صاحب پدر میشود و هم به خانه ما با عزت و آبرو زندگی میکنی.»
با این که دیبا از طریق خیاطی میتوانست زندگیاش را اداره کند، اما این دیگران بودند که برای زندگی او پس از مرگ شوهرش تعیین تکلیف میکردند. دیبا برای این که فرزنداناش را از دست ندهد راه دوم را انتخاب کرد: «گفتند طالبان زنان بیوه را به خود نکاح میکنند شرایط خوب نیست. اگر قبول نمیکنی پس ما به محکمه میرویم و سرپرستی فرزندهایت را میگیریم باز خودت میدانی و زندگیت.»
دیبا که حالا زن دوم مردی کوچکتر از خودش شده، دنیای پر از خشونتی را تجربه میکند که خودش در توصیف آن میگوید: «منت میگذارد که اگر ما نمیبودیم تو گرسنه میماندی… یک دقیقه آرام نیستم، اما بدبخت هستم و ناگزیر به تحمل کردن.»
یک جامعهشناس در بلخ که با شرط حفظ هویت خود در این گزارش صحبت کرده گفته است، وضعیت زنان بویژه زنانی که که سرپرست مرد ندارند در حاکمیت طالبان بدتر از چیزی شده که تصور میشود. او گفته است، این زنان حتا مالک زندگی خود هم نیستند: «روی کارآمدن حکومت طالبان زنان افغانستان را به عصر تاریک و مملو از سرکوب و حذف شدید کشانیده و بدتر اینکه مردانی که بیشتر زنستیز بودند و تفکرات جاهلانه داشتند و مانند طالبان خواستار پیشرفت زنان نبوده و از هر نوع ظلم و ستم برای زنان استفاده میکردند، با به قدرت رسیدن طالبان اینگونه مردها قدرتمندتر شدند؛ چون حکومت فعلی حامی اینها و ضد زنان هستند.»
این جامعهشناس معتقد است وقتی زنی در شرایط کنونی افغانستان شوهرش را از دست میدهد در بعد روانی، اجتماعی و اقتصادی ضربههای جبران ناپذیری را متحمل میشود: «در این سرزمین زن همیشه قربانی بوده.»