لیلا یوسفی
سلیمه مرادی سه سال قبل با وجود مخالفتهای اعضای خانوادهاش، کارش را به عنوان خبرنگار در یکی از رادیوهای محلی در شهر کابل آغاز کرد.
او با وجود این که از خطرات امنیتی و جانی کار با رسانهها آگاه بود، تصمیم گرفت کارش را به عنوان یک خبرنگار آغاز کند و «صدای مردم» شود. سلیمهی ۲۵ ساله به رسانه رخشانه گفت: «آرزو داشتم روزی یک خبرنگار نامدار از افغانستان شوم.»
اما پس از قدرتگیری دوبارهی طالبان، رادیویی که سلیمه در آنجا کار میکرد، تعطیل شد و او کاری را که به آن عشق میورزید، از دست داد.
در خانواده هشت نفری سلیمه، سه نفر به شمول او در بیرون از خانه کار میکردند که همهی آنها پس از آمدن طالبان کارهای شان را از دست دادند. او میگوید: «با آمدن طالبان پدرم که کارمند دولت بود و خواهرم که در یک دفتر به عنوان مدیر مالی کار میکرد، مثل من کارهای شان را از دست دادند.»
اکنون سلیمه به جای روایتگری، نخ و سوزن به دست گرفته و گلدوزی میکند تا از این طریق، لقمه نانی برای خانوادهاش تهیه کند. هر چند یک گوشهی اتاق سلیمه پر از کتاب، مجله و روزنامه است؛ اما او این روزها فرصت خواندن ندارد و باید چرخه زندگی را با نوک سوزن بچرخاند.
او گفت: «شبی که کابل سقوط کرد، زندگی من نیز زیر ورو شد، انگار با سقوط کابل کاخ امیدهای من هم سقوط کرد.» این تنها سرنوشت سلیمه مرادی به عنوان خبرنگار زن در افغانستان نیست.
دو هفته پس از قدرتگیری دوبارهی طالبان، خبرنگاران بدون مرز هشدار داد که زنان خبرنگار در حال ناپدیدن از صحنهی کار رسانهیی در افغانستان هستند. بر اساس گزارش این نهاد، از ۷۰۰ زن خبرنگار در کابل، کمتر از ۱۰۰ تن آنان تا دو هفته پس از قدرتگیری طالبان به عنوان خبرنگار کار میکردند.
براساس گزارش این نهاد، در دو ماه پس از قدرتگیری طالبان، فعالیت بیش از ۱۵۳ رسانه در سراسر افغانستان متوقف شده است.
تبسم پوپل، چهار سال به عنوان خبرنگار در ولایت قندهار کار کرد، اما او نیز پس از آمدن طالبان، کارش را از دست داد. او میگوید: «من همیشه در کنار پدرم مشکلات اقتصادی خانواده را حل میکردم؛ اما اکنون که من خانهنشین شدم، پدرم به تنهایی کار میکند و ما با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه هستیم.»
شکیلا (اسم مستعار) هفت سال به عنوان خبرنگار با رسانهها در ولایت هرات کار کرده است. او دو روز قبل از سقوط این ولایت به دست طالبان، با یک همکار خبرنگارش ازدواج کرد. اکنون این زوج خبرنگار از ترس و به خاطر امنیتشان خانهنشین شدهاند.
خبرنگاری هرگز برای شکیلا آسان نبوده است. او در سالهایی که خبرنگار بوده، گاهی از طرف علمای دین و گاهی از طرف گروههای مسلح در ولایت هرات مورد تهدید بوده است. او میگوید: «با تمام این سختیها ما دوره خوبی داشتیم. هفت سال کار به عنوان خبرنگار با تمام چالشهایش برایم زیبا بود.»
شکیلا در کنار این که خبرنگار تحقیقی بوده، عکاسی نیز میکرد. او به رسانهی رخشانه گفت: «از روزی که حکومت سقوط کرد، من دیگر نتوانستم کمرهام را به دست بگیرم و عکاسی کنم. اجازه ندارم از خانه بیرون شوم.»
شکیلا گفت: «با آمدن طالبان صدای ما زنان خاموش شد. من همیشه خبر مینوشتم و قلم در دستم بود، اما بعد از سقوط دولت و آمدن طالبان دیگر توان نوشتن ندارم. احساس میکنم مثل کسی هستم که خاموش شدم.»
افغانستان یکی از خطرناکترین کشورهای جهان برای خبرنگاران به ویژه خبرنگاران زنان است. اوایل سال ۲۰۲۱ میلادی، مرسل حبیبی، ملاله میوند، شهناز و سعدیه، چهار خبرنگار زنی بودند که در شهر جلال آباد، ولایت ننگرهار از سوی افراد مسلح ناشناس کشته شدند.
پس از به قدرت رسیدن طالبان، آزادی بیان و فعالیت رسانهها به صورت گستردهای محدود شده است. در تازهترین مورد اتحادیهی ملی خبرنگاران در افغانستان اعلام کرده است که پس از قدرتگیری طالبان، بیش از ۳۰ مورد خشونت علیه خبرنگاران ثبت شدهاست.
این نهاد گفته است که مسوول ۹۰ درصد موارد خشونت علیه خبرنگاران گروه طالبان بوده و ده درصد این حملات از سوی افراد ناشناس انجام شده است.
بهاره امید، خبرنگاری است که سه سال با یک رادیوی محلی در شهر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ کار کرده است، میگوید که پس از بازگشت طالبان، دفتر رادیو بسته شده و او بیکار شده است. او گفت: «من از مجبوری روی به قالین بافی آوردم.»
بهاره که اکنون در یک کارگاه قالین بافی کار میکند، روزانه ۲۰۰ تا ۲۵۰ افغانی دستمزد دارد. این زن خبرنگار میگوید: «برای منی که سالها درس خواندم و کار کردم، این شرایط بسیار سخت است. این شغل مناسب من نیست. من یک خبرنگارم».