الیاس احمدی
منابع به رسانهی رخشانه گفتهاند که پس از سقوط حکومت پیشین، تعداد قابلتوجهی از دانشآموزان مکتبهای غرب کابل، مکتب را ترک کردهاند.
آمارهای شماری از مکاتب نشان میدهد که تاکنون نزدیک به ۳۰درصد دانشآموزان، مراکز آموزشی را ترک کرده و دانشآموزان برحال نیز با ناامیدی روبهرو بوده و اکثر شان خواهان ترک مکتب هستند.
دانشآموزانی که مکتب را ترک کردهاند، عمدتا به مهاجرتهای غیر قانونی و کارهای شاقه، از جمله کار در معادن ذغالسنگ روی آوردهاند.
سمیعالله ۱۶ ساله است. او دانشآموز صنف دهم مکتب سیدالشهدا در غرب کابل است. به گفتهی خودش، میل چندانی به درس خواندن ندارد: «پارسال ۱۶ صنف بودیم، امسال ۹ صنف ماندیم، دیگرا کلش مکتب را ایلا(ترک) کدن.»
مکتب سیدالشهدا از مشهورترین مکتبهای دولتی در غرب کابل است که پیش از سقوط حکومت پیشین، حدود ۱۶هزار دانشآموز پسر و دختر در آن درس میخواندند؛ اما اکنون دختران تنها تا صنف ششم در بخش دخترانهی این مکتب درس میخوانند و به گفتهی منبع، ۲۹ درصد دانشآموزان پسر، این مرکز را ترک کردهاند.
فریدالله فرهمند* از کارمندان این مکتب در صحبتی با رسانهی رخشانه میگوید که مکتب سیدالشهدا در سال ۱۴۰۰، یک صدو ۱۵ صنف داشته که تا شروع امسال به ۸۲ صنف کاهش یافته است: «پس از امارت اسلامی{طالبان} ما رویهم رفته هر سال ۱۴ شعبهی ۴۵ نفری را از دست دادهایم.»
به گفتهی آقای فرهمند، در شروع سال گذشته ۵۴۰ دانشآموز صنف ۱۱ در صنفهای مختلف این مکتب درس میخواندند؛ اما تنها ۴۰۵ دانشآموز در پایان سال به صنفهای درسی شان حاضر بودند.
این کارمند مکتب سیدالشهدا همچنان افزوده است که تا سال ۱۳۹۸، این مکتب در بخش دخترانه و پسرانه بیشتر از ۱۸۰ معلم کمبود داشته که معمولا توسط استادان حقالزحمه جای شان پر میشد؛ اما اکنون به دلیل کاهش دانشآموزان، تنها در بخش پسرانهی این مکتب، بستهای ۲۲ معلم که ۸ تن آنان زن و ۱۴ تن دیگر مرد هستند، منحل شده است.
به گفتهی شماری از کارمندان دیگر مکتب سیدالشهدا، هرچند پس از سقوط حکومت پیشین، تعداد دانشآموزان صنف اول تا هفتم نیز حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش داشته؛ اما بیشترین آمار ترک مکتب در میان دانشآموزان صنفهای ۹ تا ۱۱ اتفاق افتاده است.
آماری که منابع موثق با رسانهی رخشانه در میان گذاشتهاند، مجموع دانشآموزانی که در سالهای اخیر مکتب سیدالشهدا را ترک کرده و در جمع لیست محروم این مکتب قرار گرفتهاند، به ۳ هزار و ۱۴۱ دانشآموز در بخش پسرانهی این مکتب میرسد؛ در حالیکه بر محاسبهی ۸۲ صنف ۴۵ نفری، تمام دانشآموزان برحال بخش پسرانهی این مکتب شامل ۳۶۹۰ تن است.
دلایل این کاهش چه بوده؟
سقوط حکومت پیشین، بسته ماندن مکتبهای دخترانه، ناامنی، هدف قرار گرفتن حملههای تروریستی مراکز آموزشی غرب کابل و افزایش فقر از عمدهترین دلایلی است که مصاحبهشوندگان از آنها یاد کردهاند.
عبدالله سلاحی، روزنامهنگار که فعلا بیرون از افغانستان زندگی میکند، به این باور است که کاهش دانشآموزان نشاندهندهی از بینرفتن و یا تضعیف ظرفیت عملی و اجتماعی است که امیدوار به آینده بودند: «امروز، پیشبینی آیندهی خوب برای شان غیر ممکن شده و خبر از یک ناامیدی میدهد.»
آقای سلاحی در ادامه میگوید، کاهش چشمگیر دانشآموزان در مکتبها، آخرین تکانههای سقوط معارف افغانستان است که در قالب ترک مکتب از سوی دانشآموزان دیده میشود: «شما فکر کنید، دختران به مکتب نمیروند، دانشآموزان پسر کاهش پیدا میکنند، محتویات نصاب تعلیمی معلوم نیست دچار چه تغییراتی خواهد شد… اینها همه نشان میدهد که ما در حال حرکت بهسوی سقوط کامل معارف هستیم و طالبان نه تنها دنبال راه چاره نیستند؛ بلکه بانی این وضعیت هستند.»
عبدالله سلاحی که معتقد است، حضور پرشور جوانان و نوجوانان در مکتبهای سمت غرب کابل در واقع یک جنبش بوده، افزوده است که این جنبش قبلا نیز با چالشهای شدیدی روبهرو بود؛ اما اینبار با به قدرت رسیدن طالبان، دچار چالش خیلی بزرگی شده است.
به باور او، رژیم طالبان که بانی این وضعیت هستند، تمایلی به حل این چالش ندارند؛ اما کمکی که بخش فعال اجتماع برای حل این مشکل میتواند انجام دهد، تلاش در تقویت تحرک دوباره و زنده شدن این جنبش است: «مثلا بخش فعال جامعه سعی کنند، مراکز آموزشی ارزانتر، رایگان و مراکز آموزشی زیرزمینی را در اختیار مردم قرار دهند. همچنان کتابخانههای سیار را آماده کرده و گروههای کتابرسان و شغلهای آنلاین ایجاد کنند.»
بصیر کریمی، ۱۶ ساله و دانشآموز صنف دهم این مکتب با سه تن از دوستانش تصمیم گرفتند که اگر پس از امتحانهای وسط سال، نتیجهی قناعتبخشی نگرفتند، از راه قاچاق به ایران بروند.
او میگوید: «هیچ انگیزهی درسخواندن نیست، هیچ چیز معلوم نیست. ناامنی است، طالبا هم آمد.»
او که نصف روز را در یک کارگاه خیاطی در غرب کابل کار میکند، گفته است که بعضی از همدورههای شان در صنف نهم، بهخاطر مشکلات اقتصادی فامیل شان از راه قاچاق به ایران رفتند.
در همین حال سهیل صمیم* یکی دیگر از کارمندان مکتب سیدالشهدا در صحبتی با رسانهی رخشانه گفته است که سقوط حکومت پیشین و تسلط طالبان بر افغانستان، باعث از بین رفتن انگیزهی بسیاری از دانشآموزان شده است. او میگوید: «وقتی شاگردان را تشویق میکنیم که درس بخوانند، به جواب ما میگویند، درس بخوانیم که چه شود. همه چیز دست طالب است.»
به گفتهی آقای صمیم، در میان دانشآموزانی که سال گذشته مکتب را ترک کردهاند، دانشآموزان لایق و کوشا نیز شامل هستند. او از یکی از اولنمرههای صنفهای ۱۱ سال گذشتهی مکتب سیدالشهدا یاد کرده و افزوده است: «اولنمره بود، فامیلش آمدند و ما را در جریان گذاشتند که بچهی ما دیگه مکتب نمیآید، بعد ازی کار میکنه. همی قسمی حدود ۱۰ شاگرد به یاد خودم میآیه که پارسال خانوادههای شان آمدند و گفتند، دیگه مکتب نمیآیند و میروند برای کار در معادن ذغالسنگ.»
فریدالله فرهمند نیز در بخشی از صحبتهایش از ناامیدی دانشآموزان یاد کرده و گفته است، به نوعی ناامیدی در میان تمام دانشآموزان دیده میشود: «همی چند نفر که دور هم جمع میشن، همه گپای ناامیدانه میزنند. یکرقم یأس و سرخوردگی در بین همه دیده میشه.»
سهیل صمیم نیز با تایید حس ناامیدی حاکم در بین دانشآموزان، گفته است که پیش از به قدرت رسیدن طالبان برای دومین بار، پس از آنکه زنگ تفریح یا رخصتی در مکتب سیدالشهدا نواخته میشد، بین ۳۰ تا ۴۰ نفر به کتابخانهی این مکتب برای مطالعه مراجعه میکردند، در حالیکه این روزها همین شمار به ۲ تا ۳ نفر رسیده است.
از میان ۸ دانشآموز مکتب سیدالشهدا که از آنها پرسیده شده؛ آیا سقوط حکومت پیشین بر انگیزهای آنها تاثیر منفی گذاشته یا نه، همه جواب بلی دادهاند.
لطفعلی، دانشآموز صنف ۱۱ مکتب سیدالشهدا است. او که دوست دارد روزی پزشک شود، گفته است: «آمدن طالبا که صدفیصد تاثیر خوده داشته، ولی باز هم مه شخصا هنوز از مکتب آمدن منصرف نشدیم.»
سهیل صمیم و فریدالله فرهمند هردو در گفتههای شان تایید کردهاند که حملههای تروریستی که بر مراکز آموزشی غرب کابل بوقوع پیوسته، یکی دیگر از دلایل ترک مکتب دانشآموزان بوده است. سهیل صمیم با اشاره به حملهی خونینی که در سال ۱۳۹۹ بر بخش دخترانهی این مکتب صورت گرفت، گفته است: «هنوز شاگردا به درستی از شوک بیرون نشده بودند که مکتب عبدالرحیم شهید و کورس کاج ره زدند.»
فریدالله فرهمند، از چشمدیدهایش در رابطه به کاهش تعداد دانشآموزان مکتب عبدالرحیم شهید یاد کرده و گفته است: «انفجار مکتب عبدالرحیم شهید، نه تنها روی خود آن مکتب بلکه سر کل مکتبها تاثیر گذاشت. د همو ماهای اول، چنان تعداد شاگردای عبدالرحیم شهید کم شده بود که ما وقتی میدیدیم، کاملا مایوس و ناامید میشدیم.»
آنها در حالی از تاثیر مخرب و منفی حملههای تروریستی بر مکتب سیدالشهدا و دیگر مراکز غرب کابل یاد کردهاند که این روزها حتا یک محافظ مجهز با سلاح در دروازههای ورودی و خروجی این مکتبها دیده نمیشود.
«سیدالشهدا» مشت نمونه خروار است
منابع رسانهی رخشانه تایید کردهاند که کاهش تعداد دانشآموزان در مکتبهای شهرک صفا، عبدالرحیم شهید، مکتب فیضمحمد کاتب، مکتب چهلدختران، وضعیت مشابه با مکتب سیدالشهدا دارند.
به گفتهی یکی از منابع، به نسبت کمبود دانشآموز، بستهای ۳۳ تن از معلمهای مکتب عبدالرحیم شهید، منحل شده است. این منبع گفته است: «در مکتب عبدالرحیم شهید، ۳۳ بست اضافهتشکیل شده که بر اساس این میشه گفت ۲۷ شعبه(۲۷ صنف ۴۵ نفری) کاهش داشته.»
مطابق با این آمار، از سال گذشته تا کنون دستکم ۱هزار و ۲۱۵ دانشآموز مکتب عبدالرحیم شهید، این مرکز را ترک کردهاند.
مکتبهای خصوصی در غرب کابل نیز از این وضعیت مستثنی نبوده و آنها نیز از این ناحیه آسیب دیدهاند. محمدحسین محمدی، موسس«لیسه خصوصی پیام معرفت» در غرب کابل به رسانهی رخشانه گفته است که نخست، بحران کرونا و به تعقیب آن سقوط دولت تاثیرات مخربی را بر مکتبهای خصوصی غرب کابل وارد کرده است. او بهعنوان نمونه از لیسهی خصوصی پیام معرفت یاد کرده و گفته است: «ما تلاش زیاد کردیم؛ اما متاسفانه نشد. هدف و پالیسی و پلانی را که تعیین کرده بودیم، به همی دلایل به آن نرسیدیم. متاسفانه فعلا وضعت خوب نیست.»
در همین حال فهیمه شمس، استاد دانشگاه و فعال حوزهی آموزش به این باور است که ترک مکتب از سوی دانشآموزان میتواند، تاثیرات جبرانناپزیری بر سرنوشت آنها داشته باشد.
او گفته است، کودکان و نوجوانانی که مکتب را ترک میکنند، معمولا در سنی هستند که انرژی کافی برای تحرک و یادگیری دارند و اگر به راههای مثبت هدایت نشوند، به راههای غلط و اشتباه روی میآورند: «پس از ترک مکتب، بینش علمی، دینی و اجتماعی اینها تقویت نمیشود. عزت نفس شان کم میباشد. راههای درست بهدست آوردن نیازهای فردی و اجتماعی خود را نمیدانند و بالاخره تبدیل به افراد غیر قابل اعتماد در جامعه میشوند.»
*یادداشت: اسمهای تعدادی از مصاحبه شوندگان در این گزارش مستعار است.