هانیه فروتن
در سرزمینی که ترس از طالبان در هرجایی سایه افکنده است و وحشت حکمروایی میکند، دختری با شجاعت، بر بالکن خانهاش ایستاده، با صدایی لرزان اما مملو از اشتیاق، آواز میخواند؛ آوازی علیه سرکوب طالبان و فریاد آزادی.
طالبان در افغانستان حتی شنیدن صدای زنان را ممنوع کردهاند. این دختر جوان با آواز خود سکوت را شکسته، تا به جهان یادآور شود که هیچ نیرویی نمیتواند روح آزادی دختران افغانستان را خاموش کند. اشکهای او، نه از ترس، بلکه از امید به آیندهای بهتر بود.
گزارش پیش رو، داستان لیلی و زهرا را روایت میکند؛ دخترانی که با آواز خود، فریاد میزنند که صدای آزادی هرگز خاموش نخواهد شد.
لیلی نام مستعار یکی از دختران معترض است که در ولایت تخار در شمال افغانستان زندگی میکند. او که فقط ۱۸ سال دارد، در اوایل ماه حوت سال جاری خورشیدی، ویدیوهایی از آوازخوانیاش را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد. در یکی از این ویدیوها، او در حال بازخوانی ترانهی «آیه» دیده میشود، شعری از فروغ فرخزاد که نگاه شیوارهای مرد نسبت به زن را به چالش میکشد.
این ترانهی مشهور قبلا با صدای مژگان عظیمی، خوانندهی محبوب افغانستان اجرا شده بود که در کشورهای فارسیزبان مورد استقبال گسترده قرار گرفت.
لیلی از بالکن خانهاش در قعر ظلمت طالبان آن را بازخوانی کرده که توجههای زیادی را به خود جلب کرده است.
او در این ویدیو روی بالکن خانهاش ایستاده و میخواند که «اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند/ چون دغدغهی مردم این شهر حجاب است… تن را بدهی دل ندهی فرق ندارد/ یک آیه بخوانند گناه تو ثواب است…»
لیلی این آهنگ را در اعتراض به ازدواجهای اجباری خواند، پدیدهای رو به گسترش در افغانستان که یکی از دوستان نزدیکاش هم قربانی آن شده است.
خودش توضیح میدهد: «طالبان باعث شد از تحصیل محروم شوم، افسردگی شدیدی را تجربه کردم، حق تفریح کردن را ازم گرفتند. گذشته از اینها، طالبان سبب شد که زندگی نزدیکترین دوستم نابود شود. مکتب بسته شد و خانواده دوستم، او را خلاف میلش به شوهر دادند. همان دوستی که به من یاد داد، به خاطر حق طبیعی خودم، نباید در مقابل هیولایی مثل طالب سکوت کنم و نمیکنم.»
این دختر معترض به رخشانه گفته که کارش را با همین یک حرکت متوقف نکرده است. تاحال چندین بار صدایش را به رسم اعتراض بلند کرده و خواهد کرد.
لیلی ۱۸ ساله علاوه بر این، برای دختران بالاتر از صنف شش، زمینهی آموزش فراهم کرده و نصف روز در خانهی خود به آنان زبان انگلیسی تدریس میکند. او معتقد است که مستقل از نتایج یک عمل خاص، نفس آن عمل برایش مهم است. به همین دلیل، به دختران کوچکتر از خودش، همسن خودش و بزرگتر از خودش زبان انگلیسی آموزش میدهد.
طالبان هر نوع فرصت آموزش را از دختران گرفتهاند. آموزشهای زیرزمینی، مخفی یا آنلاین تنها گزینهی دسترسی دختران افغانستان به آموزش است.
پیامد محرومیت دختران افغانستان از آموزش زیانبار بوده است. افزایش مشکلات روانی و ازدواجهای اجباری، بخشی از این پیامدها است.
مرکز حقوق بشر افغانستان حدود یک ماه پیش در آخرین گزارش خود که نتایج یک تحقیق را نشان میدهد، گفته است که ۹۱ درصد دختران جامعه آماری تحقیق آنها، بدون رضایت ازدواج کرده که ۶۶ درصد قربانیان، زیر ۱۸ سال سن داشته است.
لیلی نیز در مورد مشاهدات خودش از وضعیتی که دختران در ولایت تخار چگونه مجبور به ازدواج و سرنوشت آنها قربانی سیاستهای زنستیزانهی طالبان شده، گفته است:« از همسایه ها و اقارب خود ما هم خیلی از دختران بعد از بند شدن مکتب عروسی کردند. یکی از آشناهای ما که کم و بیش در مورد شان شنیدم، وقتی به دخترش خواستگار آمده بود، پدرش گفته بود که حالی خو درس، مکتب و کار نیست، چه گفته شوهر نمیکنی، تا هم بار از دوش مه کم شوه و هم خودت صاحب خانه و زندگی شوی.»
به قول لیلی، گذشتن از خط قرمزهای طالبان، ایستادن در برابر گروهی که حتی از شنیده شدن صدای زنان هراس دارند و آن را گناه میشمارند، اصلا کار ساده و راحتی نیست: «اوضاع آنقدر به تنگام آورده که حاضرم این خطر را به جان بخرم. تاحال هیچ چیز با ارزشی آسان و بدون بها بدست نیامده و ما برای حق، برای آزادی، برای برابری میجنگیم حتی اگر شکار آن حیوان وحشی (طالبان) شویم.»
با لکنتی که در حین حرفزدن پیدا کرده، حرفش را ادامه داده و میگوید: «بیشتر از این نمیتوانم سکوت کنم. اگر اجازه تحصیل داشتم، امسال دانشجو بودم و در رشتهی مورد علاقهام درس میخواندم. افسردگی چیزی نمانده بود تا جانم را بگیرد، این خاموشی دیگر برایم قابل تحمل نبوده و نیست. تا کی باید سکوت کنیم؟»
طالبان هرگونه صدای اعتراض زنان را به شدت سرکوب کردهاند. از فرستادن به زندان تا فشار بر خانوادهها تا به عنوان زندانبان دختران خود عمل کنند.
شدت سرکوب طالبان بیپیشنه و خلاف هر هرنوع رفتار انسانی بوده است. از شکنجه گرفته تا تحقیر، انسانیتزدایی دختران بازداشت شده و حتا در مواردی آزار و اذیت جنسی نیز گزارش شده است.
با این که شدت سرکوب طالبان، پای زنان را از خیابانها گرفت؛ اما هرگز صدای اعتراضی زنان خاموش نشد. از دیوارنویسی و برگزاری اعتراضهای زیر زمینی گرفته تا آوازخوانی در شبکههای اجتماعی.
ملاهبتالله آخندهزاده، رهبر مخفی گروه طالبان، بهتاریخ ۳۱ اسد سال جاری، قانون «امر به معروف و نهی از منکر» را با یک مقدمه، چهار فصل و سی و پنج ماده توشیح کرد.
از جمله در این قانون، طالبان صدای زنان را «عورت» خواندهاند. فرهنگ زبان دهخدا در مورد معنای عورت گفته است «امری که انسان از آن شرم داشته باشد.»
در کنار لیلی، زهرا حسینی، دختر ۲۳ سالهی بامیانی که در تهران زندگی میکند نیز به رسم اعتراض آواز میخواند. او بعد از بازگشت طالبان در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ و محروم شدن از تحصیل، مجبور شد مهاجرت کند و اکنون در تهران، پایتخت ایران زندگی میکند.
زهرا عضو تیمی موسوم به «گروه دختران کابل» است که با ترانهی «سلطان» در شبکههای اجتماعی مطرح شدند.
اولین ترانهی گروه دختران کابل، در بهار سال جاری خورشیدی بنام «آزادی» منتشر شد. زهرا میگوید، فرقی نمیکند در افغانستان باشد یا خارج از کشور، آنچه که در افغانستان میگذرد عریانترین شکل ظلم است و نمیشود در مقابل آن سکوت کرد.
خودش توضیح میدهد: «من به عنوان یک دختر افغان، در برابر همنسلان محروم از آموزش، کار، سفر، تفریح و… خود احساس مسوولیت میکنم. میخواهم صدای زنان سرزمینم باشم و اجازه ندهم دردی که امروز دختران افغانستان میکشند از یاد جهانیان برود. شاید کار دیگری ازمن ساخته نباشد ولی کسی که جلوی گلویم را گرفته نمیتواند.»
او و همگروهیهایش تا حال چندین آهنگ و ترانه خواندهاند. در آخرین مورد میتوان به آهنگ «سلطان» که در حمایت از کریستیانو رونالدو، ستارهی محبوب دنیای فوتبال خواندهاند، اشاره کرد.
به گفتهی زهرا، گروه دختران کابل آرزو دارند تا این فوق ستارهی جهان ورزش را از نزدیک ملاقات کرده و به رونالدو و هوادانش بگویند که حق ورزش از دختران در جغرافیایی بنام افغانستان گرفته شده است.
او گفته: « اگر موفق شویم که از نزدیک با او [رونالدو] حرف بزنیم، خواهیم گفت که طالبان استعدادهای بیشماری را در چهاردیواری خانهها حبس کرده است. برایش از درد زنان کشور، از اینکه اجازهی هیچ گونه فعالیتی را ندارند، خواهیم گفت. شاید صدای من و هم تیمیهایم تاثیر آنچنانی نداشته باشد، ولی اگر رونالدو فقط یک پست یا استوری از وضعیت اسفبار حقوق بشر در افغانستان زیر اداره طالبان بگذارد، قطعا تاثیرگذارتر خواهد بود. ما میخواهیم صدای زنانی باشیم که اجازه ندارند با صدای بلند صحبت کنند.»
کار کردن و فعالیتهای اعتراضی در ایران هم برای زهرا که یک مهاجر اهل افغانستان است، دشواریها و چالشهای منحصر به خودش را دارد. از توهین شدن گرفته تا ترس از اخراج شدن.
این بانوی جوان به رسانهی رخشانه گفته است که برای ثبت ترانههایشان در محیط باز، بارها شاهد بدرفتاری از سوی شهروندان ایرانی بودهاست.
او قصه میکند که «ما را به تمسخر میگرفتند و میگفتند کارگرا آمده ترانه میخوانند، این طرز دید بد مردم به ما انرژی منفی میداد و انگیزهیمان را از بین میبرد.»
اما زهرا و دختران همگروه او پیام روشنی دارند؛ اینکه زنان امروز افغانستان، زنان بیست و چهار سال قبل نیستند. طالبان هر چقدر هم که در خاموش کردن صدای زنان تلاش کنند، آنها با استقامت بیشتر در برابر سرکوبها خواهند ایستاد.