زیبا بلخی
این گزارش به روایت شماری از زنان در ولایت بلخ پرداخته که تا قبل از طالبان کار میکردند، اما با گذشت نزدیک به سه سال از حاکمیت طالبان آنها مجبور شده برای زندهماندن وسایل خانهی خود را به فروش بگذارند.
به نظر میرسید که این روزها کهنهفروشیهای شهر مزار شریف یکی از مکانهای شلوغ نسبت به هر جای دیگری است. زنان و مردان زیادی برای فروش وسایل خانهی به آنجا رفتوآمد دارند.
صاحبان کهنهفروشیها در گفتوگو با رسانهی رخشانه میگویند، بیشتر کسانی که وسایل خانهی شان را به فروش میرسانند، از روی فقر و ناداری هستند که وسایل مثل قالین، تلویزیون، ظرف را به حراج میگذارند.
در نزدیکی یکی از کهنهفروشیهای شهر مزار شریف در«چوک الکوزی» که پر از وسایل دستدوم است، خانمی با قد بلند و سر و ضع منظم در حال گفتوگو با مالک دکان است. پس از صحبتهای نسبتا طولانی مقداری ظرفی که برای فروش آورده را میفروشد.
حسیبا (مستعار) میگوید، یک سال پیش زمانی که طالبان کار زنان در محیط مختلط با مردان را در ولایت بلخ ممنوع کرد، او کارش را از دست داد. گروه طالبان به تاریخ ۱۵جدی سال گذشته(۱۴۰۱) دستور منع توقف فعالیت زنان فروشنده در محیط مختلط با مردان را در شهر مزارشریف صادر کردند.
حسیبای ۳۲ ساله در مارکیت به نام «اصغری» به عنوان فروشنده کار میکرد. او کارش را از دست داد، زیرا همکارش در دکان یک مرد بود: «وقتی طالبان گفتند دیگر زنها اجازه ندارند که در مکان مختلط با مردان فروشندهگی بکنند، استادم ناگزیر مرا جواب کرد.»
حسیبا میگوید، تا کنون چندین بار وسایل خانهاش را برای تامین زندگی خود به فروش گذاشته است: «شوهرم جوالی کشی میکند. بسیاری روزها عاید ندارد. بعضی روزها میشود که یک پنجاه یا ۱۰۰روپه ( افغانی) عاید میکند. روزهای که خودم فروشنده بودم بسیار خوب بود روز ۲۵۰ افغانی برایم میدادند و با او میشد یک نان غریبانه به اولادهایم تهیه بکنم و کرایه خانه ما را بپردازم اما فعلا بیخی در به در هستم. حتا گاهی نان خشک برای خوردن نداریم.»
برنامه جهانی غذا در ماه حمل سال جاری در اعلام کرد که از هر ده خانواده در افغانستان، ۹خانواده قادر به تهیه غذای کافی نیستند که به گفتهی این سازمان بالاترین میزان فقر در جهان است. این سازمان افزوده است که از اگست ۲۰۲۲ وضعیت بشری در افغانستان تحت سلطه طالبان وخیمتر شده است.
پیش از این کمیته بینالمللی صلیب سرخ نیز در گزارشی گفته بود که شمار بیکاران در دو سال پسین در افغانستان به گونهی چشمگیری افزایش یافته است.
حسیبا که ماهانه ۲ هزار افغانی کرایه خانه میپردازد، میگوید که شش ماه است پرداخت کرایهی خانهاش به تعویق افتاده : «صاحب خانه هر دقیقه پشت دروازه خانهام میایه که کرایه خانه را بده. وقتی عروسی کرده بودم به خود قالین خریده بودم از وقت عروسیام یکی دو دانه انگشتر طلا داشتم همه شان را در این یک سال فروختم. تلویزیون خود را فروختم و فعلا روی یک فرش پلاستیکی کهنه مینشینم و امروز هم آمدیم که کمی ظرف در خانه داشتم بفروشم که شش ماه اگر نمیشود یک یا دوماه کرایه خانه را بپردازم تا صاحب حویلی ما را نکشد ( بیرون نکند).»
حسیبا با اشاره به چند بسته ظرف که فروخته است با گلوی پر از بغض میگوید، از فروش آنها فقط ۱۵۰۰ افغانی به دست آورده است: «چند دانه میوهدانی داشتم با گیلاسها و ترموزها و یک چند دانه بشقابهای مقبول داشتم آوردم بفروشم، اما از فروش همهشان فقط ۱۵۰۰افغانی توانستم بگیرم با این پول حتا یک ماه کرایه خانهام را نمیتوانم بپردازم. د خانه هم دیگر هیچ چیزی جز یکی دو کمپل و چند ظرف بخاطر غذا خوردن ما نمانده حیران هستم از این بعد چی کنم.»
نادیه(مستعار) ۴۵ساله تا پیش از طالبان در یک نهاد خارجی کار میکرد و زندگی خوبی داشت. اما ممنوعیت کار زنان توسط طالبان باعث شد او خانهنشین و بیکار شود.
نادیه که نمیخواهد نام نهادی که در آن کار کرده در گزارش بیاید میگوید، شوهرش را چهار سال پیش به خاطر بیماری سرطان از دست داده و حالا به تنهایی بار خانوادهی چهار نفریاش را بر دوش دارد: «بعد از همین فرمان دیگر دفتر همرایم قرارداد نکردند و تا امروز بیکار ماندم در هر بستی اپلای کردم نتیجه نداد هر دری را زدم بینتیجه بود.»
نادیه نیز برای زنده ماندن به آخرین گزینه متوسل شده است؛ فروش وسایل خانهاش: «وقتهای که کار میکردم ماهانه ۳۰هزار افغانی معاش داشتم. بسیار یک زندگی خوب داشتم. او زمان لوازم زیاد به خانه خودم خریده بودم و کمی خانه خود را منظم جور کرده بودم، ولی وقتی بیکار شدم تا چند ماه از پول پسانداز خود زندگی را پیش میبردم وقتی او هم خلاص شد وضعیت بد زندگی ما شروع شد.»
نادیه تا کنون کوچ، قالین و تلویزیون خود را به همسایهها یا کهنه فروشیها فروخته است. او میگوید، مقدار طلایی را که داشته هم فروخته است.
به گفتهی نادیه، چون کاری ندارد، ماهانه برای تامین زندگیاش بخش از وسایل خانه خود را میفروشد: «هر ماه لوازم خانه خود را به فروش میرسانم تا این که در جریان همین یک ماه بتوانم برای فرزندانم چیزی برای خوردن آماده بکنم. گاهی به همسایههای خود و گاهی هم به کهنه فروشی میبریم خیلی پایینتر از قیمتی که خودم خریده بودم میخرند، اما مه هم بیچاره هستم و به پول نیاز دارم قبول میکنم. فعلا هم فقط دوشکها و بعضی لوازم آشپزخانه مانده که شاید با فروش آنها بتوانم چند ماه دیگر مصرف خانه را بکشم.»
با این حال شماری از دکانداران در مارکیت کهنهفروشی شهرمزارشریف نیر تایید میکنند که طی نزدیک به سه سال حاکمیت گروه طالبان شرایط زندگی مردم بدتر شده است.
صاحب یکی از کهنه فروشیها حاضر شد تا با نام مستعار صحبت کند. او گفته است تا قبل از طالبان کسانی وسایل خانهی خود را به فروش میگذاشتند، افرادی بودند که در عید یا سال نو میخواستند وسایل جدید بگیرند.
به گفتهی این دکاندارن تعدادی زیادی از مردم روزانه برای فروش لوازم خانه شان به این مارکیت سر میزنند.
ناصراحمد(مستعار) پنج سال است در مارکیت کهنهفروشی شهر مزارشریف مصروف کار است و میگوید: «در دوران جمهوریت که بود مردم فقط در سالهای نو یا هم در یک عید که میشد جنس خود را میفروختند بخاطر این که تبدیل میکردند وضعیت زندگی شان خوب بود میفروختند و بجایش یک چیز نو که تازه به بازار آمده را میخریدند در حال حاضر نصف مردم لوازم خانه خود را میفروشند بخاطر اینکه مصرف رفتن به خارج را پیدا بکنند ولی نصف دیگر شان بخاطر پیدا کردن یک لقمه نان وسایل خانه خود را برای ما میفروشند.»
به گفتهی ناصر احمد، خیلیها که وسایل خانهاش را میفروشد به او گفتهاند این کار را از روی ناچاری میکنند تا زنده بمانند: «خانه آنها بخاطر دیدن مال میرویم، وقتی ازشان میپرسیم چرا لوازم خانهات را میفروشی؟ اینها میگویند بخاطر یک لقمه نان. یعنی با وضعیتی روبهرو شدند که مجبور هستند وسایل خانه خود را بفروشند. دیگه کاری پیدا نکردند. ما به قیمت ارزان میخریم چون سودا و بازار به ما هم نیست کسی از کهنه فروشی وسایل را با نرخ بلند خو نمیخرد. خیلی دل ما برای شان میسوزد، اما چاره دیگری نداریم کار ما همین است.»
تنها بازار کهنه فروشی راه برای فروش لوازم خانه نیست. در شبکه اجتماعی فیسبوک نیز به نظر میرسد این بازار گرم است. مردم تصاویر وسایل را با قیمتهای کمتر آن را با شماره تماس در صفحات شخصی و یا گروههای که مختص به فروش لوازم دستدوم ساخته شده است برای فروش میگذارند.
«فروش لباس دستدوم خانمهای مزارشریف» صفحهی در فیسبوک است که روزانه چندین پست فروش وسایل دستدوم در آن گذاشته میشود. کاربران در آن صفحه اغلب زنان هستند.
مثل ستایش(مستعار) که پوش دوشکها و بالشتهایش را برای فروش در این گروه به اشتراک گذاشته است.
او در تماس تلفنی به رسانهی رخشانه میگوید، دختر سه سالهاش اشتباهی تیزاب خورده و نیاز به چند عملیات دارد. تا کنون دختر نادیه یک بار عملیات شده و او برای تهیه مصارف عملیات دوم دخترش نیاز به پول دارد: «شوهرم روز مزد کار است و آنقدر عایدی ندارد که مصارف عملیات دخترم را بپردازد. هرچند عملیاتاش را در شفاخانه دولتی میکنم، اما داکترها گفتند دواهایش حداقل ۵هزار افغانی میشود. بخاطر این که این مقدار پول را تهیه بکنم. این پوش دوشکها و بالشتها را هم که میفروشم مادرم وقتی زنده بود برایم تهیه کرده بود. اما حالی چون نیاز دارم به فروش میرسانم. قیمت را هم ۲هزار افغانی گفتم، نمیدانم که کسی خواهد خرید یا خیر اما چشم امیدم به همین است.»