الیاس احمدی
بسگل نیکزاد، یکی از دخترانی است که در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه کابل درس میخواند؛ اما محدودیت طالبان او را از ادامهی تحصیل در این دانشگاه محروم کرد.
به گفتهی خانم نیکزاد، با وجودی که او تلاشهای زیادی انجام داده؛ اما نظر به پسران همکلاسیاش در دانشگاه کابل، از نظر زمانی عقب مانده است: «چند وقت دیگه، همصنفیهایم از رشتهی بیبیای در دانشگاه کابل فارغ میشوند؛ اما مه با این همه تلاش از نظر زمانی عقب ماندهام.»
هنگامیکه طالبان دروازهی دانشگاهها را به تاریخ ۲۹ قوس سال گذشته، بهروی دختران بستند، بسگل تسلیم نشد؛ او از همان زمان تاکنون به دنبال فرصتهای تحصیلی بهتری بوده و دست دختران زیادی را گرفته تا از زیر سیطرهی حکومت طالبان بیرون شده و در بیرون از افغانستان به تحصیلات شان ادامه دهند. بسگل میگوید: «همهی تلاشم را کردهام.»
بسگل خودش در این مدت به بیش از ۴۴ دانشگاه در امریکا و آسترالیا درخواست فرستاده، دستکم در سه مورد، توانسته است بورسیههای ۵۰ درصدی از دانشگاههای آریزونا و اندیانا در امریکا و دانشگاه ملبورن در آسترالیا را بهدست آورد.
طالبان در افغانستان، نخستین بار نیست که بسگل را متضرر میکنند و یا موانعی بر سر راه حقوق، آزادیهای فردی و اجتماعی و تحصیل او ایجاد میکنند. او زمانیکه هنوز پا بههستی نگذاشته بود، خانوادهاش به دلیل تسلط طالبان بر افغانستان در دور اول حاکمیت این گروه، به پاکستان مهاجر شده بودند.
بسگل در دیار مهاجرت و در شرایط دشواری که خانوادهاش در آن بهسر میبردند، تولد شده و بخشی از کودکیاش را در کمپ مهاجران افغانستان در پاکستان سپری کرده است. به گفتهی خودش، او آنجا از داشتن همبازی محروم بود، به همین دلیل بیشتر وقتها به پای قصههای افراد بزرگتر از خودش مینشست. تصور او از کابل و کشورش، از همین قصهها شکل گرفته بود.
چند سال پس از سقوط طالبان در دور اول حاکمیت این گروه، خانوادهی بسگل نیکزاد در سال ۲۰۰۵ به افغانستان بر میگردند. زندگی او روال عادی بهخود میگیرد. افراد خانواده، هرکسی در نقش خود برای پیشرفت زندگی تلاش میکنند.
در این دوره زندگی بسگل بیشتر در مکتب، کارگاه خیاطی و آموزشگاههای خصوصی میگذرد. او باوجود اینکه شوق بسیار به درسخواندن داشت، تکیه برخود را از همان کودکی یک نیاز میدانست. به همین دلیل از ۹ سالگی کار در کارگاه خیاطی را آغاز کرده بود.
تلاش پیگیر و شوق درسخواندن بسگل باعث میشود که او از ۳۶۰ نمرهی کامل آزمون کانکور در سال ۲۰۱۹، ۳۳۰ نمره بگیرد و به دانشکدهی اقتصاد دانشگاه کابل راه یابد. او گفته است، در صنفیکه او راه یافته بود، تنها یک نفر دیگر توانسته بود، بیشتر از او نمره بگیرد.
در همان سال قرار میشود که شماری از دانشجویان تازهوارد در دانشکدهی اقتصاد، بر اساس امتیازهای کانکور شان به بورسیههای«شورای روابط فرهنگی هند (ICCR)» معرفی شوند. وزارت تحصیلات عالی حکومت پیشین و دانشکدهی اقتصاد دانشگاه کابل، بسگل را شامل این بورسیه نمیکنند؛ درحالیکه به گفتهی خانم نیکزاد، او یکی از مستحقین واقعی این بورسیه بوده است. بسگل مدعی است که به دلیل فساد در وزارت تحصیلات عالی حکومت پیشین، او از این بورسیه محروم شد.
با سقوط کابل در پانزدهم آگست سال ۲۰۲۱ برای دومین بار بهدست طالبان، رویای همهی دخترانیکه روزی آرزو داشتند در داخل افغانستان تحصیل کنند، ویران شد. بسگل اما پس از تلاش و پشت کار زیاد موفق میشود به بورسیهی«دانشگاه آسیایی برای زنان یا AUW» راه یابد و به تاریخ ۷ فبروری سال ۲۰۲۲ به قصد رفتن به بنگلهدیش از زیر حاکمیت طالبان بیرون شود.
او پس از مدت کوتاهی، در بخش پذیرش این دانشگاه کار پارهوقت میگیرد. بسگل همچنان تمام تلاشش را میکند تا بتواند دست همجنسان و همسالان خود را که در افغانستان باقی مانده بودند، بگیرد. او گفته است: «بهصورت رسمی و غیر رسمی، همراه حدود ۵۰۰ دختر در قسمت گرفتن پذیرش شان همکاری کردم.»
بسگل نیکزاد در عین حال تلاش زیادی برای گرفتن پذیرش دانشگاههای معتبر برای خودش نیز کرده است. نیکزاد از میان دانشگاههایی که به آنها راه یافته بود؛ علاقهی بیشتر به ادامهی تحصیل در دانشگاه ملبورن آسترالیا را دارد. او امتحان ورودی این دانشگاه را سپری کرده و رییس بخش پذیرش این دانشگاه شخصا، با خانم نیکزاد در تماس شده است.
این دانشگاه بورسیهی ۵۰ درصدی به بسگل نیکزاد داده است؛ برای ۵۰ درصد دیگر بسگل به حدود ۱۵ هزار دالر نیاز دارد. او گفته است، خانوادهاش برای اینکه بسگل از این بورسیه محروم نشود، تمام توان اقتصادی شان را بهکار انداختهاند. آنها حویلی شان را در ولایت غزنی فروخته و حدود ۷ هزار دالر تهیه کردهاند؛ اما هنوز به مقداری پول نیاز دارد. بسگل گفته است اگر او تا حدود ۱۰ روز آینده نتواند، پول تعیینشده از سوی دانشگاه را بپردازد، به احتمال خیلی زیاد از این بورسیه محروم خواهد شد.
بسگل رویاهای بلندی دارد و همیشه تلاش کرده است تا به آن برسد. او دوست دارد تا در آینده بهعنوان محقق و یا استاد دانشگاه در یک نهاد علمی معتبر کار کند؛ اما مهمتر از این میخواهد که در هر مرحله از زندگی دستان دختران افغانستان را که از تمام حقوق شان محروم شدهاند، بگیرد.
بسگل که درد مهاجرت، تبعیض و آوارگی را یکجا تجربه کرده، هنوز امیدوار است که بتواند به دانشگاه مورد نظرش برود و به تحصیلاتاش ادامه دهد و به اهداف بزرگش برسد.