الیاس احمدی
میگویند که از هلمند هستند؛ اما ساکنان محل آنها را از قوم «جوگی» میپندارند. قبل از این، بیش از پنجاه خانواده از این قوم در حاشیهی جنوبشرقی شهر غزنی زندگی میکردند؛ اما اکنون حدود ۱۵ خانواده باقی مانده که آنهم به سختی زندگی را میگذرانند.
زندگی آنها بر مدار صفر درجه میچرخد. حتا از امکانات اولیهی زندگی نیز برخوردار نیستند. کودکان به غذای صحی و کافی دسترسی ندارند. زنان، مردان و کودکان برای گذراندن شب و روز سرد این روزها، تقلا میکنند. در زمستان امسال، آنها هر شب را به امید گرمای آفتاب فردا، صبح میکنند.
با آمدن طالبان، چالش زندگی جوگیهای ساکن غزنی بیشتر شده است. حدود دو ماه قبل، افراد طالبان آنها را از پناهگاههایشان بیرون کرده و برای شان گفته بودند که از «دشت علیلالا» بیرون بروند؛ اما نگفته اند که کجا بروند.
محمدخان ۳۵ ساله که با این دستور طالبان سرپناه خود را ترک کرده بود، دوباره پنج روز میشود که در «دشت علی لالا» برگشته است. او میگوید که با خانوادهاش به ولایت خوست پناه برده بود.
به گفته او، پس از دوماه زندگی در خوست، مجبور شده است به سرپناهی برگردد که توسط طالبان تخریب شده است. «خوست، جای خوبی بود. ولی مردمش به مسافر به چشم سبک میدیدند. به همین خاطر پس آمدیم.»
اشارهی او به آزار و اذیتی است که معمولا جوگیها از طرف مردم محل میبینند.
وقتی به تکرار از هویت محمدخان میپرسم، او میگوید: «جوگی نیستیم، آنها را نمیشناسیم، ما هلمندی هستیم.»
به گفتهی محمدخان، آنها ۱۵ سال پیش از هلمند بهطرف غزنی کوچ کرده اند. آنها در این ۱۵ سال، در دشت علیلالا زندگی کرده اند و در آنجا، بهشکل ابتدایی برای شان سرپناه ساخته اند.
دو ماه پیش، وقتی طالبان آنها را از این ساحه بیرون کردند، سرپناههای آنان را نیز تخریب کردند.
طایفهای که توسط مردم جوگی نامیده میشود، معمولا علاقه ندارند که این عنوان رویشان گذاشته شود. از یک طرف آنها آرمان تاجیک بودن دارند، از سوی دیگر، به خاطر درک نادرست مردم، آنها معمولا به خاطر این هویت با آزار و اذیت اجتماعی و حتا توهین و تحقیر مواجه هستند.
در سطح بزرگتر، جوگیها در افغانستان با تبعیض سیستماتیک مواجه اند. هنوز بسیاری از آنها شناسنامه ندارند. کودکان آنها از مکتب محروم هستند و دروازهی تمامی فرصتهای شغلی بهروی زنان و مردان جوگی بسته است. زنان جوگی بیشتر از طریق کارهایی مثل فالبینی، دستفروشی و تکدیگری تامین نفقه میکنند. کودکان و مردان طایفهی جوگی نیز یا بیکار اند یا کارهای مشابه میکنند.
با وجودی که محمدخان از جوگی بودن خود انکار میکند؛ اماشکوهگونه میگوید که همواره توسط دیگران آزار و اذیت میشوند. او میگوید که جوگیها به ابتداییترین امکانات زندگی هم دسترسی ندارند.
محمدخان به فارسی صحبت میکند؛ اما خود و طایفهاش را کوچی میگویند: «ما اینطور کوچی هستیم که رمه نداریم. جاییکه ۵ نان گیر ما بیایه همونجه گذاره میکنیم. از خود هیچچیز نداریم.»
محمدخان و بستگانش در مورد طالبان با احتیاط صحبت میکنند. آنها صریح نمیخواهند از طالبان شکایت کنند؛ اما پیرمردی پشتو زبان که در اصل از ولایت قندوز است و اخیرا به «دشت علی لالا » نقل مکان کرده، بدون آنکه اجازه دهد صدایش ضبط شود و نامش در گزارش ذکر شود به رسانهی رخشانه میگوید که طالبان با چوب و چماق محمدخان و آشنایانش را از پناهگاههایشان بیرون کرده و خانههای آنها را تخریب کردند.
به گفتهی این مرد ۶۰ ساله، طالبان شماری از مردان جوگی را بازداشت کرده اند و شماری دیگر را هم لتوکوب تا اینکه آنها مجبور به ترک دشت علیلالا شدند.
به گفتهی او، چند فامیل بهصورت پنهانی دوباره برگشته اند. «چند فامیل شبانه برگشته اند.»
خانههای پر از کودک
محمدخان دو زن و ۱۰ فرزند دارد. او میگوید که ۵ کودکش کمتر از ۷ سال سن دارند.
محمدخان شبها خواب ندارد و تا صبح نگران سردی هوا است که مبادا کودکانش مریض شوند. او میگوید: «شب تا صبح خواب ندارم. هر لحظه لحاف را سر طفلا راست میکنم که مریض نشوند. اگه مریض شوند پول نیست که داکتر ببرم. برو خوب است که نمیفامی ما چه میکشیم.»
حمید برادر کوچکتر محمدخان است. او ۲۲ سال سن دارد. حمید در خانوادهی خودش سه نفر است: همسر و یک کودک دخترش. دختر او که کمتر از ۵ سال سن دارد، در روزهای اخیر به سرماخوردگی شدید، مبتلا شده است. به گفتهی حمید، با آنکه یک قلم دارو برای دخترش از دواخانه گرفته است؛ اما کودک او هنوز سرفه شدیدی دارد.
برخلاف محمدخان، حمید سرپناه ویران شده را نشان میدهد. او میگوید که نمیداند که امسال زمستان چگونه سر خواهد شد.
در میان خرابههایی که بخشی از آن را حمید و همسایههایش ترمیم کرده اند، کودکان زیادی با لباسهای فرسوده و ظاهر خاکآلود دیده میشوند.
سه کودک در حالی که تکه نانخشکی را با آب تر کرده و میخورند، حمید با دیدن آنها میگوید: «اینی وضعیت ماست. نان پیدا نمیشه، ببین نان را با آب تر کدن و با قاشق میخورند. اینا مریض هم استن.»
خرابههایی را که آنها دوباره ترمیم کرده اند، هنوز نمناک است. از پنجره و دروازه خبری نیست. پنجرهها توسط پلاستیکهای کهنه و دروازههایشان با تکههای کهنه، پرده گرفته شده است. هوای غزنی در زمستانها گاهی تا شش درجه زیر صفر میرود.
در یکی از پناهگاهها زن میان سالی با کودکش در آفتاب کمنور بعد از ظهر نشسته است. هنوز سر صحبت را با او باز نکردهام که میگوید: «حاجی صیب، اینی حال را سر ما آوردن. خانههای ما را چپه کدن. ببین خانه مه هنوز سقف نداره.»
طالبان در حالی سرپناههای آنها را ویران کرده اند که به فاصله حدود ۲۰۰ متری آنها، کوچیهای پشتون تبار زندگی میکنند. بعد از آمدن دوبارهی طالبان، تعداد کوچیها در «دشت علیلالا» بیشتر شده است، در حالیکه جوگیها را از آنجا بیرون کرده اند.
جهانگیر ۲۴ سال عمر دارد. او دو زن و چند کودک دارد. پس از بیجاشدن شان از غزنی، یک زن و کودکانش را به کابل فرستاده و اکنون زن دومش همراه با یک کودکش با او زندگی میکند.
جهانگیر میگوید که حدود دو هفته پیش یک کودکش را به دلیل سوءتغذیه شدید از دست داده است. به گفتهی او، سوءتغذیه در میان کودکان آنها، یک امر معمول است که کودکان آنها را به کام مرگ هم میکشاند.
بهگفتهی جهانگیر، در سه سال اخیر، از میان ۱۵ خانوادهی آنها، دو کودک در اثر سردی هوا و سه کودک دیگر در اثر سوءتغذیه جان شان را از دست داده اند. ساحل، فرزند خود او آخرین کودکی بوده که در اثر سوءتغذیه جان باخته است.
او میگوید: «دو طفل خو از یخی مردند؛ یخ زده بود. از سوءتغذیه هم میمیرند. ساحل بچه مه چند وقت پیش مرد.»
به گفتهی آنان، افراد کلان سال آنها در سردی هوای زمستان غزنی، دچار مشکلات شدید میشوند، چه رسد به کودکان.
پدر پیر حمید اکنون به خاطر مشکل قلبی در شفاخانه ملکی شهر غزنی بستری است. او میگوید که در زمستان سال گذشته، یک شب بخشی از شش و جگر پدرش یخ بسته و باعث سکته خفیف پدرش شده بود.
پدر او از سال گذشته تا حال، از مشکل شدید قلبی رنج میبرد و داکتران گفته اند که باید جراحی شود. «مرگ و زندگی دست خدا است. پول نیست که عملیات کنیم؛ همونجه شفاخانه ماندیم.»
در زمستان سالهای گذشته که حمید و بستگانش سرپناههایی نسبی داشتند، سردی بسیاری از کودکان و سالخوردگان آنها را تا یک قدمی مرگ هم برده است؛ اما امسال که بهخاطر طالبان همین سرپناه را هم ندارند روزهای دشواری را پیش رو دارند. معلوم نیست سر زندگی آنها در هوای زیر صفر درجه غزنی چه خواهد آمد؟