الهه رسا
با محرومیت میلیونها دانشآموز دختر دورههای متوسطه و لیسه از رفتن به مکتب، دختران زیادی در ولایتهای غور و فراه به حرفهآموزی رویآورده اند. مسوولان نهاد «انکشافی و اجتماعی رازی» که دورههای حرفهآموزی برای زنان را در ولایتهای غور و فراه راهاندازی میکنند، میگویند که علاقهمندی دختران برای فراگیری دورههای فن و حرفه در دوران حاکمیت طالبان بیشتر شده است.
حرفهآموزی برای دختران محروم از مکتب بیشتر خیاطی و گلدوزی را در بر میگیرد. این نهاد تا کنون سه دوره آموزشی در ولایتهای فراه و غور برگزار کرده که تنها از دو ولسوالی ۵۵۰ دختر و زن اشتراک کرده اند.
به گفتهی مسوولان نهاد رازی، این سه دوره آموزشی در ولسوالی پشترود و مرکز شهر فراه و ولسوالی دولینه ولایت غور برگزار شده است.
بریالی نصرت، مسوول نهاد انکشافی و اجتماعی رازی میگوید که بهخاطر ممانعت آموزش دختران و کار زنان توسط طالبان، تقاضای حرفهآموزی از طرف دختران و زنان در ولایت فراه تا سه برابر افزایش یافته است. «شرایط کار برای زنان نسبت به سابق محدود شده. بنابراین، علاقهمندی زنان به آموختن خیاطی بیشتر شده است. این زنان میخواهند که شامل صنفهای ما شده تا حرفه بیاموزند و برای خانوادهی خود کار کنند.»
به گفتهی نصرت، از همه بیشتر زنان و دخترانی متقاضی حرفهآموزی اند که به دلیل جنگ سرپرست خانوادههای خود را از دست داده و در تلاش بهبود وضعیت اقتصادی خود از این راه هستند. «کسانی که به ما مراجعه میکنند، بیشتر خانوادههایی هستند که کودکان کارگر دارند و ما تلاش میکنیم که تا هر چه زودتر توانمند شوند.»
طالبان در نیمهی دوم دهه ۹۰ میلادی نیز بر افغانستان تسلط داشت و در آن زمان نیز مکتبهای دخترانه را بسته بود. در آن دوره نیز دختران به کارگاههای فن و حرفه میرفتند و بیشترشان خیاطی و خامکدوزی را انجام میدادند.
شکستن حصار خانه
افسانه ۱۹ ساله یکی از میلیونها دختر در افغانستان است که طالبان حق رفتن به مکتب را از او گرفته است. او با اینکه هنوز چشم به راه بازگشایی مکتب است، اما به آموزش فن و حرفه رویآورده است. افسانه ساکن مرکز شهر فراه است. او میگوید که به کارگاه خیاطی نه از روی شوق، بلکه از سر ناگزیری میرود.
افسانه در مصاحبه تلفنی با رسانه رخشانه گفت که اگر ممانعت از مکتب رفتن دختران توسط طالبان دوام پیدا کند، میخواهد منبعی برای تامین درآمد داشته باشد. «بعد از بسته شدن مکاتب به روی دختران، من نمیتوانستم از خانه بیرون شوم. زمان طولانی در خانه بودم. این وضعیت بر روح و روانم تاثیر بدی گذاشته بود تا اینکه به کارگاه خیاطی رفتم.»
افسانه دو ماه است که به کارگاه خیاطی میرود. او میگوید که بارها کتابهای مکتباش را مرور کرده تا اگر روزی مکتبها باز شود آمادهی مکتب رفتن باشد. این روزها قدم زدن از خانه تا کارگاه برایش حس خوبی میدهد.
افسانه دانشآموز صنف ۱۰ مکتب است. افسانه علاوه بر محرومیت از مکتب، به دلیل مرگ پدرش که نانآور خانواده هم بود نیز روزهای سختی را سپری کرده است. او سه ماه قبل پدرش را از دست داده است. افسانه میگوید که حضورش برای مدت چهار ساعت در کارگاه، برایش آرامش بخش است. «مه خیلی خوشحال هستم که خیاطی یاد میگیرم. د جریان کار د ای کارگاه با دختران حرف میزنم. فضای کارگاه راحت و زنانه است. مه کار میکنم تا بتوانم درآمد داشته باشم و روی پای خود ایستاد شوم.»
روایت زندگی افسانه، قصهی پرغصهی هزاران دختر در افغانستان است که بعد از تسلط طالبان از آموزش محروم شده اند.
طالبان در زمان جنگ با نظام جمهوریت نیز با آموزش دختران سرسازگاری نداشت. بارها مکتبهای دخترانه در افغانستان توسط طالبان به آتش کشیده شده و یا بسته شده است. این گروه به محض به دست گرفتن قدرت مکتبهای دخترانهی بالاتر از صنف ششم را بست.
مریم ۱۶ سال دارد. او دانشآموز صنف نهم مکتب در فراه است. او با محرومیت از مکتب، به یادگیری خامکدوزی رویآورده است. این روزها او خامکدوزی را از یکی از زنان بستگانش یاد میگیرد. این توصیه خانوادهاش به او است. زیرا پدر و مادرش تصور میکنند که ممکن است گروه طالبان برای همیشه دختران را از مکتب محروم کند.
روزگاری فارغ شدن از مکتب و راهیابی به دانشکده طب رویای مریم بود؛ اما حالا میگوید که این رویایش با آمدن طالبان نقش برآب شده است. دختری که تصور میکرد روزی داکتر شود، ساعتها نشستن و دوختن برایش زجرآور است.
مریم به رسانه رخشانه میگوید که ناامیدتر از هر زمان دیگر است. «من خیلی دوست دارم دوباره مکتب بروم و درس خود را تمام کنم. طالبان نباید مانع رفتن ما به مکتب شود. بزرگترین آرزوی من رفتن دوباره به مکتب است، تا بتوانم دانشگاه بروم و برای مردم خود خدمت کنم.»
طالبان هنوز دلیل روشنی برای بستن مکتبهای دخترانهی بالاتر از صنف ششم ارایه نکرده است. افغانستان تنها کشوری در جهان است که دختران اجازهی مکتب رفتن را ندارند.
فهرست محدودیت طالبان علیه زنان طولانی است. به عنوان مثال، این گروه در حاکمیت یکونیم ساله خود زنان را از رفتن به باشگاههای ورزشی، حمام و مکانهای تفریحی محروم کرده و اعتراضها و راهپیماییهای زنان را با شعار نان، کار و آزادی سرکوب و برخی از زنان معترض را بازداشت، زندانی و شکنجه کرده است.
سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی با حمله ائتلاف جهانی به رهبری ایالات متحده امریکا به افغانستان باعث شد که فصل تازه و امید بخش به روی دختران و زنان افغانستان که چند دهه محرومیت و جنگ را سپری کرده بودند، باز شود.
اطلاعرسانی و فرهنگسازی زیادی صورت گرفت، تا خانوادهها متقاعد شوند که برای مکتبرفتن دخترانشان مانع شرعی و فرهنگی وجود ندارد و این باعث شد که روزبهروز شمار دانشآموزان دختر در مراکز آموزشی و تحصیلی بیشتر و اشتیاق خانوادهها چند برابر شود.