رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • درباره خشانه
    • هیات امناء
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
Help Our Work DONATE
رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • درباره خشانه
    • هیات امناء
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
Help Our Work
DONATE

کوچ اجباری مغاره نشین‌های بامیان «با زور میلِ تفنگ»

۳۱ سنبله ۱۴۰۱
کوچ اجباری مغاره نشین‌های بامیان «با زور میلِ تفنگ»

عکس: رسانه رخشانه

سمیه ماندگار

سال‌ها است که مغاره‌نشینی با سرنوشت آن‌ها گره خورده است؛ خانواده‌های بامیانی که به خاطر فقر و تنگ‌دستی از بیست سال گذشته به این‌سو نتوانسته‌اند برای شان خانه بسازند. دولت قبلی بارها به این خانواده‌ها وعده سپرد که برای‌شان خانه می‌سازد و آن‌ها را از روزگار مغاره نشینی نجات می‌دهد، اما این وعده‌ها هیچ وقت عملی نشد.

اکنون این مغاره نشینان با مشکل بزرگ‌تری روبرو شده‌اند؛ از دست دادن مغاره‌های شان با زورمیل تفنگ. مردم می‌گویند، پشتون‌هایی که تازه به بامیان آمده اند از یک طرف و شماری از تاجیک‌های ساکن بامیان از طرف دیگر بر مغاره‌ها ادعای ملکیت کرده‌اند و بعضی از ساکنان مغاره‌ها را  مجبور به کوچ اجباری کرده‌اند.

بررسی‌های رسانه رخشانه نشان می‌دهد که تا کنون دست‌کم هفت خانواده از مغاره‌های محل سکونت شان مجبور به کوچ اجباری شده‌اند. اما این کار از زمستان سال گذشته شروع شده، درست چند ماه بعد از برگشت دوباره  طالبان به قدرت.

حدود دوازده هزار مغاره‌ در دل صخره‌های سخت کنده شده‌‌اند. براساس روایت‌های تاریخی، قدامت آن‌ها به یک هزار و ۵۰۰ سال قبل بر می‌گردد که بخشی از تاریخ با شکوه بامیان است. اما صدها سال بعد، این مغاره پر از ساکنان درمانده‌‌ای هستند که جایی برای زندگی ندارند.

روزی‌ماه ۴۸ ساله و مادر ۸ فرزند در حال بیرون کردن دار و ندارش که چند پلاس (گلیم) کهنه‌ای بیش نیست، از یکی از مغاره‌ها است. او ساکن مغاره‌‌ای در ساحه‌ی «سنگ چسپان» در چندصد متری غرب بوداهای بزرگ صلصال و شه‌مامه است. چند دست وسایل خانه‌ی فرسوده در اطراف مغاره پراگنده است. روزی‌ماه به رسانه‌ی رخشانه می‌گوید، برخی از تاجیک‌های قریه‌ی «تی‌بتی» آن‌ها را به زور مجبور کرده‌اند که از مغاره‌‌ای که در آن ساکن است، بیرون شوند.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

فرار یک دختر در بامیان؛ طالبان سه عضو خانواده‌ی یک پسر را بازداشت کردند

ساکنان «خارقول» در حصر خانگی؛ طالبان در پنجاب بامیان به دنبال چیست؟

روزی‌ماه  که با فرزندانش در حال بیرون کردن وسایلش از مغاره است، هفتمین خانواده‌ای هست که مجبور به کوچ اجباری شده است. او می‌گوید،  از زمستان پارسال تا اکنون چندین بار از سوی تاجیک‌های «تی‌بتی» اخطار داده شده تا مغاره را ترک کند. به قول روزی‌ماه، به او گفته شده: «شما هزاره‌ها بدون زور از مغاره‌ها بیرون نمی‌شوید. مجبور شما را با زور تفنگ ‌از این مغاره بیرون کنیم.»

روزی‌ماه می‌گوید، آن‌ها در یک قریه به نام «سرخ‌قول» خانه‌‌ای را به کرایه گرفته است. اما نگران این است که چگونه از عهده هزینه خانه برآید: «در ماه پنج‌صد افغانی قرار است کرایه پرداخت نماییم. ولی قیمت آب و هزینه‌ی پختن نان و امثال این مصارف اضافه می‌شود.»

روشن نیست که به چه دلیل ساکنان مغاره‌ها مجبور به کوچ اجباری می‌شوند. ادعای ملکیت بر این مغاره نادرست است، زیرا مغاره‌ها آثار تاریخی‎ و ملکیت دولت اند.

عزیزالله یکی از کسانی به گفته خودش در این اواخر به مغاره نشین‌ها گفته محل زندگی شان را ترک کنند در گفت‌وگو با رسانه‌ی رخشانه گفته است که از سرخدر تا زرگران ساحه‌ی پشت سرک مربوط قوم تاجیک است و آن‌ها اسناد شرعی و تکت مالیه دارند و این ساحات جایداد‌های اجدادی شان است.

برای روزی‌ماه و بسیاری از خانواده‌های مغاره‌نشین اضافه شدن اندک هزینه‌ی زندگی غیرقابل جبران است. مغاره‌نشین‌های ساحه سنگ چسپان  آب خود را از چاه آب که در نزدیکی این مغاره‌ها زیر سرک منتهی به بودا قرار دارد تامین می‌کردند و برای پختن نان و غذا از خاشاک و برگ‌های درختان استفاده می‌کردند.

روزی‌ماه می‌گوید، همسرش در شهر بامیان کراچی‌دستی دارد. درآمد روزانه‌اش هم ناچیز است: «بعضی روزها پنجاه افغانی پیدا می‌تانه و بعضی روزها همو ره هم پیدا نمیتانه.»  روزی‌ماه می‌گوید، زندگی در مغاره با وجود سختی‌های فراوان خوبی‌هایی نیز داشت: «دَ زمستان سوخت کمتری کار بود. زمانی‌که سردی زیاد می‌شد این سموچ‌ها گرم شده می‌رفت، همی‌رقم از آب و بارش در امان بودیم.»

مغاره‌ها در دل صخره‌ها طوری ساخته شده‌اند که عموما در تابستان سرد و در زمستان گرم هستند. هرچند این یک بخش از ویژگی مغاره‌نشینی از روی ناچاری است. مغاره‌های نمناک و پر از حشرات گزنده به قول ساکنان آن، دمار از روزگار شان در آورده و کمتر کسی پیدا می‌شود که مریض نباشد.

روزی‌ماه گفته است: «حیران مانده‌ایم که چه کنیم. سوخت زمستان ما چطور شوه. ولی ناچاریم.» روزی‌ماه نگران است که اتاق تنها بزرگی را که در خانه‌ی جدید دارد چگونه گرم کنند.  

این نگرانی‌ها در حالی‌ است که مواد سوختی از همین‌ حالا در بامیان رو به قیمت شدن است. هنوز زمستان نرسیده که قیمت یک سیر چوب سوخت به ۹۰ افغانی رسیده است. امکان دارد که قیمت سوخت در زمستان سرد بامیان بسیار بیشتر از این شود. به قول روزی‌ماه، قبل از دوران طالبان این مغاره‌ها صاحب نداشت ولی با آمدن طالبان این مغاره صاحب پیدا کردند.

گفته می‌شود بیشتر کسانی که مغاره‌نشین هستند کسانی اند که در دور قبلی حکومت طالبان خانه‌های شان توسط این گروه به آتش کشیده شده که پس از سقوط دور اول حاکمیت طالبان،  آن‌ها به مغاره‌نشینی روی آوردند. عمدتا مغاره‌نشین‌ها هزاره هستند و متکی به کمک‌های نهادهای خیریه.

عکس: رسانه رخشانه

پرینا ۱۴ ساله به رسانه‌ی رخشانه گفت: «سموچ‌های او طرف ره تاجیک‌ها میگه از ما است و مردم ره بیرون کدند و این‌جا هم اوغان‌ها آمده بودند که از ما است و ما شما ره بیرون می‌کنیم.» به قول پرینا، او پدرش را  پنج سال قبل از دست داده و مادرش فعلا نان‌آور خانه است. او گفته که مادرش از طریق کچالوچینی هزینه‌ی زندگی را تامین می‌کند.

پرینا می‌گوید، اگر وضعیت اقتصادی شان خوب می‌بود، هرگز در مغاره‌ها زندگی نمی‌کردند. به قول او، اگر پشتون‌هایی که چند بار آمده‌اند و هشدار داده‌اند که آن‌ها را از مغاره‌ها بیرون می‌کنند، تصمیم شان را عملی کنند، آن‌ها جایی برای رفتن ندارند.

بی‌خانمانی این خانواده‌ها آن هم در این فصل سال برای شان مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد که می‌تواند حتی به قیمت جان شان تمام شود.

نجیبه ۳۳ ساله که مادر ۴ فرزند است نیز می‌گوید، تاجیکان «تی‌بتی» هر روز با سلاح می‌آیند که از این مغاره‌ها بیرون شوید: «وقتی آن‌ها مسلح می‌آیند ما که کلان استیم می‌ترسیم، آیا این کودکان نمی‌ترسند؟»

نجیبه چندین سال می‌شود که بیمار است. با نشان دادن پاکت‌های دارو می‌گوید: «خود مه درد بند هستم. چند سال میشه دستا و پاهای مه شل است، یک نفر نیاز دارم که پرستاری مره کنه.»  او می‌گوید، همسرش روزانه بازار می‌رود و اگر کار پیدا توانست صد افغانی می‌آورد و اگر نتوانست که هیچ: «خون جگری و دربدری زیاد است. او هم که کار پیدا نتانسته بیخی تکلیف اعصاب پیدا کرده. دو سال میشه بی‌کار است.»

نجیبه با نشان دادن نسخه‌هایش می‌گوید که از بی‌پولی نتوانسته داروهایش را بگیرد. پزشکان به نجیبه گفته که باید برای درمان به کابل برود، اما او آهی در بساط ندارد. بیماری یک طرف، نگرانی از بی‌خانمانی در زمانی که زمستان سوزناک بامیان در راه است او را بیشتر نگران کرده است: «می‌گویند که بیرون شوید. در خیمه گذران کنید. ما بهار ده خیمه گذران کنیم. د زمستان آیا ده خیمه گذران میشه؟»

وضعیت هیچ یک از مغاره نشینان از این بهتر نیست/ عکس: رسانه‌ی رخشانه

در همین حال، گل‌ بیگم ۴۵ ساله ‌که همسرش چهار سال پیش کشته شده و مادر دو دختر است نیز می‌گوید، سال‌ها می‌شود که در یکی از این مغاره‌ها زندگی می‌کند. گل‌ بیگم می‌گوید، از راه  پشم‌ریسی و کالا شویی تا حالا برای فرزندانش نان بخور و نمیری فراهم کرده است؛ اما حالا توان کالا شویی را نیز ندارد.

به نگرانی‌های گل بیگم اکنون غم بی‌خانمانی هم اضافه شده است. او می‌گوید، تعداد پشتون‌ها که خود را صاحب مغاره‌ها معرفی کرده‌اند به همسایه‌هایش اخطار داده‌اند تا مغاره‌ها را تخلیه کنند. اگر چه هنوز کسی به مغاره‌‌ای که او در آن ساکن است سری نزده‌، اما گل بیگم می‌داند که وقتی دیگران را نگذارد که در مغاره زندگی کنند او را نیز نمی‌گذارند. «یکی میگه از ما هست، یکی دیگه پیدا میشه میگه از ما است، ما حیران مانده‌ایم که چه کنیم.»

او دخترانش را به مکتب می‌فرستد تا آینده‌ی شان روشن شود اما نمی‌داند که تا کی می‌تواند آن‌ها را حمایت نماید. به قول گل بیگم، قبلا این مغاره‌ها دولتی بود ولی اکنون صاحب پیدا کرده.

از گفته‌های ساکنان مغاره‌ها بر می آید که روزگار شان سیاه‌تر از چیزی است که تصور شود؛ فقر، گرسنگی، سرمای زودرس زمستان، چند برابر شدن قیمت مواد اولیه، بی‌کاری و زورگویی افراد فرصت طلب همه دست به دست هم داده و زندگی این بی‌پناهان را به جهنمی تبدیل کرده که راه فراری از آن نیست.

برچسب ها: بی‌خانمانیفقرمغاره‌نشینیولایت بامیان
به اشتراک گزاریتوییتچسباندن

مطالب مرتبط

ساکنان «خارقول» در حصر خانگی؛ طالبان در پنجاب بامیان به دنبال چیست؟

۶ میزان ۱۴۰۲
ساکنان «خارقول» در حصر خانگی؛ طالبان در پنجاب بامیان به دنبال چیست؟

منابع مردمی از ولسوالی پنجاب ولایت بامیان می‌گویند که طالبان از چند روز به این‌سو، در حال حفاری یک مقبره«زیارت‌گاهی»...

بیشتر بخوانید

ناامیدی خواهران دانش‌آموز؛ «فروختن کتاب‌هایم مثل این است که آرزوهایم را بفروشم»

۶ میزان ۱۴۰۲
ناامیدی خواهران دانش‌آموز؛ «فروختن کتاب‌هایم مثل این است که آرزوهایم را بفروشم»

ساعت ۱۰ صبح یک روز خزانی، دو دختر قدونیم‌قد که ماسک پوشیده و سر تاپای شان را با لباس سیاه...

بیشتر بخوانید

چرا دختران رزمی‌کار کشور برای رهبران کانادا و فرانسه نامه نوشتند؟

۴ میزان ۱۴۰۲
چرا دختران رزمی‌کار کشور برای رهبران کانادا و فرانسه نامه نوشتند؟

روز گذشته ۲۵ دختر رزمی‌کار کشور در نامه‌ای به نخست‌وزیر کانادا و رییس‌جمهور فرانسه خواستار پناهندگی از آن‌ها شدند.

بیشتر بخوانید

روایت زنان؛ بی‌وطنی

۳ میزان ۱۴۰۲
روایت زنان؛ بی‌وطنی

شهلا شیرین* چهار سال پیش افغانستان را برای سفر تحصیلی در حالی ترک کرد که امیدوار بود وقتی درس‌های دوران...

بیشتر بخوانید

جواب دهید لغو جواب

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • هیات امناء
  • تماس با ما
Copyright © 2021 Rukhshana
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • درباره خشانه
    • هیات امناء
  • English

بازنشر مطالب رسانه رخشانه، تنها با ذکر کامل منبع مجاز است.