رها
منابعی از دو شفاخانه دولتی در شهر کابل در گفتوگو با رسانهی رخشانه تایید کردهاند که طالبان به دلیل تطبیق طرح تفکیک جنسیتی بخشهایی از این دو شفاخانه را به زنانه و مردانه تقسیم کردهاند.
بر اساس این طرح، صحبت میان داکتران زن و مرد حتا به صورت اتفاقی ممنوع شده است. همزمان گفته شده که داکتران و پرستاران زن اجازه «ویزیت» و پرستاری از بیمار مرد را ندارند.
استفاده از حجاب سیاه بلند برای داکتران زن و زنان پرستار در این دو مرکز حتا هنگام کار اجباری است. منابعی که با رسانهی رخشانه صحبت کرده مدعیاند که طالبان در این شفاخانهها قیودات سختگیرانهای دیگری هم وضع کردهاند.
هرچند طالبان هنوز به گونهی رسمی در مورد طرح تفکیک جنسیتی در شفاخانهها چیزی نگفتهاند؛ اما ادعاهایی وجود دارد که مدتها است این طرح اجرایی شده است. اما رسانهی رخشانه تنها از اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دو شفاخانهی جمهوریت و صحت طفل مطلع است.
« دیوار موش دارد، موش گوش»
هر دو نفرشان در اتاق استراحت پرستاران، روی تُشکی با روپوش سفیدرنگ، با حجابهای دراز و سیاه که یونیفورم سفید را نیز روی آن پوشیده، نشستهاند. روی یونیفورم شفاخانه چادرهای بزرگی نیز دور سرشان با سنجاق محکم بسته بودند.
سحر پرستار و ملالی هم در یکی از شفاخانهها پزشک است. هردو قبلا از طریق تلفن پذیرفته بودند که در مورد این محدودیت طالبان حرف بزنند. همینکه وارد اتاقشان شدم، سراسیمه و هراسان از جا برخواستند. ملالی آرام و درگوشی گفت، باید بیرون از شفاخانه حرف بزند. بعدا سحر گفت: «دیوار موش دارد و موش هم گوش.»
هر دو منبع ترجیح دادند که در این گزارش با نامهای مستعار سحر و ملالی از آنها یاد شود.
سحرهنوز دانشجوی رشتهی پرستاری است. او دوره ستاژ خود را در شفاخانههایی که قرارداد دارد، میگذراند.
سحر میگوید، در روزهای نزدیک به عید قربان، مسوول شفاخانه صحت طفل به آنها از طرح تفکیک جنسیتی در محل کار شان خبر داده است: «مسول شفاخانه به ما گفت که طالبان دیگر به ما اجازه نمیدهند که منبعد با همکاران مرد یکجا کارکنیم و مریضان مرد را ویزیت کنیم.»
سحر گفت که چند روز پیش در یکی از شفاخانههایی که ستاژ خود را سپری میکرد، دستور مشابه دریافت کرده است: «داکتران زن و مرد حق دیدن همدیگر را ندارند و حتا تصادفی هم نباید با هم دیگر سلام و علیک و یا صحبت کنند. آنها مکلف هستند تا از همدیگر به صورت جداگانه انجام وظیفه نمایند که این هشدار طالبان برای ما نگران کننده است.»
به قول سحر، طالبان در مورد سرپیچی از این دستور به کادر درمان هشدار نگران کنندهای داده است. سحر گفت: «به ما گفتند اگر یک داکتر مرد را با یک داکتر خانم در یک محل یا در اتاق مریضی یکجا ببینیم، فورا نکاحشان را بسته میکنیم.»
تا کنون طالبان طرح تفکیک جنسیتی را در دستکم دو مورد دیگر به صورت رسمی اعلام کرده است؛ مراکز تفریحی و دانشگاهها. اقدامی که برای شهروندان دردسر بسیاری آفریده است.
داکتر ملالی، میگوید، طالبان بخشهایی شفاخانهای که او در آن کار میکند را به زنانه و مردانه تقسیم کردهاند. او به عنوان مثال میگوید: «بخش گوش و گلو را کاملا به عهده داکتران مرد گذاشتهاند و هیچ داکتر زن رسمی یا استاژر حق رفتن به این بخش را ندارند.»
در یک مورد دیگر داکتر ملالی میگوید، افراد امر به معروف طالبان روزی داکتران زن را به خاطر پوشیدن یونیفورم مخصوص در اتاق عملیات تهدید به اخراج کردهاند. «دو تن از داکتران خانم که یونیفورم مخصوص جراحی را به تن داشتند را میبینند و از آنها عکس میگیرند. بعد از آن پیش رییس بخش مربوط میروند و امر میکنند تا تمام داکتران و نرسهای خانم را از این بخش اخراج کنند.»
وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان مسوول تطبیق طرح حجاب اجباری و دیگر محدودیتهای این گروه علیه زنان است. تا کنون شکایتهای بسیاری از بدرفتاری ماموران این نهاد مذهبی طالبان با شهروندان، بهویژه با زنان رسانهیی شده است.
به قول داکتر ملالی، وقتی مسوول شفاخانه در مقابل این خواست افراد امر به معروف و نهی از منکر طالبان کوتاه نیامد و به آنها گفت، اگر روزی از زنان خانوادهی شما مریض شوند و در این شفاخانه برای تداوی بیایند چه؟
داکتر ملالی میگوید: «یک عضو امر به معروف و نهی از منکر طالبان به رییس بخش عاجل گفته که زنان برای من هیچ ارزشی ندارند. اگر برای من یک کیلو مواد مخدر بدهند در قبال آن هر چه دختر بخواهند میدهم.»
وقتی ملالی این صحبتها را میکند، نگرانی و خشم در سیمایش پیدا است. او میگوید، توهین طالبان به زنان مثل تیری به قلب او بوده است: «ما زنان در نظر طالبان مانند اشیا و اجناس هستیم و با وجود این همه مشکلات و محدودیتهای وضع شده بر زنان باز هم مقاومت میکنیم. ولی شاید از ترس و هراس طالبان یک روز دست از انجام وظیفه بکشیم و پناه بردن به کنج خانه را ترجیح بدهیم.»
در بیرون از شفاخانه با لینا (مستعار) دانشجوی رشتهی پرستاری که دورهی کارآموزی خود را سپری میکند، صحبت میکنم
لینا هم میگوید: «طالبان به تمام کارمندان خانم شفاخانه اعم از داکتر و نرس و صفاکار گفتند که حجاب دراز بپوشند و چادری که بر سرشان میاندازند نیز باید بزرگ باشد». به باور لینا، لباس یک داکتر نباید بیش از اندازه دراز و گشاد باشد؛ وقتی یک مریض عاجل مراجعه کند، رسیدگی به مریض با این نوع پوشش برای داکتران کار سختی است.
لینا در میان صحبتهای خود از محدودیت طالبان در شفاخانهای که او کار میکند، پرده از مشکل دیگری نیز بر میدارد. او میگوید، طالبان دختران و یا پسران گروه خودشان را در شفاخانه بدون درنظر گرفتن قانون و اصول مقررات جاسازی میکنند.
از نظر لینا، افراد مورد نظر طالبان کادر درمان نه، بلکه خبرچینهای این گروه است: «تاسف برانگیزتر این است که این افراد هیچ تخصص و علم طبابت را ندارند و یکی از همان افراد، دختری بود که به تازهگی توسط طالبان در شفاخانه مقرر شده بود. او در بین داکتران و نرسهای خانم مسایلی را جستجو میکرد که در مورد طالبان در بین ما صحبت میشد و یا طرز لباس پوشیدن ما را به طالبان گزارش میداد. این امر باعث گردیده تا بین همکاران سلب اعتماد شود و از فضا و آدمهای ماحول خود بهراسیم.»