نویسنده: الیاس میرزایی
طالبان با جداسازی روزهای درسی دانشجویان دختر و پسر، دفاتر کارمندان زن و مرد؛ ایجاد کمیتهها در سطح دانشکدهها و وضع محدودیتهای بیشمار دیگر، مشکلاتی را برای دانشجویان، کارمندان و مراجعین دانشگاههای دولتی کابل به بار آوردهاند که به علت حاکمیت فضای ترس و وحشت، کسی نتوانسته و نمیتواند که به گونه علنی در برابر آن اعتراض کند. مشکلات تا حدی عمیق است که تعدادی از دانشجویان نگران ادامه تحصیلشان و کارمندان به فکر ترک وظیفههای خود هستند. به دنبال جداسازی روزهای رفت و آمد دختران و پسران در سه دانشگاه دولتی کابل، مشکلاتی بر سر راه مراجعیین سبز کرده است که آنان چندین هفته به خاطر طی مراحل اسناد تحصیلیشان سرگردان میشوند.
بهانهی برای حذف زنان
دانشجویان دانشگاههای مرکز، پلیتخنیک و تعلیم و تربیه کابل، یک روز در میان به صنف حاضر میشوند. دانشجویان پسر روزهای تاق و دانشجویان دختر روزهای جفت هفته درس دارند. پیش از این جداسازی، ساعت درسی دانشجویان معمولاً از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر بود. حالا دانشجویان از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۳ بعد از ظهر مجبور به ماندن در دانشگاه اند. تغییر زمان درسی سبب شده تا تعدادی از دانشجویان کارهای شخصی خود را از دست بدهند. همچنین تعدادی از دانشجویان مجبور به تحمل گرسنگی هستند. زیرا به گفته آنان، پولی برای خوردن نان چاشت در رستورانت را ندارند و به ناچار با شکم گرسنه تا ساعت ۲ و ۳ در صنف حاضر باشند.
مژده راحل، دانشجوی دانشگاه کابل که نانآور خانهاش است، در سالهای گذشته، نصف روز در دانشگاه درس میخواند و نصف روز هم در مکتب خصوصی تدریس میکرد و از این طریق مصارف خانوادهاش را تامین کرده است. به من گفت، بعد از یک روز در میان شدن روزهای درسی، کارش را از دست داده و اینک حتی برای پیدا کردن کرایه موترش با مشکل رو به رو است.
زیرا از یک طرف کارش را از دست داده و از طرف دیگر با بالا رفتن قیمت تیل، کرایه موتر دو برابر افزایش یافته است. مژده راحل گفت که اگر این سیستم ادامه یابد، تعداد زیادی از دانشجویان مجبور به ترک تحصیل میشوند:«چون اکثر دانشجویان نانآور خانه هستند و نصف روز کار میکردند. اگر این مشکل برطرف نشود، مجبور دانشگاه را ترک کنیم.»
طالبان علت جداسازی روزهای درسی دانشجویان را بهتر شدن وضعیت درسی گفتهاند؛ اما این حرف از نظر دانشجویان بیمعنا است. مثلا نجیبه بیات دانشجوی دانشگاه برخلاف دیدگاه طالبان میگوید، که جداسازی صنف درسی هیچ کمکی به بهتر شدن وضعیت درسی نکرده؛ بلکه روی روحیه عمومی دانشجویان اثرات منفی گذاشته است.
به باور او درس خواندن پسران و دختران در یک صنف هیچ منافاتی با اصول اسلامی ندارد؛ بلکه فضای رقابت بهتری را ایجاد کرده بود.
واقع این است که تکثر و تنوع فکری مهمترین چیز در دانشگاه بود که حالا نیست. خانم بیات با انتقاد از جداسازی زمان درسیشان به این نظر است که این اقدام طالبان، آغازی برای حذف همیشگی زنان از اجتماع است: «زیرا چگونه ممکن است که در همهجا دفتر و صنف جدا برای زنان ایجاد شود. این ناممکن است، پس اینها (طالبان) میخواهند که زنان دیگر درس نخوانند و کار در بیرون نداشته باشند.»
یکی از استادان دانشگاه کابل که میخواهد دیدگاهش را با نام مستعار نویس پیکان در این یادداشت، بگنجانم، به این نظر است که از این موضوع با خبر است که تعداد زیادی از دانشجویان، کار نصف روزهی را که داشتند از دست داده و تعدادی حتی توان خرید نان چاشت ندارند؛ ولی رهبری وزارت تحصیلات عالی این سیستم [جداسازی روزهای درسی] را بدون درنظرداشت مشکلات دانشجویان و استادان تطبیق کرده است و حالا کسی جرات اعتراض را ندارد.
سرگردانی مراجعین و محدود شدن دسترسی به دانشگاه
مراجعین دانشگاهها نیز مجبورند که در روزهای تعیینشده برای تعقیب کارهایشان مراجعه کنند؛ طوری که مردان در روزهای تاق و زنان در روزهای جفت. وضع این نوع محدودیت، سبب شده که طی مراحل اسناد تحصیلی فارغین، روزهای زیادی را در بر بگیرد و یک شخص هفتهها به دانشگاه رفتو آمد کند تا درخواست اسناد تحصیلیاش طی مراحل شود. افزون بر این، در هر دیپارتمنت یک کمیته ایجاد گردیده که ترانسکرپت نمرات را تهیه و تأیید کند. این کمیته متشکل از دو/ سه استاد است و در هر هفته یک روز برای تأیید اسناد دختران و یک روز هم برای تأیید اسناد پسران جلسه دارد. اگر اسناد کسی در روز معین به این کمیته نرسد، مجبور تا یک هفته دیگر انتظار بکشد.
منصور فیضانی فارغ سال ۱۳۸۹ از دانشکده ادبیات دانشگاه کابل، برای تصحیح اسناد تحصیلیاش از بدخشان به کابل آمده است. او بعد از یک ماه سرگردانی موفق به دریافت اسناد تحصیلیاش شده است. او میگوید که روز شنبه بی خبر از قانون نو (دستورالعمل تازه طالبان) به دانشگاه رفتم، گفت این روز، روز دختران است.
روز یکشنبه کار درخواست اسناد تحصیلیام را از معاونیت امور محصلان بردم تا دانشکده ادبیات پیش بردم. روز سه شنبه دنبال کردم و تا ختم روز موفق به پرداخت پول آن در بانک شدم؛ اما به دانشکده نرسیدم. روز پنج شنبه به دانشکده رفتم. فورمه دیپلوم را داد؛ اما ترانسکرپت را گفت که به روز سهشنبه میماند. چون کمیته موظف تنها روزهای سه شنبه برای تأیید ترانسکرپت پسران جلسه دارند. روز سه شنبه هفته بعدی مراجعه کردم، یک عضو کمیته آمده بود اما خبری از عضو دیگر کمیته نبود؛ روز پنج شنبه بعد از دویدن زیاد، اسنادم را به مدیریت عمومی فارغان بردم، گفت که روز یک شنبه بیا. بعد اسنادم را به وزارت تحصیلات عالی بردم که گفت یک شنبه هفته بعدی بیا. با این حساب منصور فیضانی برای تصحیح اسناد تحصیلیاش به مدت یک ماه سرگردان شده است، کاری که در زمان جمهوریت، در یک هفته تمام میشد؛ ولی حالا به خاطر جداسازی روزهای درسی، یک ماه را در بر میگیرد.
آقای فیضانی با انتقاد از این وضعیت میگوید که یک شخص وقتی برای گرفتن اسناد تحصیلیاش از ولایت دور افتاده مثل بدخشان به کابل بیاید، مجبور یک ماه در کابل بماند و در هوتل اقامت کند و این خیلی هزینه بر است که در توان کسی نیست.
«به ترک وظیفه فکر میکنم»
افزون بر آنچه ذکر شد، جدایی دفتر کارمندان زن و مرد از دیگر مشکلات این دانشگاهها است. در دانشکدههایی که ظرفیت ایجاد دفاتر جداگانه برای زنان نیست، کارمندان زن تنها در روزهای تاق به وظیفه میآیند؛ اما کارمندان مرد همه روزه میآیند. مسألهای که به گفته یکی از کارمندان زن، زمینهساز به تمسخر گرفته شدن آنان از سوی همکاران مردشان شده است.
او میگوید:«همکاران مرد ما وقتی به شوخی میگوید که شما یک روز میآیید و یک روز نمیآیید و این قسم معاش را مفت میگیرید، نهایت دردآور و آزاردهنده است.»
مدیر عمومی تدریسی یکی از دانشکدههای دانشگاه تعلیم و تربیه کابل به شرط محفوظ ماندن هویتاش به من گفت، جداسازی روزهای درسی مشکلات زیادی را خلق کرده است. زیرا در روزهایی که همکاران زن به دفتر نمیآیند، مجبور کار آنها را کسی دیگر انجام دهند که با کمبود نیروی کار مواجه هستیم و نبود کارمند در این روزها سبب سکتهگی زیاد در کارها شده است. او میگوید که این محدودیت سبب طولانی شدن طی مراحل کار مراجعین شده است: «متاسفانه مراجعین این مشکل را از ناحیه ما میداند و مستقیم با کارمندان درگیر میشوند، در حالی که ما کوتاهی نداریم اما وضع محدودیتها سبب بروز مشکل شده است. مشکل مراجعین هم قابل درک است، ولی چاره نیست. از اینکه هر روز با مراجعین جنجال کنیم، بهتر است که از خیر این وظیفه بگذریم.»