اشاره: نامه به دخترم، فرصتی است برای مکتوب کردن وضعیتی که طالبان بر سر زنان و دختران آوردهاند.
رسانهی رخشانه از همهی مخاطبان خود طی فراخوانی خواسته است که از طریق نامهنگاری، راوی روزهای سخت زنان و دختران افغانستان باشند. آنچه در ادامهی این مطلب میخوانید، روایتی است از آنچه زنان و دختران اینروزها در دومین دور حاکمیت گروه طالبان تجربه میکنند.
دخترم!
تو میدانی و آگاهی که هردوی ما برای تحقق آرزوها و شگوفایی آیندهات برنامههای زیبا و دستیافتنی بافته بودیم. آنگاه که من دورنمای زندگیات را در پرتو تلاشها و آرمانهای نقاشی شدهات روشن و درخشان میدیدم، یادت است؟ روزهاییکه نامهی اول نمرهگیات را از مکتب برایم میآوردی و هردوی ما باهم تجلیل میکردیم. میدانم فراموش نکردی و هرگز فراموش نمیکنی.
دخترِ نازم!
افتخار خانواده و دلگرمی زندگیام، مرا ببخش که امروز تمام داشتههایت در حال قربانی شدن است تا بهای دختر بودنت را بدهی. ببخش که من عاجز ماندهام و نمیتوانم از حقوق انسانی و بشری تو دفاع کنم تا تو به آرزوهایت برسی، چون من هم یک زنم و به جرم زن بودن محکوم به زندان خانگیام.
عزیزم!
امروز نه تنها تو، بلکه هزاران دختر دیگر مانند تو اهداف و آرزوهای شان سوخته و در خاک سیاه دفن شده است. باور کن امروز من و همهی مادرانِ این خاک در پای دفن کردنِ آرمانهای شما خون گریه میکنیم و در آتش غم و اندوه میسوزیم.
عزیزم!
امروز گروه جهل و تاریکی بر سرنوشت ما حاکم شده و کور کورانه جولان میدهند. میدانم روزی مادرت و همهی مادران دلسوخته و غمدیدهی وطنات را خواهی شناخت که چگونه سالها به خاطر شگوفا ساختنِ زندگی تو و همسالانت مبارزه کرده و اما بالاخره به جرم زن بودن قربانی شدند.
دختر دلبندم!
از مادرت بیاموز و بشنو؛ هرگز تسلیم جهل، تاریکی و بدویت نشو. همواره در پی اهداف و آرزوهایت مقاوم و مستحکم بمان. ولو خاموشانه، مقاومت کن تا آرزوهایت تحقق یابند، تو از نسل شیرین هستی و من به عزم تو ایمان دارم دختر نازم!
با حرمت
رقیه راسخ