در آستانهی هشتم ماه مارچ، روز جهانی همبستگی زنان در برابر اشکال تبعیض به یاد بیآوریم که تجربهی تبعیض [جنسی و جنسیتی] امری تجریدی یا تصادفی نیست. تبعیض جنسی محصول مجموعهای در هم تنیده از مراودات و مناسبات قدرت اقتصادی و در دستگاههای ساختاری نظام حاکم بر منطقه و جهان است که زنان [و دیگر گروههای در حاشیه] را به صرف هویت جنسیتی یا گرایش جنسیشان در مرتبهای فرودستتر و کمتر از مردان قرار میدهد.
ستم و سرکوب زنان در هر شکل، نوع و ظاهری نه امر طبیعی، ذاتی و به تبع بدیهی که برساختهای اجتماعی و تاریخی است. ما در این روز تکرار میکنیم که تاریخ زنان به تاریخ ستم و سرکوب ساختاری آنان فروکاستنی نیست.
تاریخ زنان، تاریخ مواجهه، مبارزه و مقاومت آنان برای رسیدن به جهانی عاری از بیعدالتی و استبداد نیز است. از اینرو در رسانهی رخشانه بنا را بر آن نهادیم تا با درنگ بر تجربهی زیستهی زنان از تاریخچهی مبارزهی جهانشان برای برابری؛ مسئلهی زنان را در جامعه زنستیز افغانستان، مورد بازخوانی و پرسش قرار دهیم.
برای تحقق این مهم، تمرکز به تحلیل عینی امنتاعها و امکانهای مبارزهی بومی زنان بر اساس تجربهها و تحلیل آنان در برابر وحشت و بینظمی ناشی از تحولات اخیر به ویژه از سوی گروه طالبان و دیگر گروههای بنیادگرا و اقتدارگرا امری ضروری است و میتواند راهگشای بنبست جاری و سرخوردگی و استیصال جمعی باشد.
ما در رسانهی رخشانه، همزمان با فرا رسیدن روز جهانی مبارزهی زنان، مصمم شدیم تا ضمن عبور از سد موانع ساختاری و عینی و انواع سرخوردگیهای روانی، با مکتوب کردن روایتهای الهامبخش [زنان]، از آگاهی و بیداری آنان در افغانستان در برابر منابع ستم و اشکال تبعیض سیستماتیک بگوییم و از جنبش زنان معترض، پشتیبانی کنیم. به باور ما آدرس دادن و صدا بخشیدن به شیوهها و سویههای تاریخی مطالبات و مقاومت [بومی] زنان و تحلیل مختصات درهم تنیده و پیچیدهی موقعیت آنان در متن مناسبات جامعهی افغانستان، تلاش برای اعتبار بخشیدن به تاریخ آنان و تقابل با یک تاریخ انکار است.
پیششرط «تغییر» زندگی نیمی از جمعیت کشور، در جامعهای که موقعیت تمام رستهها و طبقات اجتماعی طی دههها متأثر از تسلط گفتمان استبداد و اقتدارگرایی دینی، جنسیتی، تباری و طبقاتی متزلزل بوده و اکنون با استقرار علنی آپارتاید جنسیتی در نهاد قدرت بیش از همیشه در معرض سقوط و قهقرا قرار دارد، اولویتی به نام «تشخیص» است.
به این سبب، نقطهی عطف تمرکز رسانهی رخشانه در آستانهی روز جهانی همبستگی زنان، تببین و سپس بررسی زمینههای تغییر با سندیت تحلیل و تجربهی زنان است. ما در هشت مارچ امسال، با گردآوری محتوای تولید شده و تحلیلهای مستدل و مستند از قلم و زبان زنان میپرسیم:
فرآیند بیداری، مطالبهگری و دادخواهی در برابر گفتمان طالبان و دیگر گروههای بنیادگرا در چه متن تاریخی و بستر اجتماعی رقم خورده است؟
انسدادها و امکانات عینی و ذهنی فرا راه جریان مبارزهی زنان از چه قرارند؟
و آیا با درک تمام این پیچیدگیها، میتوان چشمانداز رهاییبخشی زیر سایهی جنگ، ناامنی و بحرانهای فزاینده نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در امر مبارزهی بومی زنان برای تحقق برابری در متنی منطقهای و جهانی متصور بود؟
ما به مثابهی رسانهای متمرکز بر رسالت رسایی صدای زنان، به تمام مخاطبان که دغدغهای برای آینده بهتر برای انسانها فارغ از مسًله جنسیت دارند، به ویژه زنان در خط مقدم رزم علیه گروههای بنیادگرا مثل طالبان، مسوولیت خویش میدانیم که در راستای آگاهی و اطلاعرسانی غیرجانبدارانه عمل کرده و با اصل بیطرفی در حوزه زنان و اقلیتهای جنسی مصمیمتر فعالیت نماییم.
رسانهی رخشانه باورمند است که اِعمال خشونت علیه زنان از سوی گفتمان بنیادگرایی و سرمایهداری، مسئلهای صرف فردی و فرهنگی نیست. خاستگاه خشونت و تبعیض جنسیتی بخشی از کارکرد و کنش نظامهای سلطهی پدر ــ مردسالاری است که از انباشت سرمایه، تقسیم جنسیتی کار، تثبیت قدرت از رهگذر مالکیت خصوصی و استثمار مضاعف آغاز میشود.
بخشی از ستم بر زنان، ناشی ازنابرابری در تقسیم ثروت عمومی، ساختار قدرت و اقتصاد، بوده است؛ اما ساختارهای سرمایهداری و مردسالاری که از سوی انواع مذاهب و ایدئولوژیهای زنستیزانهی حاکم بر جوامع بشری، به ویژه در افغانستان حمایت شده/ میشود، نیز به حجم آن افزوده است.
از اینرو، ارجاع و انتشار روایتها، تجربهها و تحلیلهای زنان درافغانستان ما را با ویژهگیها، وجوه، لایهها، زوایا و اشکال پیچیده و پنهان خاستگاههای ستم بر زنان ــ این دیرپاترین نظام سرکوب ـــ آشنا میسازد و مجال این را میدهد که تا با ابهامزدایی و افسونزادیی از تاریخ تجربی زنان آن چه را تا اینجا حقیقت محض و واقعیت مطلق نامیده میشود را باید با مطالعه، بازخوانی و آسیبشناسی، مورد پرسش و نقد قرار دهیم.
رسانهی رخشانه بهدنبال آن است که مسئله زنان را به یک دغدغه عمومی و روزمرهگی در جامعه افغانستان تبدیل کرده و صدایی برای مطالبات زنان باشد. ما به این باور هستیم، تا زمانی که چالشهای فرا روی زنان به یک بحث عمومی، علمی و تساویگرا تبدیل نشود؛ زنان در انزوای تاریخی باقی خواهند ماند. رخشانه از همه زنان و مردان که به حقوق مساوی زن و مرد باور دارند دعوت میکند که مسئله حقوق زنان را به دور از حواشی آن و فارغ از دیدگاه جنسیتی به بحث بگیرند و ناقضین حقوق زنان و حقوق بشری را به چالش بکشانند.