شیرین یوسفی
پس از سقوط کابل به دست طالبان، در میان سیل آوارگان افغانستان، شمار زیادی از زنان نیز به کشورهای دور و نزدیک آواره شدند. ازجمله پاکستان در حالحاضر میزبان بیشمار دختران و زنانی هستند که در لیست تهدید طالبان قرار دارند و به امید رسیدن به کشوری امن، در این کشور به سر میبرند. عمدتا زنان معترض علیه سیاستهای طالبان در خیابانهای کابل، خبرنگاران زن، زنان سینماگر و کارمندان محلی سازمانهای خارجی در افغانستان، شامل این افراد هستند.
بیسرنوشتی در بررسی پروندههای پناهجویی از سوی کشورهای مهاجرپذیر یکطرف، گرانی و بیخانمانی درپاکستان از طرف دیگر، امان بسیاری از این زنان را بریده است.
زنانی که در این گزارش با آنها گفتوگو شده، میگویند که با ماهها سرگردانی هیچ کشوری مهاجرپذیر به درخواست شان پاسخ نداده است. گیرکردن در برزخی که نه راه پس دارد و نه راه پیش، زنان زیادی را دچار افسردگی کرده است.
از ترس طالبان به برزخ پاکستان
مریم احمدی، درمیان دهها زنی بود که برای اعتراض به سیاستهای زن ستیزانهی طالبان به خیابان آمد. اعتراضها با خشونت از سوی طالبان سرکوب شد. مریم میگوید، به دلیل اشتراک در دادخواهی ۵ جوزا در مقابل لیسه مریم مورد تهدید قرار گرفت و به پاکستان مهاجر شده است. مریم احمدی که ۳۲ سال سن دارد میگوید، روز دادخواهی، طالبان او را تا دم خانهاش تعقیب کرده و نیمهشب به تنهایی مجبور شده است افغانستان را ترک کند.
او که اکنون در پاکستان است میگوید، با چالش های زیادی دست و پنجه نرم میکند: «نزدیک به ۸ ساعت در دروازه تورخم منتظر ماندم، چون محرم نداشتم اجازه نمیدادند داخل پاکستان شوم. به سختی و هزار مشکل توانستم از مرز عبور کنم. پول ندارم که اتاق بگیرم. در اتاق همکارم زندگی میکنم که فامیل خودش شش نفر است.»
طالبان برای مهار دادخواهی زنان در خیابانهای کابل، بهصورت گسترده اقدام به بازداشت زنان معترض از خانههای شان کردند. شگرد بازداشت معترضان بخشی از عملکرد طالبان برای سرکوب زنان و بهویژه معترضان بود. در یک مورد، طالبان اعتراف اجباری و دستهجمعی زنان معترض را نیز رسانهای کردند.
رسانهها در افغانستان بارها از شکنجه، قتل و ناپدید شدن زنان زیادی به دست طالبان گزارش کردهاند.
مریم میگوید، دوست و همکاری که به او جای خواب داده به اندازه اتاقش کوچک است که همهی آنها جا نمیشوند. به همین خاطر به گفته مریم، شبها همسر دوستش برای خواب به پارکهای اسلام آباد پناه میبرد، روزها او از بام تا شام در پارکها پرسه میزند تا شوهر همکارش بتواند در کنار خانوادهاش باشد: «حس اضافه بودن میکنم. اما جایی برای رفتن ندارم. از طرف روز بهخاطری که خانواده همکارم راحت باشه میروم پارک میشینم. بسیار رنج میبرم و شام بر میگردم اتاق.»
مریم میگوید، هنوزنهاد و سازمانی با او همکاری نکرده است. بلاتکلیفی وضعیت مشترک بسیاری از زنان پناهجو در پاکستان است.
نسرین (مستعار) ۲۴ ساله بعد از پنج ماه زندگی در افغانستانِ زیر حاکمیت طالبان، از کشور بیرون شد. پنج ماه است که در اسلامآباد پاکستان زندگی میکند. نسرین پیش از طالبان خبرنگار محلی در ولایت بامیان بود. او مدعی است، به دلیل تهدید افراد طالبان کشور را ترک کرده است.
نسرین از برخورد دوگانه مردم پاکستان شاکی است. ا و میگوید، درکنار تمام چالشها شهروندان پاکستان مواد خوارکی را برای مهاجرین به قیمت دو چند می فروشند: «چندین بار متوجه شدم که وقتی دکانداران بفهمند از افغانستان هستیم دو برابر می فروشند. مثلا یک کیلو بادنجان رومی را 80 کلدار به پاکستانیها می فروشند، ما مجبوریم ۱۵۰روپیه بخریم.»
نسرین برای پناهندگی به کشور اسپانیا درخواست داده است. اما ماهها است که جوابی نگرفته است.
مهتاب (مستعار) در افغانستان فعال مدنی و سینماگر بود. او میگوید، کارد به استخوانش رسیده است، زیرا کشورهای مهاجر پذیر به پروندههای پناهجویان افغانستان توجه جدی ندارند.
مهتاب۲۷ ساله اولینبار است مجبور به جدایی از خانوادهاش شده است. او که فارغ التحصیل ادبیات است، میگوید در پاکستان به افسردگی دچار شده است. «نمیتوانم به افغانستان برگردم؛ چون عملا زیر تهدید بودم. با پول قرض اینجا در یک اتاق کوچک هفت نفر زندگی میکنیم. حتا بیشتر اوقات چاشت غذا برای خوردن نداریم.»
مهتاب میگوید، ماهانه مبلغ ۱۵ هزار روپیه پاکستانی کرایه اتاق میدهد و همه دختران هماتاقیاش برای پیش بردن پروندههای مهاجرتیشان به پاکستان آمدهاند.
تنها زنان پناهجویان سرگردان افغانستان در اسلام آباد نیستند. خانوادههای زیادی در بیسرنوشتی به سر میبرند. آنها بارها به دلیل کندی پرونده های مهاجرتیشان دست به اعتراض جمعی زدهاند و از کشورهای مهاجرپذیر به خصوص آلمان خواستار سرعت بخشیدن روند مهاجرتیشان شدند.
در تازه ترین دادخواهی، دهها تن از پناهجویان افغانستان به شمول زنان، کودکان و مردان روز(شنبه، ۲۱جوزا) در شهراسلامآباد، پایتخت پاکستان دست به اعتراض زدند. در اعلامیه معترضان آمده است که «وضعیت انسانی اکنون فاجعه بار است، مرگ و میر کودکان به دلیل گرسنگی و کمبود مراقبتهای پزشکی در حال افزایش است. حملات تروریستی، حتا بر مدارس و مساجد، که توسط داعش و سایر گروهها انجام میشود ادامه دارد. با وجود این وضعیت فاجعه بار، دولت فدرال آلمان خودسرانه لیستهای تخلیه را بسته است.»
مریم حسنی،۳۴ ساله و مادر سه کودک به دلیل شغل همسرش در دولت پیشین افغانستان، هفت ماه است در پاکستان زندگی میکند. مریم میگوید، در کنار بالا بودن نرخ مواد خوارکی و کرایه خانه، فرزندانش نیز از درس باز مانده است. «هوای گرم پاکستان واقعن طاقت فرسا است. طفلهایم وقتی مریض میشن نمیتوانم ببرم پیش داکتر. یک طفلم از روزی که آمدیم همیشه سرگیجه و مریض است. طفلهایم را در این وضعیت دیدن خیلی سخت است.»
سوسن ۲۵ ساله پرده از مشکل بزرگتری بر میدارد. او مدعی است که پاکستانیها کمتر حاضر میشوند، برای زنان پناهجوی افغانستان خانه به کرایه دهد.
او که چهار ماه است در پاکستان برای پیگیری در خواست پناهندگیاش به سر میبرد میگوید: «اتاق ما قبلا دکان بوده که حالا ما فرش کردیم و چهار نفر زندگی می کنیم. گاهی اوقات شبها میترسیم که کسی داخل نشود و گرمی هوا و نداشتن برق همه به نحوی زندگی را اینجا دشوار کرده.»