نویسنده: محمدحسین قرباغیان
بر اساس آخرین آمار ادارهی ملی احصائیهی افغانستان که در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است، حدود نیم ۴۸ درصد نفوس افغانستان را کودکان زیر ۱۵ سال تشکیل میدهد.
این آمار مرتبط به کشوریست که بر بنیاد بررسیهای صورت گرفته از سوی یونیسف در سال۲۰۲۱، بنیاد حقوق کودکان (Kids Right Foundation) در سال ۲۰۱۹ و سازمان نجات کودکان (Save the Children) در سال ۲۰۱۷، بدترین و خطرناکترین مکان جهان برای زندگی کودکان و زنان است.
این روزها که کارزار تبلیغاتی طالبان برای نجات کودکِ در چاه افتادهی زابلی داغ بود، به زعم نویسنده شاید مرورر پروندهی قطور اعمال خشونت و حتا کودککشیهای طالبان در افغانستان بخشی از روند تحریف تاریخ و واقعیت از سوی آنان را تعدیل کند.
سران طالبان در حالی با هیاهو و هوچیگری گویا به خاطر نجات این کودک شش ساله به ولایت زابل رفتند که پیشاپیش روشن بود که هدف این سناریو تنها استفادهی سیاسی و نمایشی ازین حرکت است.
پیامد این سفر نیز همانگونه که تصور میرفت فاجعهای دیگر و رنج فقدان انسانی دیگر بود. قربانی این صحنهسازی سیاسی اینبار کودکی شش سالهای بود که چون هزاران کودک معصوم افغانستانی دیگر جاناش را از دست داد.
آنچه در این میان و در گیر و دار حواشی این رویداد از نظرها پنهان ماند، این واقعیت است که طالبان بیش به وضوح و در تمام این مدت میدانستند که عملن امیدی به این امکان نجات نیست. زیرا آنان نه امکانات فنی عملیات نجات کودک به چاه افتاده را داشتند و نیروهای تخصصی این عملیات را.
برنامهی نجات «حیدر» شش ساله، عملا در فقدان کادر انسانی آموزش دیدهی مسلکی و لوزام فنی و تکنیکی لازم، فرافکنی و یاوهسراییای بیش نبود. به ویژه از اینرو که طالبان با انتشار عکسها و تصاویر سفر و به اصطلاح همدلی و چارهاندیشیشان دربارهی این رویداد، در صدد سفیدشویی و تطهیر نیت و کارنامهی پر از خشونت و جنایتشان در قبال کودکان افغانستان بودند.
جنایات مکرر طالبان علیه کودکان ــ بیدفاعترین و آسیب پذیرترین گروه اجتماعی ــ واقعیت تلخ و تیرهای است که اگر شهروند این سرزمینِ دردمند باشی، میدانی از هنگامِ ظهورِ طالبان در دهه هفتاد خورشیدی تا هنوز، ادامه دارد.
در این تحلیل میخواهم به بخشی از عمدهترین مشکلات و فجایعی که این گروه، به صورت مستقیم طی کمتر از سه دهه حضورشان در افغانستان برای کودکان این کشور خلق کردهاند، بپردازم.
طالبان و کشتار کودکان
در طول بیست سال گذشته، با وجود تمام فرصتها و امکاناتی که برای استقرار یک نظام دموکرتیک و مردمی میسر شد، افغانستان کماکان ناامنترین جای برای کودکان بوده است. بر اساس آخرین آمار صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۲۱ میلادی از ۲۸ هزار و ۵۰۰ رویداد ضد امنیت کودکان در سراسر جهان، ۲۷ درصد آن مربوط به افغانستان بوده است.
مشخصآ و از سال ۲۰۰۵ میلادی به این سو، افغانستان در صدر جدول تلفات کودکان در سراسر جهان قرار داشته است و کودکان قربانی اصلی خشونتهای نظامی و ساختاری مترتب بر آن بودهاند.
در ۲۰ سال گذشته حدود۳۳ هزار کودک در این کشور کشته و یا معلول شدهاند. بخش عمدهای از این کودکان یا توسط حملات نظامی و هراسافکنی گروه طالبان یا گروههای تحت حمایتشان کشته یا معلول شدند. همچنین از ماه جولای سال ۲۰۱۹میلادی تا ماه جون سال ۲۰۲۰ میلادی، سازمان ملل متحد ۱۴۹۷ مورد نقضِ شدید حقوق کودکان در افغانستان را ثبت و تأیید کرده است.
از این میان، ۱۱۶۴ مورد آن قتل و معلولیت است؛ ۱۵۵ مورد حمله بر مراکز و اماکن آموزشی کودکان، مکاتب ابتدایی و متوسطه در ۱۶ ولایت است و ۳۲۶ مورد نیز استخدام کودکان به عنوان سرباز اعلام شده است.
سوءاستفادهی طالبان از کودکان در جنگ و پدیدهی کودکسرباز
بر اساس شواهد و مستندات، طالبان در طول جنگهای پراکنده و نظامیشان در افغانستان همیشه از کودکان به عنوان سرباز استفاده کردند. دبیر کل سازمان ملل متحد در گزارش خود در سال ۲۰۱۳ میلادی تأیید کرده است که به طور مشخص، گروه طالبان و شبکهی حقانی در افغانستان از کودکان در انجام حملات انتحاری استفاده کردهاند.
در این گزارش آمده است که در همین سال، طالبان ۷۲ پسربچه را که تعدادی از آنها فقط هشت سال سن داشتند استخدام و در حملات انتحاری از آنها به عنوان سرباز فدایی استفاده کردند. همچنین بر اساس گزارش دیگری، از سال ۲۰۱۰ میلادی تا ۲۰۱۴ میلادی کودک در عملیات انتحار طالبان اشتراک کردند.
دیدبان حقوق بشر و چندین سازمان فعال دیگر نیز استفاده از کودکان در افغانستان به عنوان سرباز، پیامرسان، جاسوس، انتحار کننده و کارگزار ماینهای کنار جاده را توسط طالبان تأیید کرده است.
طالبان و حق آموزش کودکان
آموزش یکی از حقوق اساسی کودک است. اصلی که دست کم در سه دههی پسین جنگ در افغانستان به رهبری طالبان، از سوی آنان در قبال کودکان نقض و سلب شده است. این گروه در تمام مناطق تحت کنترل خود، دروازههای مکاتب، به ویژه مکاتب دخترانه را بستهاند.
بخاطر جنگ، تخریب و بستن دروازههای مکاتب توسط طالبان در میان سالهای ۲۰۲۱ ــ ۲۰۱۸ حدود ۴.۵ میلیون کودک در افغانستان از مکتب محروم شدند که در این میان بیشتر از ۶۰ درصد کودکان محروم از مکتب را دختران تشکیل میدهد.
در این میان، علاوه بر ممانعت از آموزش، طی بیست سال گذشته، طالبان همیشه و به شیوههای مختلف بر مکاتب و مراکز آموزشی حملهی کرده و آنان را تخریب نمودهاند. بنابر گزارش یونیسف، تنها در سال ۲۰۱۸ میلادی، این گروه و دیگر شورشیان، بر ۱۹۲ مکتب و مراکز آموزشی حمله کردند.
مشخصا پس از قبضهی قدرت در شش ماه اخیر از سوی طالبان دروازههای مکاتب دخترانه را بسته و علاوه بر ۴.۵ میلیون کودکی که قبلن توسط این گروه از آموزش محروم شده بودند، حدود چهار ملیون دختر دیگر نیز از آموزش محروم شده است.
طالبان و صحت کودکان
به خاطر تخریب و آسیب جدی نظام صحت و درمان افغانستان در سالهای جنگ طالبان، وضعیت بهداشت و سلامت کودکان افغانستان از هنگام با ریسک و تولد با مشکلات جدیای مواجه است. تا سال ۲۰۱۹ میلادی، از هر ۱۰۰۰ نوزاد متولد شده، ۶۸ نفر آنها قبل از رسیدن به سن پنج سالگی، به خاطر بیماریها و امراض شایع قابل پیشگیری میمیرند.
طبق مستندات اکثر مرگ و میر کودکان در مناطقِ جنگ زده و وشخصا بخشهای تحت کنترل گروه طالبان اتفاق میافتد. علت اصلی این تلفات، چالشهای امنیتی و مشکلاتی است که این گروه برای کارمندان صحی به ویژه کمپاینهای واکسیناسیون فلج اطفال ایجاد خوانده شده است.
مصداق این مدعا آماریست که نشان میدهد در نیمهی اول سال ۲۰۱۹ میلادی تنها ۵۹ مورد حمله بر کارمندان و مراکز صحی افغانستان توسط گروه طالبان صورت گرفته است. همزمان بیش از ۲۰ سال جنگ فرسایندهی طالبان با دولت افغانستان و نیروهای نظامی خارجی، باعث معلولیت دها هزار کودک شده است.
بیشتر از ۸۰ درصد این کودکان در حملات انتحاری، ماینهای کنار جاده و در جنگهای مستقیم توسط گروه طالبان زخمی و سپس معلول شدند.
طی شش ماه گذشته و پس از روی کار آمدن دوباره طالبان بر سر قدرت، وضعیت صحی کودکان افغانستان بحرانی و امری قابل نگرانی اعلام شده است. در این مدت میلیونها کودک در سراسر افغانستان از حق دسترسی به خدمات عامه و صحت محروم بودهاند.
بر اساس گزارشها، در این اواخر، بخاطر شیوع مرض سرخکان و عدم دسترسی به خدمات صحی، تنها در دو ولسوالی ولایت بدخشان، ۱۵۷ کودک جان باختهاند
بر علاوه، در طول بیست سال جنگ طالبان علیه دولت افغانستان و نیروهای خارجی، بین ۱۷۱ تا ۱۷۴ هزار نفر در افغانستان کشته شدند که بخشی بزرگ آنها سرپرست و نان آور خانواده ها بودند. این امر باعث فقر بیشتر خانوادهها و افزایش کودکان کار، کودکان بی سرپرست، کودک همسری و کودک فروشی در کشور شده است.
بعد از به قدرت رسیدن دوباره طالبان، با افزایش بی سابقه بیکاری به ویژه بیکاری زنان سرپرست خانواده ها و عدم پرداخت معاش کارمندان دولت، معاش معلولین و خانواده شهدا کودکان کار، فروش کودکان و کودک همسری به صورت بی سابقه افزایش یافته و هر روز از کودکان، که آینده سازان کشور است، قربانی میگیرد.
نتیجه:
آمار و تحقیقات و گزارشهای سازمانهای بینالمللی نشان میدهد که گروه طالبان از بدو ظهور تا هنوز نه تنها ناجی کودکان افغانستان نبودند بلکه بزرگترین دشمن کودکان این سرزمین هستند. آسیبی که این گروه به کودکان افغانستان وارد کردند، هرگز قابل جبران نیست. رهبران آنها با حضور در عملیات نجات جان حیدر فقط میخواستند از آن استفاده سیاسی کنند.