سارا
«در زایمان قبلی بهخاطر فشار بلند خون، یکی از نوزادهای دوقولوی خود را از دست دادم؛ چون در کلینیک منطقهی ما هیچ امکاناتی وجود ندارد. در دورهی بارداری هم سونوگرافی نشده بودم، به همین خاطر، از فشار بلند خون خود خبر نداشتم اگرنه طفل من زنده میماند.»
حسینا احمدی، ۳۵ ساله و مادر پنج فرزند از ولسوالی پشتون زرغون به شفاخانه صد بستر نسایی ولادی خیریه رضایی در شهر هرات آمده است. او در ماه آخر بارداریاش قرار دارد. برای معاينهی طفلش، به این شفاخانه در مرکز شهر آمده و بعد از آزمایشات سونوگرافی، پی برده است که نوزاد در شکمش کم آب است.
در گوشهی تخت، مادر حسینا نشسته و در حال جمع و جورکردن وسایل ضروری زایمان دخترش است. بیبیگل نام دارد و۸۰ ساله است. او از وضعیت صحی در ولسوالی پشتون زرغون شکایت میکند: «در ولسوالی ما داکتر و قابلهای نیست. تنها دایههای غیرمسلکی هستند که باعث مرگ مادر و طفلش میشود. خواهر ۲۵ سالهام و مادرم هر دو به دلیل نبود امکانات و قابلهی مسلکی، حین زایمان فوت کردند. همین موضوع باعث شد تا دخترم را به شفاخانهی شهر برای زايمان بیاورم.»
شماری از زنان که از ولسوالیهای مختلف هرات برای زایمان به شفاخانه نسایی ولادی در مرکز شهر آمدهاند، به رسانه رخشانه گفتهاند که امکانات کافی جهت زایمان در کلینیکهای منطقهیشان وجود ندارد و همیشه زنان زیادی هنگام ولادت، جانشان را از دست میدهند.
بیبیگل میگوید، بعد از اینکه یکی از دوقلوهای دخترش حین ولادت فوت کرد، دخترش نُه شب وروز در شفاخانهی نسایی ولادی بستر بود و داکتران از زنده ماندن دخترش قطع امید کرده بودند. همین تجربهها باعث شد تا اینبار معاينات دخترش را سر وقت انجام دهد تا مادر و کودک زنده بماند.
سعیده سعید، آمر شفاخانهی نسایی ولادی هرات میگوید، از وضعیت ولسوالیها در زمینه مرگ و میر مادران هیچ اطلاعاتی در دست نیست: «اینکه در ولسوالیها آمار چگونه است، معلوم نیست چون در این اواخر هیچ تحقیقی صورت نگرفته است.»
«مرگ طفلم را هرگز فراموش نمیکنم»
زینب رسولی ۲۱ ساله از ولسوالی گازرگاه برای بهدنیا آوردن کودکش به شفاخانه نسایی ولادی در مرکز شهر هرات آمده است. او سال قبل نیز به دلیل کمبود امکانات یک کودکش را از دست داده است. زینب روزهای آخر بارداری اش را میگذراند: «سال گذشته بعد از زایمان اولین طفلم فوت کرد. دلیل مرگ او کمبود اکسیجن بود؛ چون در کلینیک گازرگاه جایی که زایمان کردم، هیچ نوع امکاناتی نبود و طفلم بهخاطر کمبود اکسیژن بعد از ۷ روز فوت کرد و خودم نیز سه روز خونریزی شدید داشتم که امکان داشت فوت کنم.»
زینب به رسانه رخشانه میگوید، کلینیک منطقه گارزگاه هیچگونه امکاناتی در زمینهی کمک به مادران هنگام ولادت ندارد: «شفاخانهی گازرگاه هیچ فرقی با زایمان در خانه ندارد و هیچ نوع امکاناتی ندارد. برای همین، مادر و طفلش بهجای درمان در معرض خطر بیشتری قرار میگیرند. خودم بعد از زایمان طبیعی در شفاخانهی گازرگاه از شدت خونریزی تا لبهی مرگ رسیده بودم.»
او که بغض گلویش را گرفته میگوید، مرگ طفلش را هرگز فراموش نمیکند و اینکه چقدر ساده و بیدلیل فوت کرد.
شکیلای ۲۸ ساله یکی دیگر از مادرانی است که به شفاخانهی نسایی ولادی هرات برای ولادت آمده و طفل دومش را تازه از طریق عمل سزارین به دنیا آورده است. او میگوید، اگر برای ولادت به شهر هرات نمیآمد، طفل دومش را نیز ممکن بود از دست دهد.
کاهش ثبت مرگ مادران درهرات؟
همه ساله، زنان باردار زیادی حین زایمان، جان خود را از دست میدهند؛ اما در سال ۱۴۰۰ براساس گفتههای مسوولان شفاخانهی نسایی ولادی شهر هرات، آمار مرگ میر مادران ثبت شده در این شفاخانه نسبت به سال قبل آن (۱۳۹۹) کاهش اندکی یافته است.
مسوول شفاخانهی نسایی ولادی هرات میگوید، یکی از دلایل اصلی کاهش ثبت مرگ و میر مادران در این شفاخانه، مراجعه کمتر مردم بوده است. سعیده سعید میگوید، با آمدن طالبان مردم در حال فرار از کشور بودند و به همین دلیل شفاخانهی نسایی ولادی هرات که در سطح پنج ولایت حوزهی غرب فعالیت میکند، شاهد کاهش بیپیشنهی مراجعهکنندهگان بوده است.
« از ماه حمل تا جدی سال ۱۴۰۰، ۱۹ هزار و ۸۰۲ زن باردار در شفاخانهی نسایی ولادی هرات، زایمان کرده است که از این میان، تنها ۱۷ زن فوت شفاخانهای داشته است. اما در ۱۲ ماه سال قبل آن (۱۳۹۹)، ۲۳ هزار و ۲۱۶ زن در شفاخانهی نسایی ولادی، زایمان کرده بودند که در این میان ۲۵ زن باردار حین ولادت فوت کرده بودند.»
ریاست صحت عامه طالبان در هرات حاضر نیست در مورد وضعیت واقعی مرگ و میر زنان در شهرهرات و ولسوالیهای صحبت کند.
بعید به نظر میرسد کاهش ثبت مرگ و میر مادران در شفاخانه نسایی ولادی شهر هرات، به معنای کاهش واقعی مرگ و میر مادران در هرات باشد.
افزایش مرگومیر نوزادان
به گفتهی مسوولان شفاخانهی نسایی ولادی این ولایتT ميزان مرگ و میر نوزادان در سال ۱۳۹۹، ۱۹۳ تن بوده و در سال ۱۴۰۰، این آمار به ۲۰۱ تن افزایش یافته است: «تمامی این نوزادان بعد از تولد، فوت کردهاند.»
خانم سعیده سعید در مورد دلایل مرگومیر نوزادان میگوید: «فشار بلند زن باردار، خونریزی قبل و بعد ولادت، سقط جنین، حمل خارج از رحم، پارهگی رحم، میکروبهای جریان ولادت و ولادتهای طولانی از جمله دلایل عمدهی مرگ و میر مادران و نوزادان در کشور به خصوص در هرات به حساب میآید.»
آمر شفاخانهی نسایی ولادی هرات همچنان میگوید، بیشتر زنانی که برای زایمان به شفاخانهی نسایی ولادی هرات مراجعه میکنند، در حالت وخیم صحی قرار دارند: «این زنان نیاز فوری به خون دارند که در سال ۱۳۹۹ به تعداد ۲ هزار و ۶۱۱ زن باردار خون دریافت کردهاند و در سال ۱۴۰۰، ۳ هزار و ۳۱۹ زن باردار خون دریافت کردهاند.»
به گفته مسوولان شفاخانهی نسایی ولادی هرات، در سطح ۵ ولایت حوزه غرب کشور به بیماران خدمات صحی ارایه میکند که هر ۲۴ ساعت ۱۹۰ زن باردار به شفاخانهی نسایی ولادی مراجعه میکند که از این میان ۹۵ زن ولادت میکند.
بعد از ۱۸ بار ولادت، حاضر نیست بارداری را متوقف کند
مسوولان شفاخانهی نسایی ولادی هرات، عدم آگاهی خانوادهها از خطرات زمان ولادت را دلیل عمده مرگ و میر مادران و نوزادان خوانده است.
سعیده سعید، آمر شفاخانهی نسایی ولادی و متخصص زنان و زایمان میگوید، زنان باید حداقل سه ملاقات با داکتر معالجش قبل و بعد ولادت داشته باشد تا از خطرات زمان حاملگی و سلامت طفل شان آگاه شود.
به گفته او، اکثر مریضهایی که به شفاخانه مراجعه میکنند در حالت وخیم صحی هستند که فشار بلند خون دارند و اگر فشار بلند خون به موقع کنترل نشود، باعث خونریزی مغزی مادر میشود: «اما در خانوادهها وقتی زن در اثر فشار بلند خون دچار حملهی اختلاجی میشود آن را علایم نرمال زن حامله میدانند؛ در حالیکه آنها علائم هشداردهنده برای یک زن باردار است.»
افغانستان از جمله کشورهایی است که ازدواجهای زیر سن و داشتن فرزند بیشتر در آن رایج است که به گفتهی این متخصص زنان و زایمان، بیشتر مرگ و میر مادران نیز بهخاطر ولادتهای قبل از وقت و ولادتهای پیدرپی است.
سعیده سعید میگوید، دستکم دو سال بین هر ولادت باید فاصله وجود داشته باشد و ولادت بیشتر از پنج طفل برای مادر خطرناک است: «چند هفته قبل، خانمی برای زایمان مراجعه کرد که ۱۸ بار زایمان کرده بود؛ اما بازهم حاضر به بسته کردن لوله خود نبود. زن دیگری که ۴۰ سال داشت و تا کنون ۱۵ بار ولادت کرده بود، یعنی هر سال یک طفل به دنیا بیاری و یکی را از بطن و دیگری را از سینه تعذیه کنی، دیگر اثری از کلسیم و آهن در بدن تو باقی نمیماند.»