رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج

رزا پارکس؛ زنی که از جا بلند نشد و تاریخ را تکان داد (بخش اول)

۱۷ ثور ۱۴۰۲
رزا پارکس؛ زنی که از جا بلند نشد و تاریخ را تکان داد (بخش اول)

این عکس معروف در بیست‌ویکم دسامبر 1956 گرفته شده است. درست یک روز پس از آن که دادگاه عالی قانون جدایی‌سازی نژادی در بس‌های شهری را لغو کرد. منبع: موزه هنری فورد.

حوا جوادی

«مردم همواره می‌گویند من از صندلی‌ام بلند نشدم چون خسته بودم. این درست نیست. من جسما خسته نبودم یا دست‌کم خستگی من بیشتر از خستگی معمولی در پایان یک روز کاری نبود. من پیر هم نبودم، اگر چه عده‌ای قیافه پیرسالی من را در ذهن دارند. من چهل و دو سال داشتم. نه! من فقط از یک چیز خسته بودم، خسته از کوتاه‌آمدن». (رزا پارکس: داستان من، ص: ۱۱۶).

جملات بالا گفته‌های زنی است که با یک رفتار به ظاهر ساده تحول بزرگی در تاریخ برابری‌خواهی در امریکا و در سطح جهان ایجاد کرد. پنجشنبه روز یکم دسامبر ۱۹۵۵، در شهر مونتگومری امریکا،  زنی میان‌سال سوار بسی شد که بر اساس قانون جدایی‌سازی نژادی، ردیف مشخصی برای سفیدپوستان و سیاه‌پوستان داشت. سفیدپوستان در چهار ردیف اول می‌نشستند؛ اما اگر تعداد سفیدپوستان زیاد می‌شد راننده‌ها می‌توانستند سیاهان را از جای‌شان بلند کرده و صندلی‌ها را به سفیدپوستان بدهند.

در آن روز ساعت شش شام بود و رزا همراه با سه سیاه‌پوست دیگر در صندلی‌های مخصوص سیاه‌پوستان جاخوش کردند. در مسیر راه سفیدپوستان بیشتری سوار بس شدند تا جایی که همه صندلی‌های مخصوص سفیدپوستان پر شده بود. راننده، طبق معمول، از سیاه‌پوستانی که در ردیف بعدی روی صندلی نشسته بودند، خواست از جا بلند شوند. سه نفر دیگر، بلافاصله صندلی‌ها را رها کردند.

اما پارکس به جای آن که بلند شود، خود را به سمت پنجره بس جابجا کرد و بی‌اعتنا همچنان روی صندلی ماند. گفت‌وگوی ساده؛ اما معناداری میان راننده و رزا ردوبدل شد. راننده از او پرسید که چرا از جایش بلند نمی‌شود و رزا جواب داد که دلیلی برای این کار نمی‌بیند.

بازداشت رزا پارکس و تحریم بس‌های شهری

این مطالب هم توصیه می‌شود:

زخم زندگی؛ روایت زندگی دشوار همسر سربازی که در جنگ با طالبان جان باخت

یک زن در دایکندی با خوردن تریاک خودکشی کرد

رزا پارکس کار زیادی نکرده بود. او بر ماندن بر صندلی اصرار کرده بود که پیشاپیش بر آن نشسته بود و آنجا در ردیف صندلی سیاه‌پوستان به شمار می‌آمد. اما همین عمل ساده حاوی پیام مهمی بود؛ دهن‌کجی به تبعیض نژادی و سیاست جدایی‌سازی انسان‌ها بر اساس رنگ پوست. او با «ماندن بر صندلی» در برابر تبعیض سیستماتیک شوریده بود.

رزا پارکس در موقع بازداشت در سال ۱۹۵۵٫ عکس از روزنامه نیویارک دیلی

راننده بس اصرار زن سیاه‌پوست برای ماندن در صندلی را بر نتابید و دست به کاری زد که عملا تاریخ را شوراند. او به پولیس زنگ زد و پولیس رزا را، به جرم سرپیچی از فصل ششم، بخش یازدهم  قانون جدایی‌سازی نژادی، بازداشت کرد.

خبر بازداشت رزا پارکس به سرعت برق در محله سیاه‌پوستان پیچید. سران آن‌ها گردهم آمدند و تصمیم گرفتند که با استفاده از فرصت در اعتراض به بازداشت رزا پارکس و قانون جدایی‌سازی نژادی بس‌های شهری را تحریم کنند. ۳۵۰۰۰ شبنامه آماده شد و بلافاصله در محله‌های سیاه‌پوست‌نشین توزیع شد. در کلیساها نیز از سیاه‌پوستان، که ۷۰ درصد مسافران را تشکیل می‌دادند، خواسته‌شد که از بس‌های شهری استفاده نکنند.

همزمان با محاکمه رزا پارکس در پنجم دسامبر تحریم‌ها هم عملی شد. تحریم به صورت غافلگیرکننده‌ای موفق بود. سیاه‌پوستان حاضر شدند فرسنگ‌ها پیاده‌روی کنند؛ اما سوار بس‌های شهری نشوند. گفته می‌شود که دست‌کم چهل هزار سیاه‌پوست پیاده به سرکار رفتند و به خانه برگشتند.

دادگاه ابتدایی رزا را مجرم شناخت و او را ۱۴ دالر جریمه کرد. رزا به حکم دادگاه اعتراض کرد و علیه آن به دادگاه استیناف مراجعه کرد. باطولانی‌ شدن روند محاکمه، سیاه‌پوستان معترض نیز، «انجمن بهبودی مونتگومری» را برای مدیریت اعتراضات تأسیس کردند و مارتین لوترکینگ را به‌عنوان رییس آن برگزیدند.

روند محاکمه رزا بیش از یک‌سال طول کشید و در این مدت تحریم بس‌های شهری نیز پابرجا ماند. تحریم‌ها خسارت هنگفت مالی به خطوط بس شهری وارد کرد و شماری از آن‌ها ورشکست شدند. در نهایت با افزایش فشارها، دادگاه عالی قانون جدایی‌سازی نژادی شهر مونتگومری را برخلاف قانون اساسی اعلام کرده و آن را لغو کرد.

جان‌بخشیدن به مبارزه علیه تبعیض

اقدامی رزا هرچند ساده و کوچک به نظر می‌رسید؛ اما به شدت الهام‌بخش شد و جانی تازه به مبارزه برای رفع تبعیض و رسیدن به برابری نژادی بخشید. او بعدها با یادآوری آن لحظه گفته بود که من سراسر اراده بودم تا از حقم دفاع کنم؛ حقِ داشتن صندلی که برای آن پول داده بودم.

رزا گفته بود: «من برنامه نداشتم که بازداشت شوم. من گزینه‌های زیادی داشتم که می‌توانستم انجام دهم تا سر از بازداشت‌گاه در نیارم؛ اما وقتی با آن لحظه مواجه شدم، تردیدی نکردم که باید این کار را انجام دهم چرا که با خود فکر کردم ما برای مدت خیلی طولانی تحمل کرده‌ایم. هر قدر که ما کوتاه بیاییم و به هراندازه با این نوع رفتار [تبعیض‌آمیز] خوکنیم به همان اندازه ظالمانه‌تر می‌شود.»

بس شماره ۲۸۵۷ که رزا پارکس سوار آن شده بود. این بس اکنون در موزه هنری فورد در معرض نمایش است.

مارتین لوترکینگ نیز در توصیف اقدام رزا، در کتاب «گام‌هایی به سوی آزادی» نوشته است که بازداشت رزا پارکس، عامل اصلی اعتراضات نبود؛ اما نقش کاتالیزور و عامل سرعت‌بخش را بازی کرد. به نوشته لوترکینگ، نارضایتی‌ها ریشه در تبعیض سیستماتیک داشت.

او گفته بود: «کسی نمی‌تواند اقدام رزا پارکس را درک کند جز این که بفهمد که کاسه صبر [در برابر ستم] روزی لبریز می‌شود و ظرفیت بشری فریاد می‌کشد: بیش از این نمی‌توانم تحمل کنم.»

ادامه دارد…

برای مطالعه بیشتر:

Parks, Rosa; James Haskins (1992), Rosa Parks: My Story. Dial Books

https://www.thehenryford.org/explore/stories-of-innovation/what-if/rosa-parks/

https://www.biography.com/activists/rosa-parks

برچسب ها: رزا پارکسزنانزنان تاریخ ساز
به اشتراک گزاریتوییتچسباندن

مطالب مرتبط

زخم زندگی؛ روایت زندگی دشوار همسر سربازی که در جنگ با طالبان جان باخت

۱۷ جوزا ۱۴۰۲
زخم زندگی؛ روایت زندگی دشوار همسر سربازی که در جنگ با طالبان جان باخت

عارفه صالحی در هوای سوزان شهر هرات و در گرمای 38 درجه‌ سانتی‌گراد سرگرم کار است. برای چند روز در...

بیشتر بخوانید

روایت زنان؛ مبارزه‌ی دشوار سلیمه برای نگهداری فرزندانش

۱۶ جوزا ۱۴۰۲
روایت زنان؛ مبارزه‌ی دشوار سلیمه برای نگهداری فرزندانش

بهار و هوای کابل ملایم است. در یکی از پس‌کوچه‌های«تایمنی» به سوی خانه‌ی سلیمه می‌روم. زنی که در برزخ دشوار زندگی زیر...

بیشتر بخوانید

«آموزش در خانه»؛ دختران بادغیس با استفاده از برنامه‌ی رادیویی درس می‌خوانند

۱۵ جوزا ۱۴۰۲
«آموزش در خانه»؛ دختران بادغیس با استفاده از برنامه‌ی رادیویی درس می‌خوانند

راس ساعت سه عصر روز ‌شنبه به وقت محلی در ولایت بادغیس گروه چهار نفری از دختران، رادیوی محلی را...

بیشتر بخوانید

نامه به دخترم؛ تو از نسل شیرین هستی و من به عزم تو ایمان دارم

۱۴ جوزا ۱۴۰۲
نامه به دخترم؛ تو از نسل شیرین هستی و من به عزم تو ایمان دارم

تو می‌دانی و آگاهی که هردوی ما برای تحقق آرزوها و شگوفایی آینده‌ات برنامه‌های زیبا و دست‌یافتنی بافته بودیم. آن‌گاه...

بیشتر بخوانید

جواب دهید لغو جواب

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • تماس با ما
Copyright © 2021 Rukhshana
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English

بازنشر مطالب رسانه رخشانه، تنها با ذکر کامل منبع مجاز است.