رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج

کودکان چوپان؛ محروم از آموزش، قربانی فقر، ساعت‌های طولانی کار

22 ثور 1401
کودکان چوپان؛ محروم از آموزش، قربانی فقر، ساعت‌های طولانی کار

خواهر و برادری که در جاغوری چوپانی می‌کنند. عکس: رسانه رخشانه

الیاس احمدی

در آفتاب سوزان ساعت ۱۱:۳۰ قبل ‌از ظهر که شدت گرمای آن «لمبه» می‌زند، عمران در کوه‌های اطرف منطقه‌ی « سیرتو» چوپانی می‌کند. صورت آفتاب سوخته و لباس رنگ‌ورو رفته،‌ چیزی از تازه‌گی و سرمستی کودکی در او باقی نگذاشته است.

عمران آن‌قدر کوچک است که سن و سالش را دقیق نمی‌داند و حتا نمی‌تواند بعضی از کلمات را درست بگوید. حروف «ک و گ» را «ت و د» تلفظ می‌کند. «حیات‌الله خوبه توله دِید دییه (حیات‌الله خوب است کلاه گردِ آفتاب‌گیر دارد).»

به نظر می‌رسد ۸ سال بیشتر ندارد، اما دست‌کم ۱۰ ساعت در روز در کوه‌ها و تپه‌ها می‌چرخد. کاری طاقت‌فرسا برای کودکی که وقت سرگرمی و آموزش او است.

از شدت گرما در سایه‌ی سنگی پناه می‌گیریم. نامش را درست گفته نمی‌تواند. می‌گوید، « ایمیان» که منظور عمران است.

عمران صبح زود، وقتی که بسیاری از هم‌سالانش خواب است، راه کوه را در پیش می‌گیرد.  ساعت ۱۲ ظهر به خانه‌ا‌ی که در آن چوپان است بر می‌گردد. دوساعت استراحت، بعد دوباره باید گوسفندها را برای چرا ببرد. فرقی نمی‌کند که هوا گرم باشد، سرد یا بارانی. عمران می‌گوید، هر روز دم غروب بر می‌گردد.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

یک کودک با دو برادرش در منطقه مرزی بین جاغوری و زابل اختطاف شدند

در حمله مسلحانه در جاغوری یک مادر کشته و دخترش زخمی شد

به گفته‌ی ساکنان ولسوالی جاغوری در ولایت غزنی در سال‌های اخیر پدیده‌ی کودک چوپانی در این ولسوالی بیشتر شده است. زیرا مردم نمی‌توانند چوپان بزرگ‌سال را با معاش بلند استخدام کند. کودکان گزینه‌ی‌ ارزان و در دسترس است.

کودکان که با رسانه‌ی رخشانه صحبت کرده، می‌گویند که به دلیل فقر خانواده‌های‌شان چوپانی می‌کنند واز آموزش محروم هستند.

عمران ۸ ساله  14 هزار معاش دارد. او ۹ ماه بدون وقفه باید چوپانی کند. تمام روزهای رخصتی‌اش در ۹ ماه، شاید دو روز بیشتر نباشد.

هنوز خورشید پشت قله‌های منطقه‌ی «خارتیزک» ولسوالی جاغوری پنهان است که حیات الله ۱۰ ساله با عجله صبحانه می‌خورد. می‌گوید، با تمام شدن صبحانه‌‌‌ای که نان و چای است، گوسفندانش را برای چرا می‌برد: «چند سال پیش از مالستان آمدیم جاغوری. اینجه خوب بود، پدرم هم دهقانی می‌کرد هم کار. حالی منبری شده، دیگه کار هم نیست.»

وقتی معاش ۹ ماه چوپانی حیات الله تقسیم روزهای کاری اش شود، او روزانه تنها ۶۳ افغانی می‌گیرد.

شرایط کاری کودکان چوپان یک سان است. ۹ ماه چوپانی، دست‌کم ۱۰ ساعت کار در روز و بدون داشتن روزهای تعطیلی. در میان این کودکان، دخترانی هم وجود دارد که فقر خانواده آن‌ها را مجبور کرده برای دیگران چوپانی کند.

راحله تنها هشت سال دارد. معاشش ۱۷ هزار افغانی است و رمه‌ی ۲۷  راس گوسفند را می‌چراند. او چوپان یک خانواده در قریه‌ی «پیدگه» است. به گفته‌ی راحله، خانواده‌اش در قریه «دهن‌قول» زندگی می‌کند، جایی که از محل چوپانی او بسیار فاصله دارد.

راحله را اولین‌بار نزدیکی غروب بر تپه‌ای در قریه پیدگه دیدم. در آن ساعت، زنده‌جانی جز راحله و گوسفندانش در آن حوالی نبود. راحله می‌گوید، هوا که رو به تاریکی می‌رود، ترس در دلش خانه می‌کند.

امسال اولین سالی است که راحله به خواست پدرش چوپانی می‌کند. راحله سال گذشته در مکتب لیسه نسوان مزار بی‌بی در ولسوالی جاغوری دانش‌آموز صنف دوم بود. «امسال پدرم گفت‌ که باید چوپانی کنم.»

راحله به سرعت از عقب رمه‌‌ای می‌دود که تندتر از قدم‌های کودکانه‌ی او از تپه‌‌ای به‌طرف قریه رفته است. عکس: رسانه رخشانه

رحمت‌الله، کودکی‌ست که تازه دندان‌های شیری‌اش افتاده و هنوز دندان تازه‌ی در نیاورده است. اگر معاش ۹ ماه چوپانی او تقسیم روزهای کارش اش، شود، فقط ۴۴ افغانی در روز معاش می‌گیرد. به درستی پاسخ این را که چرا چوپانی می‌کند، نمی‌داند.

فقط خوب می‌داند که از دوری مادرش دق شده است. از گفتن این که گاهی از دل‌تنگی گریه می‌کند، ابایی ندارد. او در قریه‌ی «دُزد کشته» چوپانی می‌کند و مسوول نگهداری رمه‌ی ۱۸ راس گوسفند است.

محرومیت از آموزش

عمران مانند بسیاری از چوپان کودک‌های دیگر، از مکتب‌رفتن محروم مانده است. مکتب در فکر کودکانه‌ی او همان مسجد است که زمستان‌ها پس از ۹ ماه چوپانی آن‌جا می‌رود. او می‌گوید که تا صنف هفتم در مسجد درس خوانده است. حقیقت، اما این است که این کودک کار حتا یک روز هم قدم در مکتب نگذاشته، از همین رو تصور روشنی از صنف درسی و مکتب ندارد. این کودک فکر می‌کند که زمستان سال گذشته تا صنف هفت پیش ملای مسجد درس خوانده است. «زمستو (زمستان) پیش آخوند پَن‌سِیه (پنج‌سوره) می‌خواندم تا صنف هفت.»

در پاسخ به این پرسش که «دلت می‌خواهد مکتب بروی؟» در حالی که نگاهش به دوردست‌ها گره خورده، می‌گوید:  «نشد دیگه. اگر مکتب می‌رفتم خوب بود، حالی هم که نموشه (نمی‌شود).»

رحمت‌الله که صنف اول را سال گذشته در لیسه نسوان مزار بی‌بی تمام کرده، امسال نتوانسته مکتب برود. اما می‌گوید از پدرش قول گرفته است: «چوپانی تو که خلاص شد، توره مکتب می‌فرستم.»  

رحمت‌الله و رمه‌ی گوسفندانش در دامنه‌ی یک کوه. عکس: رسانه رخشانه

در معرض خطر و خشونت

۱۰ ساعت چرخیدن در هوای گرم تابستان تنها مشکل کودکانی که از فقر چوپانی می‌کنند، نیست. آن‌ها گاهی با خشونت صاحبان کار نیز مواجه اند. هیچ‌گونه شرایطی که بتواند از این کودکان در مقابل کار زیاد یا خشونت‌های احتمالی محافظت کند، وجود ندارد.

راحله و رحمت‌الله برادر و خواهر هستند. راحله می‌گوید، مدتی پیش او و رحمت‌الله برادرش برای دوری از  تنهایی رمه‌های شان را یک‌جا کرده و ساعاتی از روز را با هم می‌گذرانده؛ اما وقتی صاحب رمه‌ی رحمت‌الله از این کار خبر می‌شود، برادرش را لت‌وکوب می‌کند، تا دوباره این کار را تکرار نکند: «دیگه از او روز به بعد ندیده‌ام.»

در شروع صحبت اما با رحمت‌الله، لت‌وکوب شدنش را انکار می‌کرد؛ اما با اندکی صحبت دلش بغض کرده و گفت: «دو دفعه زده. یک دفعه با کلوخ د پشتم زد دفعه دیگه با چوب.»

خطر حیوانات درنده نیز وجود دارد. به گفته ساکنان محل، اگر به گله حمله کنند، این کودکان توان دفاع را ندارند. به گفته‌ی مردم محل، ممکن است گذر گرگ‌ها در قسمت‌های پایین دست کوه‌ها به ندرت بیافتد؛ اما گله‌های شغال در هر قسمت کوه وجود دارد.

عمران و رمه‌ای که از آن مواظبت می‌کند؛ اما او کوچک‌تر از آن است که از خود و رمه محافظت کند. عکس: رسانه رخشانه

غلام‌شاه نوری ۶۵  ساله، باشنده‌ی قریه «خرکوش» ولسوالی جاغوری می‌گوید، که گله‌های شغال همه‌ی کوه‌های ولسوالی جاغوری وجود دارد. «شغال که هرجا زیاد است. اگر حمله کنند، ای بچه‌ها خود شان در خطر است، رمه رَ که هیچ حفظ نمی‌تانن.»

فقر خانواده در ضمیر این کودکان خانه کرده است. وقت از رویای شان می‌پرسم، دغدغه شان نان است. عمران می‌گوید: «می‌خواهم پول پیدا کنم و آرد و روغن بخرم.»

رحمت‌الله یک بار دست چپش شکسته بود و بنا بر وضعیت بد اقتصادی پدرش او را نزد داکتر نبرد؛ اکنون نمی‌تواند از آن دستش بخوبی استفاده کند.

رحمت‌الله دست چپش شکسته بود اما نزد داکتر مراجعه نکرده اکنون معیوب شده است. عکس: رسانه رخشانه

افزایش کودکان چوپان

شریف، پدر عمران باشنده‌ای اصلی یکی از دوردست‌ترین قریه‌های ولسوالی جاغوری، بنام «جاغ؛ است. او دو زن دارد و پنج فرزند. به نسبت خشکسالی، فقر و بیکاری با یک زنش به قریه خارتیزک جاغوری پناه آورده است. مادر عمران را با سه کودک دیگرش، در جاغ مانده تا به کارهای آن‌جا رسیدگی کند «ای بچه (عمران) ر آوردیم، خوبه سال ۱۰ تا ۱۴ هزار چوپانی می‌کنه».

ولسوالی‌های جاغوری و مالستان از مناطق محروم ولایت غزنی است. عمدتا پیشه اصلی مردم کشاورزی و مالداری است. ساکنان این دو ولسوالی در چند سال اخیر مدام در معرض جنگ قرار داشته است.

در حمله چهار سال قبل طالبان به این دو ولسوالی هزاران خانواده آواره شدند و بیشتر آنان به شهر غزنی، بامیان و کابل مهاجر شدند.

به گفته‌ی شماری از باشندگان جاغوری، در سال‌های قبل مردم یک قریه مشترکا یک چوپان بزرگ‌سال یا جوان، با حقوق بیشتر از ۳۵ هزار افغانی می‌گرفتند، اما اکنون به دلیل، فقر و سقوط اقتصاد بسیاری از خانواده‌ها، این کار تقریبا ناممکن شده است. غلام‌شاه می‌گوید: «حالی از یک قریه نصف یا بیشتر یا کمتر شان نمی‌تواند شریک چوپان شود. بخاطر ای مشکلات همان‌های که وضعیت شان خوب است، یک چوپان کوچک؛ با هزینه‌ی کم می‌گیرد.» او با اشاره به زیاد شدن تعداد چوپان‌ها می‌گوید: «سابق یک چوپان رَ د یک قریه می‌گرفتند، حال ممکن ۳-۴ تا بچه‌ی کوچک که اکثرا کمتر از ۱۰ سال سن دارند، در یک قریه و خانه‌های جدگانه چوپانی کنن.»

قیوم صفری، می‌گوید که دلیل اصلی این کار فقر شدید شماری از خانواده‌هاست: «مردم نان نداره! حتا دختر خوده چوپان می‌شانه. چاره هم نیست، وقتی گرسنه باشی از هر راه ممکن دنبال نان می‌دوی.»

برچسب ها: فقرکودکان چوپانکودکان کارولسوالی جاغوری
به اشتراک گزاریتوییتچسباندن

مطالب مرتبط

از جاده‌های کابل تا کوچه‌های خاکی برچی؛ مبارزه بی‌وقفه علیه محدودیت‌های آموزشی دختران

28 ثور 1401
از جاده‌های کابل تا کوچه‌های خاکی برچی؛ مبارزه بی‌وقفه علیه محدودیت‌های آموزشی دختران

لیلا یوسفی از روزی که طالبان کابل را گرفت، صدای اعتراض زنان در خیابان‌های پایتخت بلندتر ازهر اعتراض دیگری، این...

بیشتر بخوانید

فراخوان ویژه دختران دانش‌آموز مکتب

27 ثور 1401
فراخوان ویژه دختران دانش‌آموز مکتب

 رسانه‌ی رخشانه از تمامی دختران دانش‌آموز که در افغانستان زندگی می‌کنند و اجازه رفتن به مکتب را ندارند، می‌خواهد تا...

بیشتر بخوانید

طالبان و ۹ ماه سیاه برای زنان افغانستان

27 ثور 1401
خشونت طالبان علیه زنان معترض در کابل؛ معترضان دو ساعت در محاصره این گروه بودند

هر چند که گروه طالبان بارها اذعان داشتند که با کار و تحصیل زنان در چوکات شریعت اسلامی مخالفتی ندارند؛...

بیشتر بخوانید

طرح تفکیک جنسیتی در تفریحگاه‌ها؛ «در پارک راه ندادند، در قوماندانی عکس مراسم نامزادی‌مان را خواستند»

26 ثور 1401
طرح تفکیک جنسیتی در تفریحگاه‌ها؛ «در پارک راه ندادند، در قوماندانی عکس مراسم نامزادی‌مان را خواستند»

باشنده‌گان کابل می‌گویند که طرح تفکیک جنسیتی طالبان در پارک‌های تفریحی باعث دردسر مردم شده‌ است. این طرح برای بسیاری...

بیشتر بخوانید

جواب دهید لغو جواب

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • تماس با ما
Copyright © 2021 Rukhshana
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English

بازنشر مطالب رسانه رخشانه، تنها با ذکر کامل منبع مجاز است.