رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج

کام تلخ دختری که خوشی‌های مردم را ماندگار می‌کند

۸ ثور ۱۴۰۲
کام تلخ دختری که خوشی‌های مردم را ماندگار می‌کند

عکس: ارسالی به رسانه‌ی رخشانه

زیبا بلخی

کارش ماندگار کردن خاطرات خوش مردم است؛ اما کام زندگی‌ خودش تلخ است. حکایت زندگی دختری در ولایت بلخ که از محافل عروسی تصویربرداری می‌کند. مریم(مستعار) ۲۳ ساله می‌گوید: «طالبان برای ما بسیار مشکل خلق می‌کنند. ما را راحت نمی‌گذارند. در چک‌پاینت‌ها زیادتر مورد تحقیق قرار می‌گیریم، چندین بار کمره‌ام از پیشم گرفته شده و برایم گفتند تو کافر هستی. کار شما در اسلام گناه است.»

او می‌گوید، چهار سال است که این کار را پیش می‌برد؛ اما از روزی‌که طالبان در افغانستان حاکم شده، آب خوش از گلویش پایین نرفته است.

مریم می‌گوید، پدرش توان کارکردن ندارد و او تنها نان‌آور خانواده‌ی هفت نفری‌اش است و حتا قبل از طالبان نتوانست به دلیل فقر اقتصادی به دانشگاه برود: «مشکلات اقتصادی باعث شد که من نتوانم وارد پروسه‌ی کانکور شوم و من دنبال یک منبع درآمد شدم. دنبال یک شغلی که بتوانم به اقتصاد فامیلم کمک کنم و در قسمت تامین مصارف زند‌گی به پدرم که پیر و مریض است و توان کار را ندارد، همکاری کنم.»

آغاز کار مریم برمی‌گردد به کمکی که دوستش چهار سال پیش به او کرده بود. او در ابتدا رایگان در استدیوی تصویربرداری دوستش این حرفه را یاد گرفت؛ اما بسیار زود موفق شد تا استدیوی تصویربرداری خودش را تاسیس کند.

او می‌گوید، دست‌کم ۱۰ دختر که تنها‌ نان‌آور خانواده‌های شان بودند را در کنارش به کار جذب کرد: «اکثریت دخترهایی که در این بخش کار می‌کردند، از روی علاقه نبود. از روی مجبوری بود که با مشکلات شدید اقتصادی روبه‌رو بودند. چهار پنج ماه رایگان کار کردن بسیار دوره‌ی مشکل بود که باید سپری می‌کردیم. بنابر این من تصمیم گرفتم با ایجاد این استدیو به چند دختر خانم آموزش بدهم که بتوانند از این طریق به یک منبع درآمد برسند.»

این مطالب هم توصیه می‌شود:

زخم زندگی؛ روایت زندگی دشوار همسر سربازی که در جنگ با طالبان جان باخت

یک زن در دایکندی با خوردن تریاک خودکشی کرد

 زندگی مریم و ۱۰ دختر دیگر با تاسیس آن استدیو در حال سرو سامان گرفتن بود؛ اما تندباد سیاسی در افغانستان از راه رسید. تحولی‌که زندگی زنان را زیر و رو کرد. مریم در توصیف این وضعیت می‌گوید: «کارم تازه رونق گرفته بود. من که هیچ حامی نداشتم و توانستم استدیویی را ایجاد کنم، خیلی سخت بود که ببینم تمام دست‌آوردهایم و تمام زحماتم یک‌شبه به فنا رفت و نابود شد. استدیویم بسته شد و همه‌ی دخترها بیکار شدند.»

طالبان از زمان برگشت دوباره به قدرت، محدودیت‌های فراوانی بر زندگی زنان وضع کرده‌اند. ممنوعیت کار، آموزش و تحصیل، سفر آزادانه، سلب حق فعالیت سیاسی و ورزش تنها بخشی از فرمان‌های طالبان است که به طور سیستماتیک زنان را محدود کرده‌ است.

پیامد این محدودیت‌ها خانه‌نشینی، بی‌کاری، دوری از آموزش، خشونت خانوادگی و بی‌سرنوشتی زنان و دختران بوده است. سرمنشی عمومی سازمان ملل گفته است، زنان در افغانستان از زندگی عمومی حذف شده‌اند.

مریم هم پس از روی کارآمدن طالبان و بسته شدن استدیوی کارش، تصمیم گرفت از افغانستان خارج شود؛ اما موفق نشد. او می‌گوید که با ماندن در افغانستان، تصمیم گرفته که تسلیم نشود: «این بار تصمیم گرفتم تسلیم نشوم و متفاوت‌تر کار خود را آغاز کنم.»

مریم با همین‌ رویکرد پیش رفته است. ۴۰ روز پس از روی کارآمدن دوباره‌ی طالبان، از خانه و به طور آنلاین کارش را از سر گرفت: «از طریق صفحه‌ی فیسبوک سفارش می‌گرفتم. کم کم توانستم کارم را در بخش عکاسی و تصویربردای دوباره رونق بدهم.»

اما دردسرهای طالبان چیزی نبود که دست از سر مریم بردارد. او بارها توسط افراد طالبان در ایست‌های بازرسی مورد بازپرس قرار گرفته و گاهی توهین و تحقیر نیز شده است.

طالبان در روزهای اول برگشت دوباره‌ی خود به افغانستان،  وزارت«امر به معروف و نهی از منکر» را جایگزین«وزارت امور زنان» کردند. پس از آن زمان، ماموران امر به معروف طالبان در خیابان‌ها پیش روی زنان سبز می‌شوند و در مورد نوع پوشش، شنیدن موسیقی و مسایل دیگر پرس‌و‌پال می‌کنند.  به همین خاطر، شکایت از بدرفتاری طالبان با زنان در خیابان‌ها فراوان است. گزارش‌های زیادی وجود دارد که طالبان زنان را به بهانه‌های مختلف، مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند.

قبلا یک دختر به رسانه‌ی رخشانه گفته بود: «شهر وحشت‌ناک شده است. افراد چپن‌سفید طالبان برایم حیثیت مامور مرگ را دارند.»

مریم گفته است: «در حکومت طالبان کار ما غیرقانونی دانسته می‌شود. همیشه می‌گویند، تصویربرداری کفر است و گناه دارد. در اسلام جواز ندارد. چندین بار به همین خاطر دوست‌هایم را در چک‌پاینت وقتی با کمره دیدند، بازداشت کرده و با خود بردند تا این‌که فامیل شان به استخبارات رفتند و بعد از گفتگوی بسیار زیاد توانستند از گیر استخبارات طالبان رها شوند.»

مریم تا پیش از روی کارآمدن طالبان، شب و روز در محافل عروسی به منظور تصویربرداری می‌رفت؛ اما حالا تنها از طرف روز می‌تواند سفارش کار قبول کند. دردسر دیگر مریم و همکارانش، حضور سرزده و گاه و بیگاه ماموران امر به معروف طالبان در محافل عروسی است: «از طرف صاحب هوتل گفته می‌شود که باید امر به معروف از حضور مه با خبر نشود، خود را در جمع مهمانان پنهان کنم  و وسایل خود را هم در بکس یا خریطه‌ی یکی از مهمان بگذارم تا برایم مشکل خلق نشود.»

او هفته‌ی پیش، زمانی‌که ماموران طالبان به‌دلیل پخش موسیقی در یک محفل عروسی، به داخل هوتل هجوم آوردند، در میان مهمانان پنهان شد.

با این‌که کار مریم ففط ماندگار کردن شادی مردم است؛ اما او به درستی معنای این رفتار طالبان را نمی‌داند: «مردم از کار ما بسیار راضی هستند که محفل شان را تصویربرداری می‌کنیم. چون‌که من دختر هستم، خانم‌ها هم می‌توانند راحت از محفل شان لذت ببرند.»

مریم می‌گوید، برای روزهایی‌که مثل گذشته بتواند آزادانه کار کند، لحظه‌شماری می‌کند: «روزانه ما را چک پاینت‌ها ایستاد می‌کنند. در مورد محرم و کمره‌ ما بسیار پرس‌وپال می‌کنند و گیر می‌دهند. بارها تهدید شدم که کمره من را می‌شکنند؛ اما ناگزیر هستم همین‌قدر تحقیر را تحمل کنم، چون برای پیش‌برد زند‌گی نیاز دارم کار کنم و پول به دست بیاورم.»

محدودیت‌های طالبان، تمامی عرصه‌های زندگی زنان را تحت تاثیر قرار داده و فضا را برای شان تنگ کرده است.

برچسب ها: زنانمحافل عروسی
به اشتراک گزاریتوییتچسباندن

مطالب مرتبط

زخم زندگی؛ روایت زندگی دشوار همسر سربازی که در جنگ با طالبان جان باخت

۱۷ جوزا ۱۴۰۲
زخم زندگی؛ روایت زندگی دشوار همسر سربازی که در جنگ با طالبان جان باخت

عارفه صالحی در هوای سوزان شهر هرات و در گرمای 38 درجه‌ سانتی‌گراد سرگرم کار است. برای چند روز در...

بیشتر بخوانید

روایت زنان؛ مبارزه‌ی دشوار سلیمه برای نگهداری فرزندانش

۱۶ جوزا ۱۴۰۲
روایت زنان؛ مبارزه‌ی دشوار سلیمه برای نگهداری فرزندانش

بهار و هوای کابل ملایم است. در یکی از پس‌کوچه‌های«تایمنی» به سوی خانه‌ی سلیمه می‌روم. زنی که در برزخ دشوار زندگی زیر...

بیشتر بخوانید

«آموزش در خانه»؛ دختران بادغیس با استفاده از برنامه‌ی رادیویی درس می‌خوانند

۱۵ جوزا ۱۴۰۲
«آموزش در خانه»؛ دختران بادغیس با استفاده از برنامه‌ی رادیویی درس می‌خوانند

راس ساعت سه عصر روز ‌شنبه به وقت محلی در ولایت بادغیس گروه چهار نفری از دختران، رادیوی محلی را...

بیشتر بخوانید

نامه به دخترم؛ تو از نسل شیرین هستی و من به عزم تو ایمان دارم

۱۴ جوزا ۱۴۰۲
نامه به دخترم؛ تو از نسل شیرین هستی و من به عزم تو ایمان دارم

تو می‌دانی و آگاهی که هردوی ما برای تحقق آرزوها و شگوفایی آینده‌ات برنامه‌های زیبا و دست‌یافتنی بافته بودیم. آن‌گاه...

بیشتر بخوانید

جواب دهید لغو جواب

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • تماس با ما
Copyright © 2021 Rukhshana
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English

بازنشر مطالب رسانه رخشانه، تنها با ذکر کامل منبع مجاز است.