زیبا بلخی
روی یکی از ده بستر اتاق یکی از شفاخانههای شهر مزارشریف افتاده و از شدت درد رنگ به صورتاش ندارد. نه به راحتی توان صحبت کردن دارد و نه توان حرکت دادن بدنش را.
فرشته(مستعار) دختر ۱۸سالهای که برای فرار از ازدواج اجباری دست به خودکشی زده است. به گفتهی بستگاناش، او خودش را از بام خانه به پایین انداخته، اما زنده مانده است.
به گفتهی منابع صحی، افتادن از ارتفاع باعث شده که فرشته دچار شکستگی در قسمتهایی از ستون فقرات شود. این اتفاق در روزهای اول ماه ثور رخ داده است.
وقتی به دیدار فرشته در شفاخانه رفتم، سه روز از حادثه گذشته بود. وضعیتاش نشان میداد که درد شدیدی میکشید. حالاش را که پرسیدم گفت: «از درد میمیرم. داکترها گفتند اگر به زودی عملیات نشوی ممکن است از ناحیه کمر به پایین فلج شوی».
به دلیل درد زیاد، فرشته قادر به صحبت کردن و روایت آنچه برایش اتفاق افتاده نیست؛ مادرش کنارش نشسته و در ادامه صحبتهای فرشته میگوید: «پدرش زندگی دخترکم را میخواست خراب و نابود کند ولی دخترم راضی نبود. به خاطر همین خود را از بام خانه پایین انداخت و میخواست خودکشی کند اما خدا فضل کرد که زنده ماند».
مادر فرشته حاضر شد با نام مستعار فاطمه سرگذشت دخترش را روایت میکند. فاطمه میگوید، شوهرش میخواست به خاطر پول دخترش را به یک مرد ۴۲ ساله بفروشد.
در این گزارش به خواست فاطمه برخی از جزئیات برداشته شده است.
فاطمه گفته: «این مرد از دوستان شوهرم بود و بسیار مال و میراث دارد. شوهرم به خاطر همین مال و میراث اصلا فکر نکرد زندگی دخترش چه میشود، زود قبول کرد که دخترش را به این مرد بدهد. من بسیار ممانعت کردم، اما حرف زن در افغانستان مخصوصا در مناطق دور دست اصلا شنیده نمیشود. به حرفهایم توجه نکرد و گفت دختر را به همین دوستم میدهم شما حق ندارید چیزی بگویید شیرینی دخترم را داد اما دخترم تحمل نتوانست».
در حالی که نگاه فاطمه به دختر نیمه جاناش روی بستر شفاخانه دوخته شده میگوید که التماسهای فرشته هم نتوانست مانع کار شود.
فاطمه به خاطر گریههای بیاختیار به سختی میتواند حرف بزند، اما حرفاش را ادامه میدهد: «دو روز بعد از اینکه شیرینی را دادیم، ساعتهای سه بجه چاشت بود؛ من در خانه مصروف جارو کردن حویلی بودم که شوهرم آمد و گفت بیا که دخترت خود را از بام پایین انداخته و در جوی آب افتاده و ضعف کرده، زود چادریات را بپوش بیا شفاخانه برویم. همان لحظه دست و پایم سست شد یک چیغ بلند زدم و گفتم دخترم حتما مرده. هیچ نمیدانم تا شفاخانه چه قسم رسیدیم».
فاطمه میگوید، پزشکان بخش جراحی عصب به آنها گفتهاند، شکریه از ناحیه ستون فقرات دچار شکستگی شده است و برای درمان نیاز است که به کابل یا به یکی از شفاخانههای شخصی در بلخ منتقل شود: «وقتی از بام خود را پایین انداخته بود داخل جوی که سمنت شده بود افتاده و کمرش هم در قسمت لبه جوی خورده بود. داکترها هم گفتند به همین خاطر کمرش شکسته ولی باید هرچی زودتر عملیات شود وگرنه ممکن است که از کمر به پایین فلج شود».
شوهر فاطمه از راه کشاورزی هزینه زندگی خانواده ۹ نفری خود را تامین میکند. آنها ساکن منطقهای در ولسوالی بلخ ولایت بلخ است.
فاطمه گفته: «ما هم مصرف عملیاتاش را نداشتیم. چند روز پدرش پشت همین موضوع سرگردان بود تا برود و مصرف عملیات را پیدا بکند. بالاخره امروز توانست از دوستهایش قرض بکند و امروز از طرف دیگر میرویم طرف کابل تا آنجا عملیاتش انجام شود و دخترم خوب شود».
فاطمه در حالی نگران سلامتی دخترش است که همچنان نگران آینده او نیز است: «نمیفهمم دیگر دخترم چه سختیها را خواهد کشید. اگر عملیات هم شود مثل سابق جور نمیشود. اگر با آن مرد هم ازدواج بکند روزگارش سیاه میشود و روی خوشی را نخواهد دید».
گروه طالبان پیش از این با نشر فرمانی ازدواج اجباری زنان و دختران را ممنوع قرار داده است. در ماده اول این فرمان در ارتباط به ازدواج اجباری آمده است: «رضایت دختران بالغ در اثنای نکاح ضروری است و هیچ کسی کدام زن را به جبر و اکراه به نکاح مجبور نمیتواند».
اما در عمل دیده میشود که ازدواج اجباری بیشتر شده است.
یک نهاد حقوقبشری موسوم به «رواداری» در گزارشی درباره وضعیت کودکان افغانستان گفته است، در دو سال گذشته ازدواج اجباری و زیرسن دختران افزایش یافته است.
این نهاد حقوق بشری به تاریخ ۲۷عقرب سال ۱۴۰۲ گزارشی را در مورد وضعیت حقوقبشری کودکان در افغانستان از۲۵اسد ۱۴۰۰ تا ۲۴میزان ۱۴۰۲ منتشر کرده است.
در گزارش این نهاد آمده است که ازدواج اجباری، اقدام به خودکشی، آزار جنسی و دیگر اشکال خشونت و بدرفتاری با کودکان در بخشهای مختلف کشور افزایش یافته است.
چند ماه پیش نیز دختر دیگری در کابل خودش را از بام خانه انداخته و جانش را از دست داده بود. بستگان این قربانی به رسانهی رخشانه گفته بودند که او برای فرار از ازواج اجباری خودکشی کرده است.
در همین حال یکی از داکتران در شفاخانه حوزوی ابوعلیسینای بلخی شهر مزارشریف به شرط حفظ هویتاش با تایید این رویداد به رسانه رخشانه گفته است، دختران و زنان زیادی هستند که اقدام به خودکشی میکنند و برای تداوی به این شفاخانه منتقل میشوند.
این داکتر هر چند آمار مشخصی از دخترانی که اقدام به خودکشی میکنند ارائه نمیکند، اما میگوید بیشتر دختران که برای تداوی به این شفاخانه آورده میشوند کسانی هستند که برای فرار از ازدواج اجباری و خشونتهای خانوادگی دست به چنین عملی میزنند.
این منبع مطلع صحی گفته: «بخش داخله را اگر ببینید نزدیک به ۱۰دختر بستر هستند که بیشترشان یا تیزاب خوردند یا داروی مرگ موش خوردند و بعضی دختران هم رگ دست خود را زدهاند. وقتی از همه شان پرسیده میشود چرا چنین کاری را انجام دادند یا از ازدواج اجباری یاد میکنند و یا هم میگویند پدرم، برادرم یا شوهرم بالایم ظلم میکرد و لتوکوب میکرد به همین خاطر خواستیم خود را بکشیم».
از نظر فعالان حقوق زن نیز هزینه سیاست زنستیزی در افغانستان به قیمت جان بسیاری از دختران تمام میشود.
پلوشه پیوندی یکی از فعالین حقوق زن میگوید، پس از تغییر نظام، سیاستهای زن ستیزانه طالبان یکی از دلایل اصلی افزایش ازدواجهای اجباری است: «وجود شرایط ذیق و محرومیت دختران از تحصیل و عدم دسترسی زنان به حقوق اساسیشان، عنعنات غیراسلامی رایج میان مردم کشور و نقش زنان به عنوان جنس دوم، اقتصاد ضعیف خانوادهها و بهرهگیری از دختران برای رفع مشکلات اقتصادی، عدم حضور زنان در تصمیمگیریهای خانوادگی و نقش سلطهجویانه مرد خانواده در امور زندگی دختران به خصوص دختران زیر سن، ازعمدهترین دلایلی است که ازدواج اجباری در افغانستان بیشتر میشود».