راحله یوسفی
«هر باری که شوهرم از بیرون به خانه میآید و تلاشهایش برای دریافت کار بینتیجه میماند، بدون اینکه من با او حرف بزنم، لتوکوب و دعوا را آغاز میکند.»
این گفتههای بنفشه است. زنیکه پس از آمدن طالبان، او و همسرش کار شان را از دست دادهاند و فقر کارد را به استخوان آنها رسانده است.
بنفشهی ۳۱ ساله به رسانهی رخشانه میگوید، تا کنون تلاشهای او و همسرش برای پیدا کردن کار بینتیجه بوده است. سفرهی خالی تنها مشکل خانوادهی پنجنفری بنفشه نیست، خشونت خانوادگی نیز زندگی را به کام او تلخ کرده است. بنفشه میگوید، شوهرش بارها در دو سال گذشته بهویژه در ده ماه پسین، او را لتوکوب کرده است: «پیش از آمدن طالبان و بیکار شدن هر دوی ما، زندگی مشترک ما بسیار خوب و به خوشی میگذشت. دعواهای اندک در هر خانواده رخ میدهد؛ اما هیچگاهی این دعواها به خشونت فزیکی مبدل نشده بود؛ اما اکنون شوهرم، من را با هر وسیلهای که در دسترس دارد، لتوکوب میکند.»
بنفشه پیش از روی کار آمدن طالبان در افغانستان، کارمند بخش منابع بشری یک نهاد خصوصی داخلی بود که همزمان با سقوط جمهوریت از سوی طالبان، فعالیت این نهاد متوقف شد. بنفشه گفته است، او و دهها تن از زنان دیگر که سرگرم کار در این نهاد بودند، بیکار شدند.
همسر بنفشه که ۳۵ سال سن دارد نیز کارمند کمیسیون مستقل حل منازعات و ارتباط مردم با دولت بود که پس از روی کار آمدن طالبان، کارش را از دست داد.
او می افزاید: «از همان اوایل که کابل توسط طالبان سقوط کرد، من و شوهرم وقتی در ۱۵ آگست از دفتر به خانه برگشتیم، بار دیگر به دفتر خواسته نشدیم. نهادی که شوهرم در آن کار میکرد، از سوی طالبان منحل شد. فعالیت دفتر ما نیز متوقف شد.»
تا پیش از قدرت گرفتن طالبان، دستکم ۲۶ درصد از کارمندان اداراههای خدمات ملکی در افغانستان را زنان تشکیل میدادند؛ اما طالبان در روز اول تسلط بر افغانستان، زنان را از رفتن به ادارهها منع کردند. چند ماه بعد نیز کار زنان در ادارههای غیر دولتی داخلی و خارجی را ممنوع کردند.
با ممنوعیت کار زنان تنها در ادارههای دولتی، بیش از ۱۰۰ هزار زن بیکار شدند. آمار دقیق زنانی که در ادارههای دولتی و خارجی کار خود را از دست دادند، تا هنوز مشخص نیست؛ اما شمار این زنان به بیش از صدها تن میرسد. بحران بیکاری تنها دامن زنان را نگرفت، مردان زیادی نیز با آمدن طالبان بیکار شدند.
براساس گزارش سازمانهای حقوقبشری در افغانستان، دستکم ۹۰ درصد مردم افغانستان با فقر و کمبود مواد غذایی مواجه هستند.
هفت سال از زندگی مشترک بنفشه و همسرش میگذرد. آنها سه فرزند دارند. بنفشه گفته است، در دو سال گذشته مجبور شده برای تامین غذا، وسایل خانه و زیورات شخصی خود را نیز بفروشد. آثار آخرین خشونتی که شوهر بنفشه در برابر او بکار برده، هنوز بر روی دست راست و پیشانی او دیده میشود. از نظر بنفشه، این وضعیت نتیجهی بیکاری و فقر افتصادی است.
بنفشه که در منطقهی تایمنی شهر کابل زندگی میکند، میافزاید: «من ماهانه ۲۲ هزار افغانی معاش داشتم و شوهرم ۲۵ هزار افغانی معاش داشت. ما یک سال پیش توانسته بودیم از پساندازهای چندین سالهی خود و با یک مقدار پول قرض این آپارتمان چهار اتاقه را خریداری کنیم. هر چند قرض را پرداخت کردیم؛ اما پس از بیکار شدن، هیچ پولی پسانداز نداشتیم تا آن را مصرف کنیم. چوری و انگشترهای طلای من و دو عدد قالین را فروختیم تا اندکی مواد غذایی خریداری کنیم.»
دفتر هماهنگکنندهی کمکهای بشردوستانه سازمان ملل در افغانستان(اوچا) روز سهشنبه، بیستوهفتم سرطان در بیانیهای گفت که خشونتهای مبتنی بر جنسیت، پس از رویکار آمدن طالبان ۲۵ درصد افزایش یافته است. عامل عمدهی این وضعیت، محدود کردن زنان و ممنوعیت حضور در فضای عمومی گفته شده است.
بنفشه که دانشآموختهی کمپیوترساینس از دانشگاه کابل است و ازدواجاش نیز به اساس تفاهم میان او و همسرش صورت گرفته بود، میگوید که هرگز تصور چنین روزی که مورد خشونت فزیکی قرار بگیرد را نداشته است.
بنفشه با صورت رنگپریده و موهای ژولیده روایتهای تلخی از خشونتهای فزیکی همسرش بازگو میکند: «سه روز پیش شوهرم، برای جستجوی کار به بیرون از خانه رفته بود. وقتی دوباره برگشت، از او پرسیدم که کار پیدا کردی؟ او بدون اینکه به سوال من پاسخ دهد، فحش داد و با یک چوپ به لتوکوب من شروع کرد. در همین دعوا و کشمکش یک بند دستم برآمد.»
بنفشه میگوید، این وضعیت تاثیر بسیار بدی بالای کودکانش گذاشته و او نگران آیندهی آنها است: «وقتی شوهرم مرا لتوکوب میکند، دخترم که سه ساله است، گریه میکند و چیغ میزند. فکر میکنم که او میترسد. پسرم، شش سال سن دارد و او خود را در میان ما قرار میدهد و تلاش میکند که به نوعی مانع پدرش شود تا مرا لتوکوب نکند. این وضعیت مرا به تنگ آورده است. اگر کودکانم نمیبودند، خودکشی میکردم.»
فرشته محمدی، روانشناس میگوید، بیکاری، فقر و مشکلات اقتصادی، زمینهساز خشونتهای خانوادگی میشود. این روانشناس ۲۸ ساله به این باور است که سنتهای مردسالار حاکم در جامعهی افغانستان بهویژه در شرایط کنونی که طالبان حاکم شدهاند، سبب شده که مردان خانواده دست به خشونت بزنند.
هرچند زنان افغانستان همواره مورد خشونت فزیکی، کلامی و روانی قرار گرفتهاند؛ اما در ۲۰ سال گذشته تلاشهایی برای کاهش خشونت، دفاع از حقوق زنان و دستیابی زنان به حقوق اساسی شان صورت گرفته بود که با رویکار آمدن طالبان، این دستاوردها از بین رفته است. درحال حاضر فعالیت شماری از نهادها، مانند کمیسیون حقوق بشر، وزارت امور زنان و سایر نهادهایی که برای دفاع از حقوق زنان و محو خشونت کار میکردند، متوقف شده است.
به نظر میرسد، محدودیتهای طالبان از یکسو و فقر و بیکاری از دیگر سو زندگیهای زیادی را در مضیقه قرار داده است. به گفتهی بنفشه: «مکانی نیست که بروی و شکایت کنی و کسی نیست که غمخوار آدم باشد. همین زندگی است و ما چارهای جز تحمل آن نداریم.»
این روزها خبر قتل و خودکشی زنان و دختران در افغانستان سرخط خبرها است. در آخرین مورد، تنها در سه ولایت افغانستان در ۲۴ ساعت، دو زن به قتل رسیده و یک دختر و پسر نوجوان خودکشی کردهاند. اخیرا یک مرد در ولایت فاریاب خواهرش را به ضرب گلوله کشته است.