آزاده
خودش را قوی نشان می دهد؛ اما آثار ترس در رفتارش پیدا است. پیالهی چای سبز را با دو دستش فشار میدهد و هر لحظه با چشمهای درشت و سیاهش اطراف خود را میپاید. حرفهایش را با بغض و از شکنجهی طالبان شروع میکند: «صداهای او شلاقها یادم نمیره. برایم به کابوس تبدیل شده. هر شب ازخواب میپرم.»
سعیده نام مستعار دختری است که در موج جدید دستگیری زنان توسط طالبان به بهانهی«بیحجابی»، بازداشت شده بود. او به سختی حاضر شد تا مصاحبه کند و به محل قرار، کافهای در کابل، بیاید. با آنکه لباس بلند سیاه پوشیده؛ اما لحظهای هم حاضر نیست که ماسک سیاه را از صورتاش بردارد.
سعیده ۲۲ ساله است. او در ماه گذشتهی میلادی از بازار«لیسه مریم» شهر کابل توسط نیروهای امر به معروف طالبان بازداشت شد. سعیده به دلیل نگرانی از پیگرد امنیتی، مایل نیست که تاریخ دقیق روز بازداشتاش در گزارش ذکر شود.
او میگوید که به خاطر پوشیدن شلوار جین بازداشت و به حوزه … امنیتی طالبان منتقل شده است، در حالی که در لحظهی بازداشت لباس بلند سیاه پوشیده بوده و ماسک نیز بر صورت خود داشته است: «درحال خرید بودم. دو زن که فقط چشمان شان دیده میشد و حجاب سیاه به تن داشتند، از دستم کش کرده و بهزور مرا به طرف رنجر بردند. من که از خود مقاومت نشان می دادم، با لگد مرا میزدند.»
سعیده میگوید، شاید چشمان سیاه و سرمه کردهی آن دو زن را هرگز فراموش کرده نتواند: «با آن که زن بودند؛ اما هیچ رحم در آنها دیده نمیشد. مرا بسیار بیرحمانه بر روی زمین کشان کشان به طرف موتر رنجر بردند که تمام لباسم شاریده بود. پاهایم و بدنم زخمی شده بود.»
گروهی از کارشناسان سازمان ملل متحد گفتهاند، طالبان از اول ماه جنوری سال جاری میلادی اقدام به بازداشت و دستگیری خودسرانهی دختران و زنان به اتهام بیحجابی کرده و با افراد بازداشتشده بدرفتاری کردهاند. این بازداشتها در مناطق هزارهنشین و تاجیکنشین اتفاق افتاده است. براساس اعلامیهی این گروه کارشناسان سازمان ملل متحد، طالبان بازداشت زنان را در ولایتهای دیگر از جمله بامیان، بغلان، بلخ و قندوز هم ادامه دادند.
سعیده نیز که از منطقهی تاجیکنشین در کابل بازداشت شده گفته، افراد طالبان ابتدا او را در یک اتاق تاریک و سرد حوزه… بردند که در آنجا تقریبا ۲۰ دختر دیگر نیز نگهداری میشدند. به گفتهی سعیده، همهی دختران کاملا حجاب داشتند. حتا او دختری را دیده که حجاب و رویبند سیاه داشته و تنها چشماناش دیده میشده؛ اما طالبان او را نیز به بهانهی«بدحجابی» دستگیر کرده بودند.
سعیده نحوهی رفتار طالبان با دختران بازداشتشده را چنین روایت میکند: «بهخدا مثل قیامت بود. دختران را آزار و اذیت میکردند. با چشمانم دیدم که یک طالب که نسبتا جوان بود و لباس نظامی بر تن داشت، دست خود را به یخن یکی از دخترا انداخت. هر چه او دختر داد و بیداد میکرد، طالب فقط با صدای بلند خنده میکرد و پنجشیری کافر گفته، توهین میکرد.»
قبلا نیز رسانهی رخشانه روایتهایی از دختران بازداشتشده را منتشر کرده که نشان میدهد آنها به طور گسترده در بازداشت طالبان شکنجهی جسمی و روانی شدهاند.
رینا امیری، نماینده ویژهی ایالات متحدهی امریکا در امور زنان و حقوق بشر افغانستان نیز به تازهگی گفته، برخی از دخترانی که به بهانهی حجاب بازداشت شدند، دست به «خودآزاری و خودکشی» زدهاند. اشارهی او به شکنجهی روانی و جسمی زنان و دختران در بازداشت طالبان است.
سعیده نیز به رسانهی رخشانه میگوید: «چند دختر حالت شان بسیار وخیم بهنظر میرسید و حرف زده نمیتوانستند. طالبان آنها را مثل توپ با پای شان شوت کرده تا اتاق آوردند، دخترا بر روی زمین افتاده بودند و بی صدا اشک میریختند.»
سعیده میافزاید که افراد طالبان با به کارگیری الفاظ بد، دختران را شکنجهی روانی میکردند: «چپ باشید فاحشههای پنجشیر، شما پنجشیریها کافر هستید. همهی تان جاسوسخارجیها هستید. پنجشیر را خو از پیشتان گرفتیم. شما را از افغانستان گم میکنیم. شما تاجیکا و هزارهها کافر هستید.»
سعیده میگوید که او را برای بازجویی به اتاق نسبتا کوچکی بردند که یک چوکی و میز در وسط آن گذاشته بود و در حدود ۵ الی ۶ نفر از نیروهای طالبان در آنجا ایستاده بودند. سه مولوی که چپن سفید به تن داشتند، از من در مورد مسائل دینی سوال میکردند: «چرا شما کافرا نماز نمیخوانید. چرا توبه نمیکنید. توبه کنید که گناههای تان بریزه. همیشه ده کوچه و بازار برای فساد بیرون میشوید.»
سعیده میگوید که چون ترس و استرس زیادی داشته، نتوانسته به پرسشهای دینی طالبان پاسخ دهد: «وقتی مولوی به آن سرباز دستورداد، به پشتو حرف زد و من چیزی نفهمیدم. تمام وجودم یخ بسته بود، نمیفهمیدم چه گفتند. آن سرباز پوزخندی زد و با لگد به پشتم وار کرد. بعدش از موهایم گرفته و مرا کشکرده به اتاق دیگر برد، با لگد و مشت به تمام بدنم کوبید. موهایم را میکند و با صدای بلند خنده میکرد. هر چه گریه میکردم، میگفت، چپ باش فاحشهی پنجشیری.»
به گفتهی سعیده، طالبان تمام محتوای تلفن شخصیاش را چک کردهاند. از عکسهای شخصی گرفته تا پیامها و برنامههای ارتباطی: «هرچه برنامه در تلفنم بود، دید و پیامهايم{را} خواند و خنده میکرد. صفحات انترنتی مرا چک کردند، حتا تک تک پستهای فیسبوکم را چک کرد و عکسهای گالری مرا دید؛ آن عکسهایی که شخصی بود و مربوط خودم میشد را میدیدند و خنده میکردند؛ دستشان را به بدنم میزدند و میگفتند، خوب مال هستی.»
وقتی خانوادهی سعیده خبر شدند که دختر شان در بازداشت طالبان به سر میبرد، به حوزه آمدند. سعیده حدود ۸ ساعت را در بازداشت طالبان بوده است. او میگوید، دخترانی هم بودند که چندین روز را در بازداشت طالبان به سر برده بودند، چون خانوادههای شان پول برای رهایی آنها نداشتند.
موضوع اخاذی طالبان از خانوادههای زنان بازداشتی قبلا نیز در طی گزارشها و روایتهای زنان زندانی در بند طالبان مطرح شده است.
سعیده گفته: «درآن اتاقی که حتا برای زندگی حیوان مناسب نبود، چندین ساعت را سپری کردم، ولی دخترانی که خانوادههای شان پول برای آزادی شان را نداشتند، نمیدانم چه برآنها گذشت… شب بود، دقیق یادم نیست که ساعت چند شب بود. پدر و برادرم با چهرهای پریشان آمدند و مرا نیروهای طالبان برای بایومتریک به یک اتاق که شبیه دفتر بود، بردند. پدر و برادرم را طالبان در پیش چشمانم با شلاق و قنداق لت کردند. میگفتند که بیغیرتها زنان و دختر تان را ما تا چه وقت از کوچه و بازار جمع کرده، تحویل تان کنیم.»
سعیده میخواهد برخی از جزئیات در گزارش ذکر نشود. او پنهانی از خانوادهاش حاضر شده که روایت بازداشت خود را رسانهای کند. او گفته، خانوادهاش به طالبان تعهد دادهاند که در این مورد با کسی حرف نزنند. نظر به گفتهی سعیده، خانوادهی او برای آزادیاش مبلغ …. دالر برای طالبان پرداخت کرده و … سند مالکیت … را به گروگان گذاشته است.
سعیده مبلغ دقیق پولی که خانوادهاش به طالبان پرداخت کردهاند را به رسانهی رخشانه گفته است؛ اما برای ترس از شناسایی ترجیح میدهد تا در گزارش ذکر نشود. او گفته، پدرش برگهای را امضا کرده که حق نداشته قبل و بعد از امضا آن را بخواند.
سعیده به محض رسیدن به خانه از سوی پدر و برادرش لتوکوب شده و حتا مادرش به صورت او با سیلی زده است: «همهی آنها فکر میکنند که طالبان برمن تجاوز نموده و لکهی ننگ شان شدم . هر روز دلگیر و گوشهنشین شده میرم. دیگر او آدم سابق نیستم.»
سعیده که در یک مرکز زبان سرگرم آموزش زبان انگلیسی بود، پس از این اتفاق دیگر از سوی خانوادهاش اجازه نیافته که به درس خود ادامه دهد. اکنون بیشتر وقتاش در کنج خانه میگذرد: «خانوادهی من همرایم قهر هستند و مرا بهچشم یک انسان بد و لکهی بدنامی شان میبیند. در حالی که هیچ عضو فامیلم از این اتفاق خبر ندارد. مادرم بیشتر وقتها همرایم جنگ و دعوا میکند. حتا چنین شده که برایم نان نداده است. پدرم هر وقت و ناوقت میگوید، هر کس پیدا شود، کور باشد یا شل، فرقی نمیکند به شوهر میدمت که رنگت گم شود. تا از دستت خلاص شویم.»
در وضعیتی چنین روایتهایی از زنان به گوش میرسد که به تازگی کارشناسان سازمان ملل اعلام کردهاند که آپارتاید جنسیتی در افغانستان باید بهعنوان جنایت علیه بشریت ثبت شود.
کارشناسان تاکید کردهاند: «حکومت طالبان، تدوین آپارتاید جنسیتی در حقوق بینالملل را بسیار ضروری میکند، زیرا به جامعهی بینالمللی اجازه میدهد تا حملات رژیم به زنان و دختران افغانستان را بهتر شناسایی کرده و به آنها رسیدگی کنند.»