حوا جوادی
تحریم تیم کریکت افغانستان از سوی استرالیا با موجی از واکنشهای گسترده در میان مردم افغانستان همراه شده است. با آن که اکثریت مردم از این اقدام انساندوستانه استرالیا استقبال کردهاند شماری هم در حمایت از تیم کریکت افغانستان آن را غیرمنصفانه، سیاسی و غیرورزشی خواندهاند.
آیا کریکت در افغانستان یک ورزش غیرسیاسی است؟
در اعلامیهای که بورد کریکت افغانستان در واکنش به تحریم تیم کریکت این کشور از سوی استرالیا، منتشر کرده، آمده است که ورزش را سیاسی نکنید. این بورد مدعی شده است که تصمیم کریکت بورد استرالیا سیاسی و به روند توسعه کریکت در افغانستان آسیب میزند و هواداران این بازی را سرخورده میکند. در این بیانیه هیچ اشارهای به حذف و محرومیت زنان افغانستان از کریکت و در مجموع از همه نوع تفریح و ورزش نشده است. در مقابل، رییس بورد کریکت استرالیا پاسخ داده است که اهمیتدادن به بنیادیترین حقوق بشر، عمل سیاسی نیست.
چند نکته قابل توجه در مورد بیانیه و واکنش اعضای تیم کریکت افغانستان وجود دارد:
یکم – شواهد و سابقه اقدام کریکت بورد افغانستان نشان میدهد که هم اعضای تیم کریکت و هم خود این بورد غیرسیاسی نبودهاند. مهمترین سندی که برای این کار وجود دارد، دیدار تیم کریکت افغانستان و گرفتن عکس افتخاری با سراجالدین حقانی است. به لحاظ سیاسی سراجالدین حقانی رهبر شبکه حقانی است.
سراجالدین حقانی اما یک چهره سیاسی ساده نیست. او یکی از پرآوازهترین تروریستها در سطح جهان است که در ردیف رهبران شبکه القاعده، داعش، الشباب و بوکو حرام قرار دارد. در داخل افغانستان سراجالدین حقانی چهرهای به شدت جنجالی است و متهم به کشتار کورکورانه و بیرحمانه هزاران باشنده افغانستان است. از این رو، دیدار با سراجالدین حقانی چیزی از جنس دیدار با رهبران القاعده و داعش است و کارکرد فوقالعاده سیاسی دارد.
در واقع، اعضای تیم کریکت از محبوبیت مردمی خود با این دیدار در جهت تطهیر شبکه حقانی و در رأس آن سراجالدین حقانی هزینه میکنند.
گذشته از آن تحلیل حالتهای چهره بازیکنان در عکس افتخاری نشان میدهد که اعضای تیم کریکت به شدت از این دیدار ذوقزده و خرسند اند. این ذوقزدگی از دیدار با کسی که دستش به خون هزاران انسان بیگناه آلوده است، روحیه ورزشی و اخلاق جوانمردانهای که در بیانیه تیم کریکت به آن اشاره شده است را به شدت زیر سوال میبرد و به گمانههای جدی در مورد همنوایی اعضای این تیم با شبکه حقانی و در کل افکار طالبانی دامن میزند.
دوم – طالبان پس از به قدرترسیدن تغییرات زیادی در بورد کریکت آوردهاند. در رأس اعضای هیأت مدیره این تیم میرویس اشرف قرار دارد. میرویس اشرف، بر اساس حکم شماره ۱۹۹ ریاستالوزرای حکومت طالبان به ریاست این بورد رسیده است. این در حالی است که طالبان با زور قدرت را در کابل گرفتهاند و حکومت این گروه از طریق هیچ یکی از سازوکارهای شناخته شدهای جهانی در داخل افغانستان مشروعیت نیافته است.
سوم – طالبان نه تنها در عزل و نصب اعضای کریکت بورد دخالت کردهاند که اصولا تمامی فعالیت ورزشی زنان، حتا در محیطهای سربسته، از جمله بازی کریکت را ممنوع کردهاند. در پی دخل و تصرف طالبان در بورد کریکت آنچه در عمل باقی مانده است تیمی است که اعضای آن را فقط مردان تشکیل میدهند و همه این افراد نیز با تأیید مستقیم یا غیرمستقیم طالبان در این تیم فعالیت میکنند. از این زاویه آنچه در بیانیه تند بورد کریکت در مورد اخلاق ورزشی، جوانمردی و غیرسیاسی نگهداشتن ورزش آمده، همگی آشکارا توسط خود این تیم به کرات و به شکل حیرتانگیزی نقض شده است.
اگر معیارهای اخلاقی و ورزشی ملاک عمل باشد با حذف زنان از عرصه ورزش این معیارها به عریانترین شکل ممکن زیرپا گذاشتهشده است.
در چنین شرایط، ادامه فعالیت در نهادهای ورزشی بدون اعتراض به شدیدترین نوع تبعیض مبتنی بر جنسیت گامبرداشتن در مسیر جامعه تکجنسیتی است. چنین چیزی نه تنها با هیچ یکی از اصول اخلاق ورزشی و اصول انصاف و جوانمردی سازگار نیست که تعرض معنادار به این ارزشها قلمداد میشود.
تعصبات قومی در تیم کریکت
چهارم – با افزایش واکنشها و انتقادات از تیم کریکت به لحاظ بیتفاوتی یا حتا حمایت این اعضا از آپارتاید جنسیتی در حکومت طالبان شماری از اعضای این تیم نیز واکنش نشان دادهاند. تحلیل محتوای این واکنشها نشان میدهد که نه تنها اعضای این تیم تمایلات سیاسی غلیظ دارند که حتی نشانههایی از رویکرد اتنوسنتریک و قومپرستانه آشکار در آن دیده میشود.
به طور نمونه، محمد نبی کاپیتان سابق این تیم در میان دهها تویتی را که باز نشر کرده است یک تویت هم از افراد غیرپشتون نیست. او حتا در میان پشتونها برای بازنشر سراغ تویتهایی رفته است که افراد جنجالی، منفور در میان غیرپشتونها و معروف به افراطگرایی قومی به شمار میآیند.
یکی از تویتهایی که او بازنشر کرده است تویت ضیاالحق امرخیل است. ضیاالحق زمانی که رییس دارالانشای کمیسیون مستقل انتخابات بود متهم به مهندسی انتخابات به نفع اشرفغنی شد. نوار صوتی که از او به بیرون درز کرد نشان میداد که در روز انتخابات او کارمندان را تشویق به تقلب به نفع اشرفغنی میکرد. امرخیل از آن زمان به بعد در میان پشتونهای رادیکال لقب «امرخیل بابا» را کسب کرد در حالی که در میان غیرپشتونها به فرد «متقلب» و «خاین» معروف شد. از دید یک غیرپشتون، بازنشر تویت امرخیل آشکارا پیام قومی-سیاسی دارد و نشانهای از دامنزدن به تعصبات قومی به شمار میآید.
محمدنبی همچنان انتقادات امرالله صالح از تیم کریکت را بیپاسخ نگذاشته است. در پاسخ او به امرالله صالح دو نکته مهم سیاسی مشهود است.
یکم – نبی به جای دفاع از بیانیه کریکت بورد افغانستان به امرالله صالح تاخته است. او خطاب به امرالله صالح نوشته است که آنچه مردم افغانستان میکشد به خاطر اشتباهات و فسادی است که در حکومت تحت رهبری صالح وجود داشته است. او در این تویت روشن نساخته است که صالح در کجا و چگونه فساد کرده است و این فساد در کجا ثابت شده است.
اتهام «فساد» و واکنش نشاندادن به یک چهره سیاسی همان عمل سیاسی است که محمدنبی و همتیمیهایش به آن معترضاند و از این لحاظ اقدام اعتراضی تیم استرالیا را زیرسوال بردهاند.
در سوی دیگر، واکنش به امرالله صالح به نظر نمیرسد که صرفا دارای انگیزه سیاسی باشد. با آن که موضعگیری تیم کریکت افغانستان از سوی پشتونهای زیادی مورد انتقاد قرار گرفته است حساسیت او در برابر یک غیرپشتون گمانهزنی در مورد نقش تعصب قومی و تمایلات قومگرایانه در این حساسیت را نیز شدیدا تقویت میکند.
حال، در میان حمایت از تروریستهایی که دستشان تا مرفق به خون مردم آلوده است و حمایت از دختران و زنان بیپناهی که همه حقوق مدنی و انسانی خویش را از دستدادهاند کدام یک سیاسیتر است؟ این پرسشی است که مردم از کریکتبازان افغانستان میپرسند. پاسخ صوری این تیم هرچه باشد، عملکرد این تیم نشان میدهد که متأسفانه موانع پیشروی زنان افغانستان بیشمار است و دورنمای تاریک و دشواری را برای زنان افغانستان ترسیم میکند. تیم کریکت میتوانست بخشی از راهحل مشکل زنان باشد؛ اما به نظر میرسد که حالا خود به عامل دیگری در راستای سرکوب و تبعیض زنان تبدیل شده است.