حوا محمودی
در پی سقوط جمهوریت بدست طالبان، درصدی قابل ملاحظهی رسانهها در افغانستان متوقف شده و یا نشرات آنها بهطور کلی تغییر کرده است. به میان آمدن این تغییرات در پالیسی نشراتی رسانههای آزاد افغانستان، ناشی از قوانین سختگیرانه گروه طالبان عنوان شده است.
با گذشت بیش از ۵۰ روز از تسلط دوبارهی طالبان به افغانستان، عرصهی فعالیت برای خبرنگاران، به ویژه برای زنان خبرنگار تنگ شده است و خبرنگاران اکثرا با محدودیت مواجه شدند. تنگ شدن عرصهی فعالیت خبرنگاری و اعمال محدودیت به رسانهها شماری زیادی از خبرنگاران، به ویژه زنان خبرنگار را مجبور به ترک افغانستان کرده است.
شمار زیادی از رسانهها در افغانستان با تسلط طالبان به کشور از فعالیت باز ماندهاند. طبق گزارشهای بینالمللی، بیش از ۷۰ درصد کل رسانههای افغانستان متوقف شده است و شماری که فعالیتشان را ادامه دادهاند، محتوای نشراتیشان را تغییر دادهاند؛ وضعیتی که بیشتر از پیش به ناامیدی مردم در جامعه منجر شده است.
تلویزیون را خاموش کنید
«تلویزیون را خاموش کنید» این درخواستی است که ساره ۳۰ ساله مادر دو فرزند، از کودکانش دارد. او تا پیش از سقوط دولت بدست طالبان روزانه حداقل چهار ساعت برنامههای تفریحی و آموزشی تلویزیونها را دنبال میکرد و کودکانش نیز روی هم رفته دو ساعت برنامهی آموزشی کودک و کارتون میدیدند، اما اکنون میگوید که برنامهی مورد علاقهی او نیست: «تمام چیز دگرگون شده است. وقتی تلویزیون میبینم برنامههایش به جای این که سبب شادی شود، مرا دلخون میکند.»
او اضافه میکند که برنامههای تفریحی دیگر نیز از تلویزیون حذف شده و سبب شده است که کودکانش نیز کج خلق شوند: «برنامهی کودک، کارتون است، اما دیگر برنامههای تفریحی و آموزشی کودک نیست و همین طور برنامههای سرگرمی. بچهها وقتی تلویزیون میبینند که برنامه مورد علاقهیشان نیست، پرخاش میکنند.»
نرگس ۲۸ ساله نیز میگوید که دیدن تلویزیون با سقوط حکومت بهدست طالبان برایش مأیوسکننده است و باعث ناامیدی او به زندگی شده است. او میگوید که با به قدرت رسیدن دوبارهی طالبان در افغانستان، روزنههای امیدش برای آینده مسدود شده است.
او میگوید که برداشتش از طالبان این است که این گروه عملا یک جامعهی« مرده متحرک » را میخواهد: «همی گزارشات و دیدن شرایط فعلی بسیار سر روحیهام تأثیر کرده بود. حالی اصلا نمیبینم.»
نرگس میگوید که سرگرمی ندارد و روزش باطل و به خواب سر میشود و این وضعیت به او حس بیهوده بودن میدهد.
نیلاب میگوید که در پی تسلط طالبان تلویزیونها نشراتشان را تغییر داده و برنامههای محبوب و مورد علاقهی مردم را حذف کردهاند. بهگفتهی او، حذفشدن برنامههای تفریحی و جاگزینشدن شان با برنامههای خشک و بیروح که هدفی ندارد، او را مصمم کرده است که تلویزیون را جمع کند: «جز فلمهای جنگی و سرودهای مذهبی برنامه نداشت. به اندازهی کافی بچهها خشن است.»
ترس و نگرانی نیلاب از این است که تحمیل آموزش سرودهای مذهبی با توجه به سختگیریهای اعمالشده در جامعه، کودکانش را در آینده از دین بیزار خواهد کرد.
افزایش خودکشی
در همین حال روانشناسان میگویند که فروپاشی حکومت محمد اشرف غنی به دست طالبان، نه تنها سبب بحران بیهویتی شده است، بلکه مردم از نظر آزادی فردی، وضعیت اقتصادی، وضعیت نظامی و روابط اجتماعی محدود شدهاند. افزون بر این، اکثر مردم وظایفشان را از دست دادهاند.
بهگفتهی روانشناسان این موضوع اختلالات روانی مردم را بیشتر کرده و امید به زندگی در افغانستان را به صفر رسانده است که دوام این وضع سبب افزایش خودکشیها در کشور میشود.
داکتر سیدبتول حیدری، روانشناس و روان درمان میگوید که به دلیل تغییر نظام، وضعیت بد اقتصادی معیشتی، بیکاری اختلالات روانی به بالاترین حد ممکن رسیده است. به باور خانم حیدری، سازگارهای موجود در افغانستان خود به افسردگی و ناامیدی مردم منجر میشود.
او در پاسخ به این که چند درصد مردم افغانستان در حال حاضر دچار اختلال روانی و افسردگی شده است، گفت: «صددرصد مردم.»
شرفالدین عظیمی، روانشناس و رواندرمان نیز میگوید که حسرت خوردن و ماندن در گذشته، افراد را به سوی اختلالات گوناگون روانی، از جمله افسردگی میبرد و اختلالات روانی را نزد افرادی مبتلا به حد بحران میرساند: «مسألهی بزرگ که اکنون جامعهی افغانی با آن روبهروست، فکرکردن در مورد آینده است. مردم در مورد آیندهی وضعیت اقتصادی اولادشان، سرمایهگذاریهایی که کردهاند و تعلیم که کردهاند، نگران هستند. ترس از فقیرترشدن و از دست دادن ارزشها باعث اضطراب بیش از حد میشود.»
افزون به این، روانشناسان توضیح میدهند که آشفتگی شهری و منظمنبودن نیروهای امنیتی طالبان در شهر، متوقفشدن شماری از رسانهها و تغییر برنامههای مورد علاقهی مردم، روی روحیهی مردم اثر کرده و آرامش را از مردم گرفته است.
شرفالدین عظیمی میگوید: «در گذشته مردم با دیدن نظامیان احساس غرور میکردند، اما اکنون این طور نیست. مسألهی دیگری که روی روحیهی مردم تأثیر گذاشته، تغییرات در برنامهها و نشرات رسانهها است. رسانهها محدود شده و نمیتوانند مثل قبل نشرات داشته باشند. مردم با نشرات قبلی عادت داشت. منبع این عادات یک دفعهای قطع شد مانند اینکه یک شخص را از یک مواد مخدر دور کنید. در کل تغییرات فعلی باعث بدتر شدن اختلالات روانی شده و میشود. جامعه آثار بد این تغییرات را سالها جبران خواهد کرد.»
این درحالی است که طبق معلومات ارایهشده از سوی وزارت صحت عامه، پیش از این نزدیک به پنجاه درصد مردم افغانستان مبتلا به یکی یا دو نوع از اختلالات روانی بودند.
درکنار این، نتایج تحقیق مجله گالوپ که از سوی سازمان ملل متحد سال گذشته منتشر شد، نیز نشان میدهد که افغانستان غمگینترین کشور جهان است.
روانشناسان از طالبان میخواهند که به مسایل معیشتی مردم رسیدگی کنند و به آزادیهای فردی افراد احترام بگذارند و اجازه دهند که مردم برای سلامتیشان به کار و فعالیتهایشان مثل گذشته برسند.
شرفالدین عظیمی، روانشناس و رواندرمان میگوید: «طالبان باید ابتدا به مسایل معیشتی مردم توجه کنند، آشفتگیهای شهری را مدیریت کرده نظم ببخشند و در کنار آن در رسانهها برنامههایی را بسازند که به مردم آرامش بدهد.»
روانشناسان میگویند که حضور نظامیان غیر منظم طالب در شهر به آشفتگی و اضطراب مردم افزوده اند.
کدام برنامهها حذف شدهاند و چرا طالبان با نوگرایی مشکل دارند؟
در پی فروپاشی حکومت محمد اشرف غنی در (۲۴ اسد ۱۴۰۰)، عرصه رنگارنگ رسانهای در افغانستان به یکبارگی دگرگون شد. رقص و آواز از رسانههای تصویری رخت برچیدند و نشر برنامههای گسترده تفریحی از رسانههای تلویزیونی و صوتی متوقف شدند.
اکنون شمار محدود تلویزیونهای افغانستان سریالهای ترکی و کوریایی در ژانر تاریخی و جنگی نشر میکنند. همین طور برنامههای رادیویی نیز بهصورت قابل مشاهده تغییر کرده است. موسیقی که جزء اصلی اکثر برنامههای رادیوی در افغانستان بود، اکنون کمتر پخش میشود و صدای زنان، آهنگهای شاد به کلی حذف شده و جای آن را آهنگهای محلی مردانه گرفته است.
مدینه اکبری از سال ۱۳۹۶ خورشیدی کار رسانهای را از یک رادیوی محلی آغاز کرده است، او میگوید که همیشه تلاشش در برنامهسازی و تهیهی برنامههای رادیویی این بوده است که مطلبهای مفید آموزشدهنده باشد، به خصوص برای زنان و کودکان: «برنامههای خوب پیشنهاد و تهیه میکردیم که متأسفانه با فروپاشی حکومت اشرف غنی همه چیز نابود شده است.»
رسانهی او اکنون متوقف شده است و مدینه نیز بیکار است. او میگوید که اکنون با دنبال کردن دیگر رسانهها نیز متوجه شده است که از اکثر رسانهها برنامههای سیاسی، برنامههای تفحی و برنامههای ویژهی زنان و کودکان حذف شده است. بهگفتهی او، حتا رفتار و صحبت مجریان برنامههایی که باقی ماندهاند نیز تغییر کرده است.
این درحالی است که به باور روانشناسان این عقب گرد، روحیهی مردم را برای زندگی از بین برده و سبب افزایش فشارهای روانی شده است.
بینارای سروری که از سال ۲۰۱۲ به این سو کارش را با رسانههای صوتی و تصویری شروع کرده و اکنون نیزکارمندن یک رادیو در کابل است، میگوید که جامعه بشری نیاز به نوگرایی دارد که رسانهها نیز تلاش میکردند تا همگام با جوامع عمل کنند؛ اما تغییر نظام و تسلط دوبارهی طالبان بر قدرت مانع نوگرایی و همگامشدن با دیگر جامعههای پیشرفته است و این گروه هر نوگرایی را سرکوب میکند: «ما نهایت تلاشمان را انجام میدادیم تا برای هر طیفی از جامعه برنامههای متنوع آماده پخش و نشر بسازیم که این روند بسیار بهخوبی انجام میشد. برنامههای سیاسی، پروگرامهای ویژهی زنان، جوانان، میزگردها با موضوعات گونهگون، مناظرههای رادیویی، برنامههای تفریحی و موسیقی و برنامههای خاص آموزشی تقسیماوقات نشراتی ۲۴ ساعته را میساختند.»
او توضیح میدهد که با آمدن طالبان برنامههای بیشمار به دلیل حساسیتها ونبود مسئولان حکومتی، از نشر باز ماندهاند. بهگفتهی او، بهدلیل روشن نبودن پالیسی طالبان در قبال رسانهها، برنامههایی که در گذشته در خصوص خانمها تهیه میشد و موسیقی حالا نشر نمیشود: «برنامههای تفریحی و آموزشی کمرنگ و یا کاملن حذف شدهاند.»
بهگفتهی سروری، برنامههای ویژهی زنان و برنامههایی که رویکرد سخت سیاسی داشتند، برنامههایی با موضوعات اجتماعی و فرهنگی، انتقادی، موسیقی و امثال آن کلا از تقسیماوقات نشراتی حذف شدهاند.
سروری علاوه میکند که اکثر این رسانهها کارمندان زن را منفک کرده و تسلیم سختگیریهای طالبان شده و یا خودسانسوری میکنند: «تلویزیونها و رادیوها نمیتوانند موسیقی نشر کنند و برنامههایی که در آن زنان با پوشش آزاد نشان داده میشود از تلویزیونها حذف شدهاند. همچنین شمار محدودی از زنان که در رسانهها ظاهر میشوند باید لباسهای سنتی بپوشند، در غیر آن امکان کار کردن در رسانه برای زنان وجود ندارد.»
خانم سروری در پاسخ به سئوالی در مورد آیندهی رسانهها و خبرنگاران گفت: «من آینده را خوب نمی بینم.»
در پی تسلط دوبارهی طالبان بر افغانستان، دهها رسانه در پایتخت و ولایات مسدود شدهاند. دلیل اصلی مسدود شدن این رسانهها تهدیدها علیه خبرنگاران، محدودیتها و نبود بودجه عنوان شده است.
با تسلط دوباره طالبان در افغانستان، عصر شکوفایی رسانهها در این کشور به پایان رسیده است و اکنون ۷۰ درصد کل رسانهها در کشور متوقف شده است.
بلال کریمی، دستیار ذبیحالله مجاهد، سخنگو و معین نشراتی وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان میگوید که تا هنوز طرزالعملی خاصی برای نشرات رسانهها وضع نشده است و رسانهها خود به توقف شماری از برنامههایشان اقدام کردهاند.
کریمی افزود که وزارت اطلاعات و فرهنگ روی طرزالعملی واضح برای رسانهها کار میکند تا رسانهها بتوانند مطابق به آن نشراتشان را تنظیم کنند.
اما یک مسئول طالبان که خواست نامی از او برده نشود، میگوید که برای فعالیت خبرنگاران در افغانستان هیچ محدودیتی نیست، مگر منافع ملی و اصول طالبان و شریعت اسلامی: «مثلا برنامههای انتقادی خلاف کرامت انسانی است. سریالها و آوازها خلاف ارزشهای دینی است. اینها نباید نشر شود.»