شیرین یوسفی
جوادعلی با گذشت چندین ساعت از حادثه، هنوز خبری از برادر زادهاش نداشت. روز حادثه، ساعت ۱۱ پیش از چاشت بعد از رفتن به چندشفاخانه، تازه به شفاخانه محمدعلی جناح در غرب کابل رسیده بود. میخواست داخل برود و از سرنوشت زهرا خبری به دست آورد؛ اما طالبان نه تنها اجازه ندادند که او را با قنداق تفنگ، لتوکوب کردند.
جوادعلی ۴۵ ساله به رسانهی رخشانه گفت، نیروهای طالبان با خانوادههای قربانیان به شدت بدرفتاری میکردند. «از یخنم پس کشید که نتوانم داخل بروم. یخن لباسم پاره شد. دو بار با قنداق در قسمت کمر و شانهام زد که جایش تا سه روز سیاه بود و درد شدید داشت. طالبا میگفتند، نفرتان اگر مرده که مرده اگر زخمی است داکترها است از پیش شفاخانه گم شو.»
روایت خانوادههای قربانیان این را میرساند که طالبان به جای پاسخ به نگرانیهای خانوادههای قربانیان و دلجویی از کسانی که داغدار هستند، با سیلی و خشونت پاسخ دادهاند. قبلا هم بارها شهروندان از رفتار غیر انسانی افراد طالبان با خانوادههای قربانیان حملات مرگبار انفجاری و انتحاری شکایت کردهاند.
جوادعلی می گوید، با آنکه با بدرفتاری و خشونت طالبان مواجه شده بود، خودش را داخل شفاخانه رساند. «تمام بدرفتاری و خشونت طالبان ره تحمل کرده داخل شفاخانه شدم. اگر چند دقیقه دیگر نا وقت میرسیدم زهرا از بین میرفت. به دست و پای داکترها افتیدم که ببینید زخمی ما را چه شده. خودم شاهد بودم اکثر شهدا بهخاطری که خون زیاد از دست داده بودند و سروقت رسیدگی صورت نگرفته بود، جان دادند.»
به تاریخ ۸ میزان، آموزشگاه کاج در غرب کابل هدف یک حمله انتحاری قرار گرفت. در این حمله، ۵۷ دانشآموزکشته و ۱۱۵ نفر زخمی شدند. قربانیان بیشتر دختران دانشآموز بودند. آماری که از نظر مردم و شاهدان عینی بیشتر از اینها است.
فتانه، خواهر نازنین یکی از قربانیان آموزشگاه کاج میگوید، او و پدرش برای پیدا کردن خواهرش بارها در شفاخانه پیش طالبان التماس کرده تا اجازه دهند که داخل شفاخانه شود. «پدرم تمام غرور خوده زیر پا کرده پیش طالب در شفاخانه علی جناح التماس میکرد و طالبان هیچ توجهی به خانوادههای شهدا و زخمیها نمی کردند. انگار ما از یک کشور دیگه باشیم.»
خانوادههای قربانیان در حالی از رفتار خشونتآمیز طالبان شکایت دارند که تعدادی از خانوادهها ساعتها برای پیدا کردن زخمیها و قربانیان حادثه پشت دروازه شفاخانهها انتظار کشیدند و سرگردان بودند.
راضیه خواهر فاطمه یکی دیگر از قربانیان حمله انتحاری بر آموزشگاه کاج در مصاحبه تلفنی به رسانهی رخشانه از رفتار خشونتآمیزطالبان گفت که او با مادرش ساعت دوی پس از چاشت، زمانی که دنبال خواهرش فاطمه به شفاخانه علی آباد میرود، مورد خشونت کلامی و فزیکی طالبان قرار میگیرد. او گفت، طالبان او را حیوان خطاب کرده است. «طالبی که در پیش شفاخانه بود، بازوی مادرم ره به زور کشید. مادرم به دیوار خورد و پیشانیاش زحم شد. وقتی داد زدم که چرا این کار را میکنید، میل سلاحش را طرفم گرفت و گفت، حیوان گپ نزن که فیر میکنم. در شفاخانه علی جناح با تیله کردن طالب دو بار به زمین افتیدم که زانوهایم زخمی شده بود و چادرم از سرم افتیده بود؛ اما او زمان فقط در فکر خواهرم بودم که چطور پیدا کنم.»
اسدالله احمدی، از دانشآموزان کاج هم به رسانهی رخشانه گفت که او برای پیدا کردن دوستش اسدالله خرم یکی از قربانیان حادثه کاج پنج ساعت از شفاخانه به شفاخانه دیگر رفته و مورد تهدید و خشونت طالبان در شفاخانه محمدعلی جناح قرار گرفته است. «از شفاخانه مدرن تا شفاخانه علی جناح، طالبان در سرک و پیش شفاخانهها ایستاد بودند. با سیلی و قنداق میزدند که دور شوید. وقتی ده یک شفاخانه طالبان اجازه نمیداد ناامید به شفاخانه دیگه میرفتیم که آنجا هم طالبان و خشونت است. دو بار با قنداق د پشت و بازویم زدند. بند دستم برآمده و هنوز هم درد دارد. تخته پشتم کاملا سیاه شده بود و درد داشت.»
بارها شکایت از رفتار خشونتآمیز طالبان با خانوادههای قربانیان وجود داشته است. این خشونت تنها با خانوادههای قربانیان محدود نمانده است. با کسانی که برای اهدای خون یا پوشش رویداد آمده، هم بدرفتاری شده است.
یک خبررکه برای پوشش رویداد حادثه کاج به شفاخانه محمدعلی جناح رفته بود و نمیخواهد هویتش فاش شود، در مورد چشم دید خود به رسانهی رخشانه گفت، در آنروز طالبان به غیر از خبرنگاران «تلویزیون ملی» که تحت مدیریت طالبان قرار دارد، به هیچ خبرنگاری اجازه پوشش آزادانه را نمیداد.
این خبرنگار افزود، طالبان او و چندتن دیگر از خبرنگاران را بازداشت کرده و مورد خشونت قرار دادند. «ما را گرفته بودند و با دشنام میگفتند شما را دور یک دایره مینشانیم و داخل تان نارنجک میاندازیم که مردار شوید.»
تعدادی از زنان معترض در کابل نیز در گفتوگو بارسانهرخشانه میگویند، طالبان با خشونت، مانع اهدای خون در شفاخانه علی جناح به زخمیان حادثه شدند و با فیرهای هوایی اجازه داخل شدن به شفاخانه را به شهروندان نمیدادند.
یکی از این اهدا کنندگان خون برای زخمیان که نمیخواهد نامش در گزارش ذکر شود، میگوید، طالبان به زنان گفتند که شفاخانه از زنان خون نمیگیرد. «ما حدود بیست نفر بودیم که میخواستیم خون اهدا کنیم. طالبانی که داد از محرم و نا محرم میزنند، روز حادثه با مشت و لگد به دخترا میزدند که از پیش شفاخانه دور شوید. یک پیرمرد پیش طالب گریه و زاری میکرد که دخترم ره سه ساعت است پیدا نتوانستم؛ اما طالبا اجازه نمی داد که داخل برود و دخترش را پیدا کند.»
یکی دیگر از زنان معترض که نیز نمیخواهد هویتش فاش شود، گفت، او را طالب با سیلی زده است. زمانی که میخواسته از رفتار خشونتآمیز طالبان فلیم بگیرد گوشی همراهش را شکستانده است. «تمام دخترها را در یک گوشه محاصره کرده بودند. مادران قربانیان با گریه و التماس میخواستند که اجازه بدهند فرزندانش را پیدا کنند. حتا خانوادههایی که پشت دوا میرفتند دوباره اجازه نمیدادند داخل شوند. رفتار طالبان واقعا وحشیانه بود. فیرهای هوایی از طرف دیگه وحشت مردم را زیاد کرده بود.»