آزاده
موج جدید بازداشت زنان به دست طالبان به بهانهی «بدحجابی» برای پریسای ۳۷ ساله تنها به ترس و لرزی محدود نمیشود که او هر روز صبح در مسیر خانه تا محل کارش باید با آن کنار بیاید، در کنار آن، بیکار نشستن در دُکان مشکل بزرگتری برایش خلق کرده است. پریسا دست روی الاشه، پشت میز کار در دُکانش نشسته است.
او میگوید، از زمانیکه طالبان زنان را بازداشت میکنند، روزش همینطور میگذرد، زیرا مشتریانش که قبلا زنان بودند، دیگر جرات نمیکنند که برای خرید به بازار بیرون شوند.
پریسا مادر سه فرزند است و از چهار سال به اینسو، در یک مرکز تجارتی در کابل دُکان لوازم زنانه دارد. محل دقیق کارش به دلیل حفظ امنیت او، محفوظ است.
او گفته است: «هیچ فروش نیست. حتا کرایهی دکان، بل برق و آب را از جیب خود ما پرداخت میکنیم. این محدودیتهای اعمال شده کاملا زنان و دختران را از رفتن به بیرون منع کرده. خانوادههای شان اجازهی بیرون شدن را نمیدهند.»
اخیرا طالبان به بهانهی«بدحجابی» به بازداشت گستردهی زنان در کابل و همزمان در چند ولایت دیگر پرداختهاند. گزارشهایی وجود دارد که طالبان زنان بازداشتشده را شکنجه کرده و از خانوادههای آنها اخاذی کردهاند.
بسیاری از جنبشهای اعتراضی زنان، این اقدام طالبان را اختطاف زنان عنوان کردهاند.
پریسا مدعی است که قبلا یک کارگاه خیاطیاش در کابل توسط طالبان بسته شده است. شوهر او که کارمند دولت در حکومت پیشین افغانستان بوده، حالا بیکار است و یگانه منبع درآمد آنها همین دُکان است.
از گفتههای پریسا چنین به نظر میرسد که دُکانش در حال بسته دشدن است.
او گفته، فروشاش از ۱۰ هزار در روز، حالا به ۱۰۰ افغانی رسیده و گاهی حتا همین مقدار را هم درآمد ندارد: «گاهی با خودم فکر میکنم که اگر کارم این گونه ادامه پیدا کند، راهی جز بستن دُکان ندارم. فقط همین دُکان منبع درآمد من بود که طالبان با وضع محدودیتها حالا همین را هم از من گرفتند. نمیدانم چکار کنم؟ زنان حالا کاملا از جامعه حذف شدند. {زنان} میتوانستند بهخاطر خریداری بیرون بروند، حالا همان را نیز ازشان گرفته. این یعنی از نظر من حذف کامل زنان از جامعه،. کسی نیست که صدای ما را بشنود.»
گزارشهایی وجود دارد که طالبان بازداشت زنان را در مناطق مشخصی از کابل و ولایتها روی دست گرفتهاند، از جمله نمایندگی سیاسی سازمان ملل متحد(یوناما) در گزارشی گفته، طالبان، زنان و دختران را عمدتاً از ساحات هزارهنشین و برخی را نیز در خیرخانه که ساکنان آن عمدتاً از قومیت تاجیک و اهل پنجشیر هستند، بازداشت کردهاند.
زبیر ۵۳ ساله که از سالهای نوجوانیاش به اینسو در منطقهی«لیسهی مریم» دُکان فروش لوازم زنانه دارد میگوید، بازار کارش هیچگاه به این اندازه کساد نبوده است: «یک ماه میشه که هیچ فروش نداریم. چاره نیست. باید لباسهای زنانه را جمع کنیم و به جایش لباسهای مردانه بیاوریم. کارهای دُکانداران در لیسهی مریم، از خاطر دستگیری دختران از خیرخانه خیلی صدمه دید. حالا بیشتر وقتها مردان برای زنان شان لباس خریداری میکنند.»
زبیر میگوید، طالبان برای تمام دُکانداران در کابل گفتهاند که لباس و پتلونهای کوبای و لباسهای محفلی نازک زنانه را در دکان شان نیاورند، در غیر آن دُکان شان بسته میشود.
چهرهی کابل مردانه شده
شهر کابل این روزها بیشتر چهرهای مردانه به خود گرفته است. این چشمدید رقیه سادات است. دختر ۲۱ سالهای که در یک مرکز تجارتی در کابل دکان دارد: «وقتی صبح ها به طرف دُکان میآیم، هیچ دختر و زن را در خیابان و شهر نمیبینم. خود را بسیار تنها احساس میکنم و نگران این هستم که نکنه طالبان دستگیرم کنند. در فروشگاه نیز اکثر دختران بعد از اعمال محدودیتها، کارهایشان را ترک نمودند. من تنها همراه با همکارم که یک آقا است، در این دُکان هستیم و بیشتر وقتها که نیروهای طالبان و به خصوص نیروهای امر به معروف طالبان میآیند، من پنهان میشوم.»
رقیه میگوید، فشار طالبان بر زنان بیش از حد تصور است؛ از محل کار تا خیابان. او گفته، اگر خیلی ناگزیری اقتصادی نمیداشت، هرگز نمیتوانست این حجم روزانه از ترس و نگرانی را تحمل کند: «اگر این روند ادامه یابد، مطمئن هستم که من را نیز از کارم میکشند. چون مشتریها همه مردها هستند. زنان اجازهی بیرون شدن را ندارند.»
برای سارا و نازنین روزهای سخت و خستهکنندهای میگذرد. هر دو در گفتوگوی تلفنی به رسانهی رخشانه گفتهاند، تقریبا یک ماه شده که خانوادههای شان اجازه ندادهاند تا از خانه پا به بیرون بگذارند.
نازنین ۱۹ ساله که تا پیش از طالبان یک فعال اجتماعی بود و بیشتر روزش در بیرون از خانه و به انجام فعالیتهای اجتماعی میگذشت، گفته است: «از یک ماه بدینسو از طرف خانواده اجازه نیافتم که از خانه بیرون بروم.»
او که تا قبل از موج جدید دستگیری زنان در کابل، در یک مرکز آموزشی مضمونهای تقویتی مکتب را به دانشآموزان تدریس میکرد، دیگر از سوی خانوادهاش اجازه نیافت این کار را ادامه بدهد.
برای سارای ۲۸ ساله نیز داستان مشابهی اتفاق افتاده است. او گفته، بیشتر وقتها که میخواهد از خانه بیرون برود، با مخالفت تند خانوادهاش روبهرو میشود. به گفتهی سارا، در این یک ماه بیشتر لوازم مورد ضرورتاش توسط مادر و یا برادرانش از بیرون خریداری میشود: «اصلا نمیدانم اوضاع بیرون از چه قرار است. در خانه دلتنگ و افسرده شدم.»
به دیدار ستاره در محل کارش میروم. دختری که از ۵ سال به این طرف، در قلب شهر کابل لوازم زنانه میفروشد. با شروع محدودیتهای طالبان علیه زنان، کار ستاره رو به فروپاشی نهاد، اکنون با موج تازهای از بازداشت زنان به بهانهی«بدحجابی»، این فروپاشی و سقوط شتاب بیشتری گرفته است.
او مجبور شده است تا سه دختری را که قبلا برایش کار میکردند، از کار مرخص کند: «تمام لوازمی که من در دُکانم دارم، مربوط به زنان و دختران میشود و تمام مشتریانم نیز زنان هستند؛ اما این روزها هیچ فروشی نداریم. علتاش هم همین محدودیتهای وضعشده است که وحشت را در شهر هویدا کرده است.»
ستاره در حالی که مانتوی بلند سیاه پوشیده و صورتاش را نیز پشت ماسک پنهان کرده میگوید، تا پیش از این وضعیت، گاهی روزانه تا ۱۰ هزار هم فروشات داشت؛ اما این روزها فروشات او به ندرت به یک هزار افغانی میرسد.
ستاره میخواست که به زودی یک مارکت برای زنان ایجاد کند، اکنون به خاطر محدودیتهای جدید طالبان کارش را به تاخیر انداخته است؛ اما نگران است که با ادامهی این وضع این آروزیش به باد فنا برود: «ربوده شدن دختران و زنان توسط طالبان، بر فروشات ما تاثیر ناگواری گذاشته. حالا باید کرایهی دُکان، بل برق و آب و تمام مصارف را از جیب خود پرداخت کنم. این تنها راه درآمد من بود، این روزها وضعیت برای خودم و خانوادهام نگرانکننده شده است، چون تنها راه درآمدم فقط همین دکانم بود.»
وضع محدودیتهای طالبان علیه زنان، پیامدهای اقتصادی ناگواری را بهوجود آورده و استقلال مالی زنان را از آنها گرفته است.