نرگس امینی
خانوادهای در حومهی شهر نیلی مرکز ولایت دایکندی زندگی میکند که ۵ عضو آن نابینا هستند و مادر خانواده که مشکل بینایی ندارد، به مریضی درد کمر مبتلا است. پس از افزایش میزان فقر در افغانستان، این خانواده میگویند که آنان با فقر شدید مواجه هستند.
طیبه که همسر و چهار فرزندش همه نابینا هستند، میگوید که حدود دوسال پیش به این امید از ولسوالی میرامور به شهر نیلی مرکز ولایت دایکندی کوچ کردند تا از حمایت دولت و نهادهای امدادرسان برخوردار شوند.
این زن ۳۸ ساله میگوید تا پیش از سقوط دولت، از سوی نهادهای خیریه مقداری کمک دریافت میکردند و مخارج زندگیشان از قبیل آرد، روغن، برنج، مواد سوخت و دیگر مواد اولیه تامین میشد. از زمانی که طالبان به قدرت رسیده، دیگر این کمکها هم قطع شده است. طیبه میگوید که امسال تعداد مهاجرین زیاد شده و کمکها به مهاجرین ناشی از جنگ توزیع میشود و آنها مستحق دریافت این امدادها شناخته نمیشوند.
ناصر مرد ۴۳ ساله، همسر طیبه نیز میگوید که کمکها بیشتر به کسانی توزیع میشود که «موتر و موترسایکل دارند و [مسوولان] هنگام توزیع کمکها مرا را از صف میکشند و در گوشهای ایستاد میکنند؛ ولی به من کمک نمیدهند.»
کابینهی حکومت طالبان در آخر ماه قوس اعلان کرده بود که برای هر کودک یتیم، مبلغ ۲ هزار افغانی و برای هر فرد فلج مبلغ ۱۵ هزار و برای هر فرد دارای معلولیت نیز ۱۰ هزار افغانی پرداخت میکند. این کمکها که بهصورت موقت توزیع میشود، کابینهی طالبان به وزارت شهدا و معلولین ادارهی خود گفته تا تقسیماوقات و پلان مشخصی را برای توزیع آن آماده سازد.
بخت محمد حیدری، آمر شهدا و معلولین ادارهی طالبان در ولایت دایکندی میگوید: «تا هنوز مکتوبی در این ریاست برای چگونگی تطبیق این پلان نیامده است.»
او میگوید که حدود ۵ هزار نفر مرد و زن در ریاست شهدا و معلولین دایکندی در زمان حکومت پیشین به ثبت رسیده بود ولی برای تطبیق پلانی که از سوی کابینهی فعلی طالبان در نظر گرفته شده، نیاز است تا دوباره این افراد بررسی شوند.
پیش از این برنامه جهانی غذای سازمان ملل (WFP) هشدار داده بود که نیمی از جمعیت افغانستان با گرسنگی شدید روبهرو هستند و اگر اقدام فوری صورت نگیرد، آنان زمستان سختی پیشرو دارند.
طیبه میگوید، حالا که خودش مریض و ناتوان شده و فرزندانش هم بزرگ شدهاند، مراقبت از آنها و تامین مخارج آنها برایش سخت است. ناصر، همسر طیبه نیز میگوید، علاوه بر اینکه با آمدن حکومت طالبان کمکها قطع شده، هزینهی تداوی همسرش نیز اضافه شده و توان درمان او ندارد.
ناصر میگوید که او و فرزندانش همیشه به مراقبت و یک نفر همراه نیاز دارند. همسر او همیشه آنها را در تمام وقت حتا برای رفتن به دستشویی همراهمی میکند. حالا که همسرش مریض است، این وضعیت برای او دشوارتر شده است.
به گفته ناصر، فرزندانش از حمایت دولت پیشین نیز محروم بودهاندوادارهی شهدا و معلولین برای نابینایان برنامههای آموزشی داشته ولی آنها به دلیل این که آشنا نداشته، شامل لیست این اداره نشده و از این خدمات محروم ماندهاند.
طیبه، وقتی حدود ۱۳ سال سن داشت، بنا بر تصمیم کاکایش با پسر ۱۸ سالهی او که نابینا است، از دواج کرد. چون کاکایش میخواست که دختر برادرش «بیگانه» نشود و دیگر اینکه با این ازدواج، دختر برادرش از یگانه پسرش که نابینا است، محافظت کند.
اکنون حاصل ازدواج او با پسر کاکایش، چهار فرزند نابینا است. طیبه میگوید که او« قربانی ازدواج مصلحتی خانوادگی» شده است.