لیلا یوسفی
«وقتی کتابچه و قلم به دستم میگیرم، حس خوبی دارم. میتوانم تا ۱۰۰ حساب کنم و بخوانم. قبلا نمیتوانستم.» ماهجبین ده ساله، دو هفته است که از میان هزاران کودک خیابانی، فرصت درس خواندن پیدا کرده است. او در یک نهاد آموزشی در غرب کابل که زمینهی آموزش برای کودکان بیسرپرست، نیازمند و کودکان کار خیابانی را فراهم کرده است، مصروف سواد آموزی است.
نهاد «روزنهی امید»، در کابل زمینه سواد آموزی کودکان محروم از آموزش را فراهم کرده است. حسن رسولی، از مسوولان این نهاد، هدف کارشان را کمک به آموزش کودکان کار، بیسرپرست و بی بضاعت میگوید. «یک تعداد از اعضای نهاد ما اطفال خانوادههای ققیر را در غرب کابل شناسایی کرده و شامل پروسه آموزش ساختند. بخشی از شاگردان ما شامل کودکان کارگرخیابانی است که روزانه یک ساعت در این نهاد مصروف آموزش هستند.»
این نهاد را شماری از دانشجویان دانشگاه دولتی کابل رضاکارانه پیش میبرند. به گفتهی آقای رسولی «روزنه امید» از بودجه شخصی اعضای این نهاد تمویل میشود. در این نهاد در حال حاضر بیشتر از پنجاه کودک بین سنین ۶ تا ۱۴ ساله مصروف سوادآموزی است.
کودکان از قربانیان اصلی جنگ در افغانستان است. تحولات اخیر در کشور، بزرگترین صدمه را بر کودکان وارد کرده است. فقر و بیکاری بسیاری از کودکان را وادار به کارهای شاقه در جادهها کرده است. بسیاری از این کودکان به دلیل نداشتن توانایی مالی خانوادهها از رفتن به مکتب و آموزش باز مانده است، بهخصوص همزمان با به قدرت رسیدن طالبان و بیکاری شمار زیادی از خانوادهها کودکان را مجبور به کار کردن بر روی جادهها کردهاند.
نهاد «روزنه ی امید» در کنار سوادآموزی برای کودکان، زمینه یادگیری و آموزش زبان انگلیسی و ترانهخوانی را نیز مهیا کرده است.
صدیقه نظری از آموزگاران این نهاد به رسانهی رخشانه میگوید که آموزش برای کودکان کارگرخیابانی از سوی خانوادههای این کودکان مورد استقبال قرار گرفته است. «اطفالی که حتا قلم گرفتن بلد نبودند در این مدت توانسته است تا با الفبا و حساب به شکل ابتدایی آشنا شوند. قصههای کودکانه که اینجا برای کودکان گفته میشود، برای روحیهی شاگردان تاثیر خوب داشته و برای شاگردان امیدواری برای آیندهیشان ایجاد میکند.»
کودکان در این نهاد در صنفهای ۲۵ نفری در دو وقت آموزش میبینند. شماری از شاگردان از اینکه زمینه آموزش برای آنها فراهم شده است، احساس خرسندی میکنند.
مدینه رضایی، از دانش آموزان این نهاد که ۸ سال سن دارد میگوید، به دلیل فقر خانوادهاش نتوانسته است درس بخواند و حالا از اینکه روزانه یک ساعت در اینجا درس میخواند، به آینده بهتر امیدوار و خوشحال است. «دوست دارم درس بخوانم. دانشگاه بروم و در آینده معلم شوم و به شاگردان درس بدهم.»
از سویی هم، شماری از کودکان کارگر خیابانی میگویند که آموزش در این نهاد برای آنها مفید بوده وحالا با سواد ابتدایی آشنا شدهاند.
محمدعلی ۱۲ ساله در یک خانواده ۴ نفری زندگی میکند. او روزانه در جادههای کابل پلاستیک فروشی میکند. «پدرم مریض است. نمیتوانه کار کنه و خواهرایم کوچک است. مه باید کار کنم تا شب بتوانم به خانه نان ببرم. از ای که اینجا درس میخوانم خیلی خوشحالم. حالا میتوانم نامم را بنویسم، حساب را بنویسم و بخوانم.»
محمدعلی میگوید، امیدوار است تا زمینه آموزش بهتر برایش فراهم شود تا به درسهایش ادامه دهد. «دوست دارم در آینده داکتر شوم و مریضهایی که پول ندارند، مثل پدرم را رایگان تداوی کنم.»
مهدی ۱۲ ساله یکی دیگر از دانشآموزان این نهاد است. به گفتهی مهدی، به دلیل اعتیاد پدرش نتوانسته، درس بخواند. این روزها در خیابانهای کابل اسپند دود میکند: «باید روزانه کار کنم و به خواهر و مادرم شب نان ببرم. مادرم هم مریض است. روزانه یک ساعت میآیم و درس میخوانم خیلی مفید است برایم و امیدوارم این صنفها ادامه داشته باشد.»
بر اساس آمارهایی که دولت قبلی افغانستان ارایه کرده بود، کودکان کار در کشور نزدیک به ۳.۷ میلیون نفر رسیده و تقریبا ۲.۱ میلیون کودک که در رده سنی پنج تا هفده سال قرار دارند، مصروف کارهای شاقهاند. اما با آمدن طالبان و افزایش بیکاری بیم آن میرود که این آمار بسیار بیشتر از قبل شده باشد. حسن رسولی، از مسوولان این نهاد می گوید، در روزهای آینده قرار است روزنه امید شاخههای دیگری را نیز در مناطق دوردست غرب کابل راه اندازی کند. «قرار است در هر مرکز، دو آموزگار تدریس کند و در هر مرکز ۵۰ کودک بی بضاعت جذب شود.»