رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری
En
حمایت
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
رسانه رخشانه
حمایت

 هزار روز تاریکی؛ بسته ماندن مکتب‌ها چه بر روزگار دختران افغانستان آورده؟

۲۵ جوزا ۱۴۰۳
 هزار روز تاریکی؛ بسته ماندن مکتب‌ها چه بر روزگار دختران افغانستان آورده؟

BBC

گزارشگران رسانه‌ی رخشانه، انی کیلی، تام لویت و حکمت نوری

یادداشت: این گزارش به مناسبت هزارمین روز محرومیت دختران بالاتر از صنف ششم از مکتب در افغانستان در همکاری با روزنامه گاردین با اندک تغییرات در قسمت ویرایش آن منتشر شده است.

سه سال قبل آینده‌ی اسما پر از هیچان بود. او در سن 15 سالگی دانش‌آموز دوره متوسطه در مکتب بود. در آن زمان او برای رفتن به دانشگاه و دیگر بخش‌های زندگی خود برنامه‌هایی داشت.

او مانند بسیاری از دختران افغانستان فهمیده بود که آموزش، مسیری است که او را برای خروج از انزوا و سرکوبی که زندگی مادر و مادربزرگش را در دوره‌ی قبلی طالبان محدود کرده بود، کمک می‌کند.

 اسما  بخشی از نسل جدید زنان افغانستان بود که فرصت داشتند زندگی‌ مستقل و از نظر اقتصادی خودکفا را برای خود  بسازند.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

سرگردان میان مرزها؛ گزارشی از بی‌سرنوشتی دختران افغانستان پشت دروازه سفارت آلمان و خطر اخراج از تاجیکستان

  روایت زنان؛ عامل بدبختی‌هایم را نمی‌بخشم

در ماه ثور سال 1400( می ۲۰۲۱)  چند ماه قبل از به قدرت رسیدن طالبان، زمانی که اسما در  صنف درسی بود، چندین بمب‌ در بیرون از مکتب‌اش منفجر شد.

او بعد از آن  در شفاخانه به هوش آمد و فهمید که ۸۵ نفر، که بیشتر آنها دانش‌آموز بودند، کشته شده‌اند. زمانی که زخم‌های او ناشی از این انفجار مهیب در حال بهبودی بود؛ طالبان به قدرت رسیدند و شانس او برای بازگشت به مکتب برای همیشه از بین رفت.

اکنون هزار روز از زمانی که حدود ۱.۲ میلیون دختر نوجوان مانند اسما از رفتن به مکتب محروم شده‌اند، گذشته است.

اتفاقاتی که از آن زمان برای آنها افتاده، فاجعه‌بار بوده است. ازدواج‌های اجباری و زودهنگام، خشونت خانوادگی، خودکشی، اعتیاد به داروهای خواب‌آور و حذف از همه جنبه‌های زندگی عمومی، بدون هیچ چشم‌انداز روشن برای آینده.

هیدربار، معاون مدیر بخش حقوق زنان دید بان حقوق بشر می‌گوید: «اکنون به هزار روز رسیده‌ایم، اما هیچ تاریخ پایانی برای وحشتی که بر دختران نوجوان در افغانستان اتفاق می‌افتد وجود ندارد. طالبان تنها رویاهای این دختران را به تعویق نینداخته‌اند، بلکه آنها را نابود کرده‌اند.»

سرنوشت اسما بدون امکان رفتن به مکتب، قابل پیش‌بینی بوده است. او مجبور به ازدواج زودهنگام با مردی که نمی‌شناخت شده و چهار دیواری خانه‌ی پدرش را با دیوارهای خانه‌ی شوهر عوض کرده است.

او می‌گوید که به پدر و مادرش  التماس کرده بود که او را به ازدواج مجبور نکنند.

اسما گفت: «وقتی به آنها درباره تحصیلات و رویاهایم گفتم، خندیدند و گفتند از وقتی طالبان آمده است، دختران هرگز اجازه نخواهند داشت که تحصیل کنند.»

به اسما گفتند که  بهتر است به زندگی‌ات ادامه دهی و ازدواج کنی: «[بعد از عروسی]، خانواده شوهرم به من گفتند، ما تو را خریدیم و برایت پول پرداخت کردیم، تو را رایگان نگرفته‌ایم. بنابراین باید در خانه باشی و برای ما کار کنی.»

اسما که اکنون 18 سال دارد، باردار است.

او می گوید: «وقتی فهمیدم که فرزندم دختر است، دنیا در مقابل چشمانم تاریک شد چون دختر بودن در افغانستان، ارزشی ندارد. او هرگز به هیچ یک از رویاهایش نخواهد رسید. کاش فرزندم پسر بود.»

نهادهای حقوق بشری می‌گویند با از بین رفتن جایگاه زنان در جامعه و نبود حمایت از سوی طالبان، دختران نوجوان به ویژه آنهایی که به ازدواج زودهنگام مجبور شده‌اند، با خشونت خانوادگی در داخل خانه و خشونت از سوی  طالبان در خارج از خانه مواجه هستند.

بنفشه فقط 13 سال سن داشت که طالبان به قدرت رسیدند و خانواده‌اش تصمیم گرفتند که اگر او نتواند به مکتب برود، باید ازدواج کند.خواهرش، قدسیه می‌گوید که بنفشه را مجبور کردند با نامزدش زندگی کند. نامزد او یک انسان تندخوی هست که بنفشه را مورد خشونت و لت‌وکوب و آزار قرار می‌داد.  

قدسیه می‌گوید که خواهرش، در حالی که دچار ناامیدی و ترس بود، به دادگاه‌های طالبان رفت و درخواست تفریق از نامزدش را کرد، اما به جای اینکه این درخواست را قبول کنند، طالبان او را به زندان فرستادند.

قدسیه می‌گوید: «ما عکس‌هایی داشتیم که نشان می‌داد چگونه نامزدش خواهرم را زده بود، و پیام‌ها و ضبط‌های صوتی که نشان می‌داد چگونه او را توهین می‌کند و مورد لت‌وکوب قرار می‌دهد. قاضی طرف نامزدش را گرفت و گفت که زنان همیشه به دنبال بهانه‌ای کوچک برای جدا شدن هستند. به او گفته شد تا زمانی که از زندگی با نامزدش انصراف می‌دهد، باید در زندان بماند.»

چشم‌انداز زندگی در انزوای اجتماعی و فرهنگی و مجبور شدن به کار در خانه، بسیاری از دختران نوجوان را به ناامیدی عمیق می‌کشاند.

یک نظرسنجی سازمان ملل متحد در دسامبر سال ۲۰۲۳ نشان می‌دهد که ۷۶ درصد از زنان و دختران، وضعیت روانی خود را «بد» یا «بسیار بد» عنوان کرده‌اند و گفته‌اند در نتیجه ضربه‌های روحی دچار بی‌خوابی، افسردگی، اضطراب، از دست دادن اشتها و سردرد شده‌اند.

در این نظرسنجی، تقریباً یک پنجم دختران و زنان گفته‌اند که در سه ماه گذشته با هیچ زنی خارج از خانواده‌ی نزدیک خود ملاقات نکرده‌اند. در نظرسنجی دیگری که به خودکشی‌ها در افغانستان نگاهی داشته، ۸ درصد  از شرکت‌کنندگان گفته‌اند که حداقل یک زن یا دختر را می‌شناسند که از ماه آگست ۲۰۲۱ به بعد برای خودکشی تلاش کرده‌اند.

در گزارشی که هفته گذشته توسط گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل برای افغانستان منتشر شد، آمده است: «بسیاری از دخترانی که از دسترسی به آموزش محروم شده‌اند، به بیماری‌های روانی، از جمله فکر به خودکشی دچار شدند. عدم دسترسی به آموزش برابر، باعث ناتوانی نسل‌های بعدی می‌شود که وضعیت اجتماعی و اقتصادی زنان و دختران افغان را به صورت متوالی تضعیف کرده و آن‌ها را مجبور می‌کنند تا به مردان وابسته باشند.»

هیدربار می‌گوید: «طالبان شبکه‌های اجتماعی، دوستان و دنیای بیرون را از آن‌ها گرفته‌اند. آن‌ها نمی‌توانند به مکاتب، پارک‌ها، آرایشگاه‌ها  یا ورزشگاه‌ها بروند و حتی نمی‌توانند بدون ترس از تهدید، از خانه بیرون بروند. طالبان همه چیزهایی را که حق بشری آنهاست را از آن‌ها می‌گیرند.»

مرضیه مادر آرزوی 15  ساله می‌گوید که دخترش از زمانی که نتوانسته به مکتب برگردد، بیشتر منزوی و افسرده شده است.

 او می‌گوید: «دخترم  کمتر حرف می‌زند و بیشتر اوقات می‌خوابد. می‌دانم که دلیلش بسته شدن مکاتب است، اما کاری از دست ما برنمی‌آید. همیشه آرزو داشتم که دخترم درس بخواند و داکتر شود تا بتواند روی پای خود بایستد.»

دخترانی که پدر و مادرشان آنها را حمایت می‌کنند، سعی می‌کنند تحصیلات خود را در خانه ادامه دهند.

مهتاب 17 ساله، از خانواده‌ای هفت نفره در ولایت هرات، می‌گوید که ابتدا پس از بسته شدن مکاتب مدت طولانی خانه نشین شده بود.

او می‌گوید: «نرفتن  به مکتب باعث شد که فکرهای منفی در ذهنم هجوم بیاورد و دچار استرس شده بودم و حالم هر روز بدتر می‌شد.»

مهتاب می‌گوید که برای خود برنامه‌ی آموزشی ترتیب داده و طبق آن کتاب می‌خواند و زبان انگلیسی می‌آموزد: «هرچند نمی‌توانم بگویم که اکنون کاملاً خوب هستم، اما خیلی بهتر از قبل هستم.»

هیدربار می‌گوید آنچه برای دختران نوجوان در افغانستان اتفاق می‌افتد چیزی نیست که جامعه بین‌المللی بتواند به نادیده گرفتن آن ادامه دهد.

خانم بار گفت: «این تهدیدی برای حقوق همه زنان و دختران در سراسر جهان است، زیرا اگر طالبان بتواند بدون مجازات این کار را انجام دهد، گروه بعدی چه کسی خواهد بود؟ این بی‌تفاوتی بین‌المللی به از بین رفتن آینده دختران، غیرمنطقی است و سکوت جامعه جهانی محکومیتی است که از لحاظ اخلاقی غیرقابل دفاع است.»

*یادداشت: برخی نام‌ها در این گزارش تغییر داده شده است.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • هیات امناء
  • اصول و خطوط کاری
  • تماس با ما
FR Fundraising Badge HR

Registered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT

Copyright © 2024 Rukhshana

English
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری