سمیه ماندگار
بازارچه هنر در حاشیهی شمال غربی شهر بامیان جایی که جنبوجوش گذشته جایش را به فضای سوتوکور داده است. این بازارچه که مخصوص زنان تجارتپیشه ساخته شده بود، با تسلط طالبان از رونق افتاده است. بازارچهی هنر در حکومت قبلی و با همکاری نهادهای کمکرسان بیرونی ساخته شده بود. در این بازارچه زنان صنایع دستی شان را به فروش میرساندند. زنان در بازارچهی هنر به رسانهی رخشانه میگویند، تا ۹۵ درصد فروشات شان افت کرده است.
بازارچهی دیگری به همین نام در ولسوالی یکهولنگ بامیان هم ساخته شده بود. محلی که مخصوص فروش صنایع دستی زنان بود. براساس گفتههای منابع، این بازارچه نیز در آستانه بسته شدن قرار گرفته است.
رنگهای متنوع صنایع دستباف زنان به این بازارچهها، زیبایی خیره کنندهای بخشیده است. کیفهای دستدوز زنانه، کفش، کلاه، واسکتهای بَرَک، واسکتهای زنانه و بچهگانه، لباسهای خامکدوزی شده، تابلوهای ساخته شده از نمد و فرشهای دستباف حاصل دسترنج زنان متاع این بازارچهها است.
انجمنهای صنایع دستی زنان میگویند، وقتی بامیان سالانه میزبان صدها هزار گردش بود، دیدن از این بازارچهها برای گردشگران در ردیف بودا و بند امیر قرار داشت. بازارچه هنر درمرکز بامیان در سال ۱۳۹۵ ساخته شده بود. هدف آن، رشد و انکشاف صنایع دستی، کمک به زنان تجارت پیشه و پیشرفت زنان در عرصهی اقتصاد بود.
وقتی طالبان آمد، ورق برگشت
در نخستین روزهای ماه سوم بهار، ایامی که به فصل گردشگری بامیان معروف است، خیابانها و فروشگاههای بامیان خالی از گردشگر است. با ورود به بازارچه هنر، انگار به نظر میرسد که بازارچه تعطیل است. از مشتری خبری نیست، زنان فروشنده نیز هرکدام سر درلاک خودش فرو بردهاند. صغرا حسین زاده (مستعار) ۴۰ ساله تنها و بیکار در دکانی نشسته است. او چند سال است که در بازارچه هنر در مرکز بامیان صنایع دستی میفروشد.
در اولین گفتوگو میگوید: «مردم فکر میکنند که بازارچه قفل است، نه بازارچه قفل نیست، همان خانمهایی که قبلا کار میکردند بیشتر شان هست؛ ولی هیچ مشتری ندارند.»
صغرا صنف دوازدهم مکتب را خوانده است. تا پیش از طالبان از کاری که داشت احساس رضایت میکند. اما میگوید، وقتی طالبان آمده، ورق برگشته است: «قبل از رویکار آمدن طالبان، زنان تجارت پیشه در این بازارچه درآمد خوبی از فروش صنایع دستی داشتند. فکر کنید یک خانم که بتواند پنجاه الی صد شاگرد را معاش بدهد حتما درآمد خودش خوب است. کار و بار ما روزبهروز هم بهتر میشد؛ ولی فعلا انجمنها شاگرد که هیچ ندارند و فقط اجناس که قبلا تولید کردهایم را در دوکان برای نمایش میگذاریم که فروخته شوند. متاسفانه امسال تا هنوز فروشات چندانی نداشتهایم.»
بازارچه هنر در مرکز بامیان با ده انجمن صنایع دستی زنان شروع به کار کرد، اما در حال حاضر به پنجاه انجمن رسمی ثبت شده در آمریت صنعت و تجارت ولایت بامیان رسیده است. به گفتهی صغرا حسینزاده، در هر انجمن ۵۰ تا ۱۰۰ نفر زن عضویت داشتند که شامل زنان تولید کننده دست اول صنایع دستی و زنان دکاندار میشوند.
صغرا میگوید، این وضعیت از یک طرف نتیجه از بین رفتن حمایتهای دولتی و موسسات کمککننده است: «قبلا که بود حکومت محلی و موسسات نمایشگاه صنایع دستی برگزار میکردند که در این نمایشگاهها صنایع دستی زنان تجارت پیشه به خوبی به فروش میرفت و از همین طریق تبلیغات هم میشد.»
طالبان هرچند محدودیت رسمی در زمینهی فعالیت این بازارچه وضع نکردهاند. اما کار زنان در این بازارچه در زمان حاکمیت طالبان چندان هم بیدردسر نمانده است. صغرا به مشکلی اشاره میکند که زنان تجارتپیشه را نگران کرده است: «زمین بازارچه در زمانیکه غلام علی وحدت والی بامیان بود در سال ۱۳۹۴ بهصورت رسمی به زنان تجارت پیشه توزیع شد و برای هر خانم یک نمره دوکان توزیع گردید که خانمهای تجارت پیشه از بانکها قرضه گرفتند و دکانهایشان را ساختند؛ اما اکنون مسوولین ریاست زراعت و عدلیه طالبان میآیند و میگویند که شما ساحهی دولتی را غصب نمودهاید و باید کرایه پرداخت نمایید.»
صغرا میگوید، زنان مشغول در این بازار حتی به نان چاشت و کرایه موتر شان مانده است. به قول صغرا امسال هیچ گردشگری از این بازارچه خرید نکرده: «امسال مشتریهای ما ۹۵ فیصد کم شده است.»
بامیان در کنار جاذبههای چشمنواز گردشگری، در فصل بهار و تابستان هوای دلپذیری دارد. از طرف دیگر، امنیت خوب این ولایت در سالهای گذشته پای صدها هزار گردشگر را به این ولایت میکشاند. تا قبل از طالبان براساس آمارهای رسمی تا ۳۰۰ هزار گردشگر داخلی و خارجی به ویژه در فصلهای بهار و تابستان به این ولایت سفر میکردند.
صغرا میگوید، بازارچه هنر در مرکز بامیان مورد توجه گردشگران بود. بسیاری بدون خرید سوغات برای عزیزان شان از این مرکز بیرون نمیشدند: «ما برای شاگردان مان پول میدادیم و آنها از همین طریق معیشت خانوادهی شان را پیش میبرد و خود ما هم مصارف خانواده ما از همین طریق تأمین میشد و خانمهای بامیان از همان قماش شیرزنان است که میگویند کار باشد که ما انجام بدهیم و در مقابل به خانوادهی خود کمک نماییم.»
به قول صغرا، طالبان همیشه با سرزدن به محل کار آنها برای آنها در مورد حجاب توصیه میکنند: «امسال تا هنوز هیچ مشتری بیرون از ولایت و یا مشتری خارجی نداشتیم، در صورتیکه هر سال در همین ایام مردم زیادی از سایر ولایات و یا خارج از کشور به بامیان میآمدند و از این بازارچه خرید میکردند و برای عزیزان شان سوغات میبردند.»
عاقله سلطانی (اسم مستعار) ۳۸ ساله و مسوول یکی از انجمنهای صنایع دستی در بازارچهی هنر مرکز بامیان در دکانش آرام و بیصدا نشسته است. با رفتن من سکوتش را میشکند: «قبلا ما از این دوکان درآمدی خوبی داشتیم که میتوانستیم خرج خانهی خود را تأمین نماییم؛ اما فعلا کار و بار ما با رکود مواجه شده است و درآمدی فعلی ما صفر شده است.»
خانم سلطانی میگوید، مدتها است که هیچ گردشگری به دکانش سر نمیزند. تنها گاهی برخی از شهروندان بامیان برای خیاطی به دکانش میآید: « مشتریان ما امسال بسیار کم شده و حتی به اندازهی ۱۰ فیصد سالهای قبلی هم نمانده است.» به قول عاقله قبل از آمدن طالبان کسانیکه از سایر ولایات و یا خارج از کشور میآمدند از این بازارچه، گلیم، نمد، لباسهای هزارگی، دسترخوان بافته شده، برای عزیزان شان سوغات میبردند.
تا قبل از طالبان عاقله سلطانی هرماه به ۵۰ تا ۱۰۰ تن از زنان دربامیان سفارش کار میداد، اما حالا او نمیتواند به کسی کرایه پرداخت کند و در حقیقت دست از تولید صنایع دستی برداشته است.
بازارچه هنر در ولسوالی یکهولنگ نمبر ۱ نیز سرنوشت مشابه بازارچه هنر در مرکز بامیان را پیدا کرده است. این بازارچه در سال ۱۳۹۶ به هدف کمک خودکفایی اقتصادی زنان ساخته شده بود.
شیما محمدی (اسم مستعار) ۳۸ ساله که تا صنف چهاردهم درس خوانده است. او صاحب دکانی در بازارچه هنر در ولسوالی یکهولنگ بامیان است. او در گفتوگوی تلفتنی به رسانهی رخشانه گفت: «بعد از آمدن طالبان در تمامی بخشها مردم متضرر شدند، اقتصاد مردم سقوط کرد و قیمتهای مواد اولیه چند برابر افزایش پیدا کرد و همهی اینها تاثیر منفی روی کار و بار ما گذاشت.»
شیما میگوید که در بازارچهی هنر یکهولنگ حدود چهل زن تجارت پیشه و صنعتگر در بخشهای مختلف مصروف کار است، از خیاطی گرفته تا بوت سازی، صنایع دستی و لباس فروشی: «به دلیل اینکه مردان زیادتر بیکار اند و مردم پول ندارند از یک طرف و از طرف دیگر تشویش اینکه مبادا جنگها زیادتر شود، خرید و فروش ما بسیار کم شده است… در صورتیکه یگان شیرینی خوری و یا عروسی شود مردم میآیند و از ما خرید میکنند ولی در غیر آنصورت ما مشتری نداریم.»
تقویت صنایع دستی در حکومت گذشته به هدف رشد اقتصادی زنان مورد توجه بود. به همین دلیل، طرحهای زیادی به کمک نهادهای امدادرسان بیرونی روی دست گرفته شد. تاجایی این تلاشها موفق هم شد. زنان زیادی در افغانستان تلاش کردند که از این طریق نیازمندی های خود و خانواده خود را برطرف کنند.
شیما میگوید: «اهمیت این بازارچه خیلی زیاد است. زیرا زنان تجارت پیشه در خودکفایی خانوادهها نقش بسیار مهم دارند، از طرفی هم مردان در شرایط فعلی حدود ۸۰ فیصد شان بیکار است، پس خانمی که فعلا دستش به کاری بند است میتواند خرج و مخارج خانوادهی خود را تأمین نماید، شخصا خودم هم به همین سرنوشت گرفتار هستم، شوهرم بیکار شده و مصارف خانوادهام را خودم تأمین مینمایم و راه چارهی دیگری هم ندارم.»
بسیاری از این زنان میگویند، دغدغه طالبان تنها پوشش زنان در این بازارچهها است. به باور آنها طالبان مشکلات زنان را نمیبینند. شیما میگوید که مسوولین امر به معروف طالبان به همکاران و همسایههایش اخطار داده است تا چادری بپوشند و یا طوری حجاب کنند که تنها دو چشم شان معلوم شود. در غیر آن صورت دفعهی بعدی با برخورد سختی رو به رو خواهند شد: «خواه مخواه ترس داریم. زیرا اگر مطابق محدودیتهای آنان رفتار نکنیم و مطابق خواست آنان پوشش و ظاهر مان را برابر نسازیم یک روز کار نمیتوانیم، با وجود مراعات این موارد هنوز هم با بعضی بهانهگیریها مواجه هستیم.»
برای کسانی هم به بامبین رفته است، دیدن از بازارچه هنر اجتناب ناپذیر است. مثل سمیه حقجو که فعلا ساکن کابل است و سالانه چندین بار از بامیان دیدن میکند در بارهی بازارچهی هنر میگوید:«هر بار که من بامیان میروم امکان ندارد که از بازارچهی هنر بامیان خرید نکنم.»
از نظرسمیه، این بازارچه بسیار زیبا و دلنشین است و هر گردشگری را جذب میکند و نباید از رونق بیافتد: «لباسهایی که در کابل به قیمت سه هزار و پنج صد یا دو هزار و پنج صد افغانی میشود تهیه کرد، من از بامیان همان لباسها را به قیمت یک هزار یا یک هزار و پنج صد افغانی خریداری کردم و از این لحاظ قیمتهایش خیلی خوب است.»