نویسنده: مرسل علی
ما زنان و دختران از وقتی که دست چپ و راست خود را میشناسیم، میترسیم. از آنچه مردم دربارهی ما فکر میکنند، میترسیم. از اینکه دوستان ما مارا دوست نداشته باشند، میترسیم. از اینکه پدر و مادرما کارهای ما را تأیید نکنند، میترسیم. به همین خاطر همیشه پنهانکاری میکنیم و پشت ترسهای ما پنهان میشویم. آنچه را واقعا فکر، احساس و عملکرد ما است، خود واقعی و حقیقت زندگی ما نیست. زیرا نشان دادن حقیقت، شجاعت میخواهد.
ترس یک پدیده طبیعی در زندگی آدمها است. اما چیزی که طی سالها یاد گرفتهام این است میتوان بر ترس غلبه کرد. تنها به این دلیل که میترسیم، نباید با ترس زندگی کنیم. بلکه کاملا بر عکس، هنگامی که ترسمان را شناختیم، میتوانیم آن را کنار بگذاریم، شجاعت را انتخاب کنیم و صداقت داشته باشیم.
حتما شنیدهایم که میگویند، فلان آدم نترس است، در بیشتر موارد این نترسی به معنی واقعا نترسیدن نیست، بلکه با ترسها کنار آمدن است. در حقیقت آن افراد ترسهای شان را میدانند و با ترسهای شان کنار آمدهاند. همزمان شجاعت همیشه به مفهموم نترسیدن نیست.
ورونیکا راث، نویسنده کتابهای علمی تخیلی پرفروش جهان در مورد شجاعت چنین گفته است: «شجاعت در زندگی شکلهای مختلفی دارد؛ گاهی شجاعت به معنای حذف دشمنان است. گاهی شجاعت یعنی کنار گذاشتن زندگیت به نفع چیزی که از تو مهمتر است. گاهی شجاعت به معنای بخشیدن زندگیات به دیگری است گاهی رها کرن همه آنچه که داشتهای یا همه آنان که روزگاری دوست داشتهای، اما گاهی هم هیچ یک از آنها شجاعت نیست. شجاعت، تحمل سختیها و رنجهاست و کار کردن آرام به امید روزهایی که زندگی میتواند بهتر از امروز در جریان باشد.»
افلاطون میگوید، ارزشهایی مانند زیبایی و شجاعت از نظر عینی واقعی هستند. من با نظر افلاطون موافقم که این دو ایده آل از نظر عینی واقعی هستند. همیشه برای عمل شجاعانه و یا زیبایی مخاطب وجود دارد. در عین حال یک طرف غیرمنطقی دیگر نیز وجود دارد که شخص را متقاعد میکند که چه چیزی را زیبا ببیند و چه چیزی را زیبا نبیند. این طرفها معمولا در اکثریت هستند و معمولا تعیین کننده معیارهایی برای زیبایی اند. معیارهایی که نظر به تصوراتی را که هر زمان بخواهند در ذهن خود اختراع میکنند و به دیگران میقبولانند، هرچند آن معیارها از نظر عینی واقعی نیستند و دایم درحال تغییر اند.
تعریفهای زیاد برای زیبایی وجود دارد، ولی آنچه من از زیبایی میدانم و تجربه کردهام، زیبایی «سادگی» است. زیبایی خوشبختی است. زیبایی تصاویر و لحظاتی است که متمایزترین و چشمگیرترین جذابیت شخصیت و اصل خود ما را نشان میدهد. نه آن تصوریری که برای ما القا میشود.
نوعی از شجاعت وجود دارد که نویسندگان از آن به عنوان خشت خود برای قالب سازی یک داستان عاشقانه استفاده میکنند. یا همان کارخانههای واژههایی است که برای قهرمان داستان شخصیت میبافند و روپوش میسازند. شجاعتی که مرد از میان آتش و وحشت دختر را نجات میدهد و دنیا را از شر در امان میسازد.
و یا نوع از شجاعت وجود دارد که فرد دارنده این نوع شجاعت میتواند بارها زیر تیغ جراحی زیبایی برود. قسمتهایی از بدنش را دست کاری کند و حتی برای آن دستکاری پول هنگفت بپردازند. این نوع شجاعتها معماری شده اند و از نظرعینی واقعی نیستند.
شجاعت عینی واقعی، شجاعت با خویشتن است. شجاعت جنگیدن برای خواستها و آرمانهای خود، تلاش برای آرزوها و رسیدن به آن «خود» واقعی خود. تلاش برای قبول کردن تفاوتها. این تفاوتها خود فهرست طولانی دارد. از رنگ پوست تا اندازه چشم، قد، وزن، رنگ مو… این شجاعت ممکن به الگو نیاز داشته باشد؛ اما بیشتر به آگاهی نیاز دارد. هرقدر دسترسی ما به اطلاعات بیشتر باشد به شجاعت واقعی نزدیکتر میشویم.
بطور نمونه در کشور هندوستان کریمهای سفید کننده تبلیغات چند میلیون دالری دارند. تبلیغات که به خورد یک کشور با جمعیت بیش از یک میلیارد جمعیت داده میشود و آنها را قانع میکند که میتوانند پوست براق و روشن چون هنرپیشههای فیلم های بالیوود داشته باشند، هرینه سنگین و همچنان درآمد هنگفت به شرکتهای تولید کننده دارد. جمعیتی که باور میکنند آن کریمهای سفید کننده جادو میکند و یک شبه پوست آنها سفید و براق میسازد به اطلاعات درست و دقیق نیاز دارند تا بدانند هر هنرپیشه حین فیلم برداری یک صحنه چند ساعت میکآپ میشود و چقدر نور و چراغ در صحنه وجود دارد. وقتی به اطلاعات درست دسترسی پیدا کردند، شجاعت اینکه پوست گندمی و تاریک خود را قبول کنند.
مارکیتها برای جلب توجه مشتریان همیشه تحقیق میکنند و برای این تحقیقات هرینههای هنگفت میپردازند. درحالی که کمتر مشتریان قبل از پرداختن برای آن محصول تحقیق میکنند و خودخواسته قربانی محصولاتی میشوند که برای قربانی کردن مشتریان نا آگاه طرح شده است.
در جهان کنونی که همه چیز به شدت در حال تغییر وغیر قابل پیش بینیاند، طبعی ترین زیبایی شجاعت است. از همین است که میگویند «افراد شجاع جذاب اند.» بنابراین، شجاع باش دختر تا فکر، احساس و عملکرد ما خود واقعی و حقیقت زندگی ما باشد.
یادداشت: تیتر این نوشته برگرفته ازکتاب ریشما سوجانی در مورد ترک کمالگرایی دختران است.