نوشا عصیان
در ماههای اخیر موج جدیدی از کودکربایی در بدخشان به نگرانی بزرگی برای مردم تبدیل شده است. منابع مردمی در بدخشان میگویند، این وضعیت بیسابقه بوده و طالبان از رسانهای شدن بسیاری از رویدادهای کودکربایی در این ولایت جلوگیری میکنند.
در تاریخ نوزدهم حوت سال گذشته، آدمربایان در ولسوالی «ارگو»ی بدخشان، اعضای داخلی بدن یک کودک هفت ساله را بیرون کشیده و او را به طرز فجیعی به قتل رسانده بودند. خبری تلخ که باعث نگرانی زیادی برای مردم بدخشان شد، اما مردم میگویند، وقایع آدمربایی تنها به یک یا دو مورد در بدخشان خلاصه نمیشود.
منابع به رسانهی رخشانه گفتهاند، دستکم در یکی دو ماه اخیر شش کودک دختر و پسر ربوده شده که خبر آن رسانهای نشده است و ممکن است موارد اتفاق افتاده بسیار بیشتر از این باشد.
در این گزارش به دلیل نگرانی امنیتی که منابع داشتند، تمامی نامها مستعار آمده است و برخی از جزئیات دقیق سانسور شده است.
مریم 10 ساله، دانشآموز یک مدرسهی دینی در بدخشان است. او در تاریخ پنجم حمل امسال از راه مدرسه ربوده شده و دو روز در قید آدمربایان به سر برده است. مادرش که یک زن حدودا 40 ساله است در صحبت با رسانهی رخشانه ماجرا را چنین شرح داده است: «از یک تا سه ونیم در مدرسه قرآن میخواند. ساعتهای ۲ بعدازظهر بود. یکی از همصنفیهای مدرسهاش آمد که مریم چرا مدرسه نیامده است. فکر کردم شوخی میکند یا حتمن مریم در خانه است و نرفته است، چون آنروز هیچ مه آماده شدنش را متوجه نشدم و نه بیرون شدن از خانه و مدرسه رفتنش را. وقتی تمام خانه را گشتم، نبود؛ بعد به دوستش گفتم برود من پیدایش میکنم و میگویم بیاید. از همسایهها پرسیدم از قوم و خویش کسی خبری از دخترم نداشتند.»
مریم سه خواهر و چهار برادر بزرگتر از خودش دارد و فرزند کوچک خانوادهاش است. مادرش میگوید، آنها به حوزه پولیس طالبان رفته و ماجرای گم شدن دخترشان را اطلاع دادهاند.
یک هم درسی مریم که 11 ساله است و نمیخواهد ناماش در این گزارش بیاید نیز این ماجرا را در صحبت با رسانهی رخشانه تایید کرده است.
مادر مریم گفته است، نهادهای امنیتی طالبان درخواست آنها برای پیگیری پرونده دخترشان را جدی نگرفتند تا زمانی که آنها مجبور شدند واسطه پیدا کنند. سرانجام، مریم در ۷ حمل به خانه برمیگردد و طالبان برای خانوادهی مریم گفتهاند یک فرد در پیوند به ربوده شدن دخترشان بازداشت شده؛ اما جزئیات بیشتری به آنها ارایه داده نشده است.
مادر مریم در حالی که چادر سیاهی دور سرش پیچیده بود و چشمهای نمزدهاش را پاک میکرد، گفت هنوز دخترش از آن روز وضعیت عادی ندارد و به ندرت حرف میزند: «هر لحظه فکر میکدم کسی زنگ میزند و میگوید بیایید جسدش را پیدا کردیم. بسیار روز وحشتناکی بود او روزها.»
طالبان در افغانستان مدعیاند که امنیت کامل را برقرار کردهاند. برای همین، رویدادهای امنیتی را کمتر رسانهای میکنند.
ساکنان بدخشان میگویند، کودک ربایی در این ولایت به این پیمانه سابقه نداشته است.
مهرزاد، ۲۹ ساله و دانش آموخته ادبیات و از ساکنان بدخشان گفته است، به خاطر نوشتن یک متن انتقادی از افزایش کودکربایی در بدخشان از سوی طالبان تهدید شده است. او میگوید: «طالبان این روزها کسانی که در این باره حرف میزنند را تهدید میکنند و حتا به کسانی کودکانشان اختطاف شده گفتهاند، در صفحات اجتماعی اعلان نگذارند و با کسی چیزی شریک نکنند. در حالی که هیچکس نمیتواند جسد آن کودک که اعضای بدنش را کشیدند و جسدش را پرت کردند یک گوشه را فراموش کند. با همهی اینها سکوت کردهایم که ببینیم چی بلاهایی بر سرمان میآید تا آنها را هم بیصدا بپذیریم.»
مهرزاد گفته است، سیستم قضایی بدخشان ناکارا و فاسد شده است. او در توضیح حرفاش گفته است: «خدا نکند که کارت در حکومت بند باشد. اگر خدای ناخواسته قضیهای داشته باشی یا مثلن همین مساله ربودن کودکان که این روزها داغ هم است. میروی به حوزه که قضیه را ثبت کنی، میگویند، برو اول عریضه نوشته کن، بعد احکام بگیر باز بیا. وقتی هم که عریضه نوشته کنی و احکام هم بگیری تا یک هفته ورقات را کسی بلند نمیکند ببیند که درد این مردم چیست.»
زهرای ده ساله نیز در تاریخ 15 حمل امسال ربوده شده بود. اما به گفتهی خانوادهاش قبل از این که آدم ربایان موفق شوند او را خیلی دور کنند، در یک حادثه به طور معجزه آسایی نجات پیدا کرده است.
خواهر 24 ساله زهرا که قبلا دانشجوی حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه بدخشان بوده، گفته است: «زهرا وقتی از کوچه پایین میشود، نزدیک سرک یک موتر پاسو کنارش توقف میکند. برایش میگوید، بیا بالا شو برسانیمت. زهرا اما قبول نمیکند و میگوید پول ندارم و مدرسهی ما دور نیست، خودم میروم. اما راننده به اصرار میگوید بیا بالا شو هیچ پولی نمیگیرم فقط میرسانمت. زهرا داخل موتر میشود و موتروان با سرعت زیاد میخواسته از داخل شهر دور شود. زهرا میپرسد کاکا مرا کجا میبرید، از مدرسه گذشتیم. در همین اثنا زهرا که متوجه میشود اختطاف شده است، فریاد میزند و از موهای راننده کش میکند، راننده به فردی که در عقب نشسته است میگوید پودر را بکش و بیهوشش کن، ولی وقتی زهرا در حین تقلا برای نجات خودش بود، راننده با موتر دیگری تصادم میکند در همین حین ترافیک میرسد و زهرا را نجات میدهد.»
خانواده زهرا ساکن منطقهی «بتاش» شهر فیضآباد است. خواهر زهرا گفته است، رانندهای که میخواسته خواهرش را اختطاف کند، موفق به فرار شده است.
انگیزه افزایش آدمربایی در بدخشان روشن نیست. طالبان حاضر نیستند در این مورد به رسانهها پاسخ بدهند. اما آدم رباها در قضیهی کودک هفت سالهای که به طرز فجیع به قتل رسانده و اعضای داخلی بدناش را کشیده بودند، از خانوادهاش درخواست پول کرده بودند.
زهرا عضو یک خانواده ششنفری است. خواهرش میگوید، آنها از این اتفاق شوکه شدهاند: «ما به حوزه رفتیم، اما دولت به این مسائل اهمیت نمیته و کسی در قصه جان و مال مردم نیست. هنوزم هویت آن افرادی که میخواستند زهرا را اختطاف کنند، نامعلوم است و کسی هم جرات نمیکند در اینباره صحبت کند.»
افزایش کودکربایی در بدخشان بسیاری از خانوادهها را نگران کرده است. مادران میگویند، این روزها با نگرانی فرزندانشان را به مکتب میفرستند و یا تا مکتب آنها را همراهی میکنند.
مثل جمیله که مادر چهارفرزند و در یک خیاطی زنانه آموزگار حرفهای خیاطی است. او که در ناحیه پنجم شهر فیضآباد زندگی میکند گفته است: «تقریبا دو ماه شده که طفلها زیاد گم میشوند. مه زیاد نگران اولادهایم هستم.»
جمیله میگوید، پسر دو سالهی یکی از بستگانشان چند روز پیش ناپدید شده که احتمال دارد ربوده شده باشد.
وژمه ۲۳ ساله، یکی از ساکنان دشتشهدای شهر فیضآباد به رسانهی رخشانه گفته است: «تقریبا دوهفته شد، دو پسر از همین همسایهگیهای ما ناپدید شدهاند. یکیش ۱۴ ساله و دیگرش ۸ ساله. ساعتهای ۶ شام بود که خانوادهشان متوجه شدند که پسرهایشان نیستند. زیاد هر طرف احوال گرفتند، اما تا هنوز از سرنوشتشان خبری نیست. وضعیت خانوادههایشان بسیار بد است و مردم فقیر هم هستند. صدای مردم غریب را کسی نمیشنود.»
در این مورد، روزنامه هشت صبح نیز در تاریخ 22 حمل امسال خبر داد که افراد ناشناس دو کودک را از منطقهی دشت شهدای شهر فیضآباد بدخشان ربودهاند.
از ناپدید شدن صالح ۱۴ ساله بیشتر از یک هفته گذشته است. کودکی که ساکن منطقه «تغارچیک» ولسوالی ارگو در بدخشان بود. او در تاریخ ۹ ثور درست ساعت هشت صبح در راه رفتن به مدرسه شهر وحدت ناپدید شده است.
یکی از بستگان نزدیک خانواده صالح به رسانهی رخشانه گفته است، صالح پسر کوچک یک خانوادهی ۹ نفری است: «… بیچاره وضعیتش بسیار بد است. فشار بلند هم دارد، هر لحظه گریه میکند، خدا کند عماد پیدا شود.»
در یک مورد دیگر، کریمه ۱۴ ساله که در یک مدرسهی دینی در شهر نو فیضآباد دانشآموز است، به رسانهی رخشانه گفته است: «دوتا از دخترهای مدرسهمان سه روز نیامده بودند. باز خبر شدیم که گفتن اونا را کسی دزدیده. باز چند روز ما هم مدرسه نرفتیم، چون مادرم گفت که مدرسه نروم.»
رسانهی رخشانه برای صحتسنجی گفتههای کریمه، با یکی از آموزگاران این مدرسه دینی صحبت کرد، او نیز موضوع را تایید کرد و گفت دختران 12 و 11 ساله بودهاند: «هرچند طالبها گفتهاند که نباید چیزی در مورد قضیه اختطاف کودکان بگوییم، اما راستش ما هم زیاد نگران شاگردهامان و بخصوص کودکهایمان هستیم و میترسیم.»
این آموزگار که نمیتوانیم جزئیات بیشتری در مورد او بدهیم گفته است، کودکان دختر در راه بازگشت به خانه ربوده شده و آدمرباها هم دستگیر شدهاند: «اما هنوز مدرسه نیامده و نمیفهمم که دیگر میتوانند بیایند یا خیر.»
رسانهی رخشانه موفق نشد نظر طالبان را در مورد این نگرانی مردم و افزایش کودکربایی در بدخشان بپرسد. اما طالبان عمدتا آن را رد میکنند.