تمنا تابان
یافتهها نشان میدهد که اخیرا یک گروه حدودا 10 نفره از پشتونها که خود را کوچی و نمایندهی کوچیها معرفی کردهاند، با استفاده از حمایت حکومت محلی طالبان در بامیان، مانع کشت و زراعت مردم در چند روستای منطقهی «قرغنهتو» این ولایت شده است.
«قرغنهتو» منطقهای به شدت سردسیر در مربوطات مرکز بامیان است که زندگی همهی ساکنان آن به دامداری و زراعت وابسته است.
منابع مطلع میگویند، این منطقه و مناطق اطراف آن در چهار سال حاکمیت طالبان شاهد تحولات «نگران کنندهای» بوده است. به گفتهی منابعی که رسانهی رخشانه با آنها صحبت کرده است، در اوایل بهار امسال شماری از پشتونهایی که خود را کوچی میخوانند، ادعا کردهاند که زمینهای زراعتی آبی چندین روستا متعلق به آنان است. آنها مدعی روستاهای «توب علی»، «اولنگگ» و «پای کوتل» و زمینهای آبی و للمی در روستای «کلته توب» هستند.
منابع میگویند، زورگویان که خود را کوچی میخوانند، ساکنان بومی این منطقه را از کشت و زراعت منع کردهاند.
به دلیل نگرانیهای امنیتی نامها در این گزارش مستعار آمده است.
سخی ۶۰ ساله به رسانهی رخشانه گفته است که شماری از پشتونها در اوایل بهار امسال ادعا کردهاند که زمینهای للمی و چراگاههای چهار روستا «میلهجای سابق» آنها بوده و کسی حق ندارد در این جاها کشت و زراعت نماید.
به گفتهی سخی وقتی آنان میخواستند زمینهای خود را شخم بزنند و برای کشت آماده بسازند، تعدادی از نظامیان طالبان مانع کشت و کار آنان شده و نگذاشتند تا زمینهای مورد ادعا را کشت کنند: «آنان برای ما گفتند که در اول بروید و مشکل خود را با اوغانایی که ادعای مالکیت دارند حل کنید، باز بیایید کشت کنید.»
سخی میگوید، تا زمانیکه یادش میآید در پشتههای روستاهای آنان و ایلاقجایشان که با نامهای «دولغه» و «سرِ چَل» شناخته میشود، هیچگاهی هیچکسی از پشتونها برای میله و تفریح نیامده است و پدرانشان نیز چنین چیزی را به یاد ندارند.
سخی گفته است: «اونا (پشتونهای مدعی) ساحات مختلف ره ادعا کردهاند، پارسال همینا مردم شیدان و چند قریه قرغنهتو ره نماندند که به دشت خَم ایلاق بروند، امسال ده جان ما شروع کرده، خدا عاقبت ما ره به خیر کنه، اوضاع بسیار نگران کننده است.»
یک منبع مطلع گفته است که فردی معروف به «پسر منگل» در راس این جریان قرار دارد. رسانهی رخشانه موفق نشد با «پسر منگل» در مورد این ادعا صحبت کند.
ساکنان محلی سال گذشته نیز شاهد وقوع رویدادهای مشابهی بودند. پشتونهای کوچی با حمایت حکومت طالبان مانع از ورود مردم منطقهی شهیدان و قرغنهتو به دشتی به نام خَم شدند که صدها سال ایلاقگاه آنان بوده است.
در همین حال یک منبع مردمی دیگر که با نام مستعار محمود صحبت کرده، میگوید که تعدادی از پشتونها برای اینکه بتوانند علفچرهای مردم بومی مناطق هزارهنشین در بامیان را به دست بیاورند به چنین ترفندی روی آوردهاند: «سال گذشته نیز یکی از همین پشتونها تعداد هزار راس گوسفند ره ده ایلاق جای ما که دولغه نام داره جای داده بود و از صاحب رمه هزار تایی مقدار پول هنگفتی به عنوان سرعلفی گرفته بود.»
منابع رسانهی رخشانه از مقدار دقیق این پول اطلاعی نداشتند، اما براساس نرخنامهی معمولی قبلی، این مقدار پول 2 صدهزار تا 250 هزار افغانی میشود.
«سر علفی» اصطلاحی رایج در میان مردم بومی این منطقه است و به روشی گفته میشود که در آن، مالدارانِ غیربومی در ازای پرداخت پول، اجازه مییابند حیوانات خود را برای چند ماه در چراگاههای آن منطقه بچرانند.
قبلاً ساکنان محلی، سرعلفی را به مالداران بیرون از منطقه میدادند که عمدتاً عربهای مالداری بودند که از ولایتهای شمالی کشور به آنجا میآمدند. فردی به نام منگل که اکنون درگذشته و پسرش جانشین او شده است، سال گذشته سرعلفی این منطقه را به عربها واگذار کرد و در نتیجه، ساکنان محلی از این حق محروم شدند.
سالها این حق در اختیار ساکنان محلی بود و حالا به گفتهی محمود، پشتونها به این چشم دوختهاند: «خیلی از کسانیکه این دعوا را راه انداختهاند با زبان خود میگویند که به این ملک و علفچر نیاز ندارند ولی برای این است که بتوانند سرعلفی بگیرند.»
اما از طرفی برای مردم بومی این موضوع میتواند منجر به کوچ اجباری شود، زیرا زندگی مردم در قرغنهتو کاملا به زراعت و دامداری بستگی دارد، محمود گفته است: «زندگی ما صد فیصد به مالداری و زراعت بستگی داره، چون هوای این منطقه خیلی سرد است، کشت و زراعت به خوبی نمیرسه و تیرماه سال (خزان سال) خیلی وقت سرما میزنه، از همی خاطر مالداری برای ما خیلی مهم استه، ما بدون مالگاو زندگی نمیتانیم، اگر کوه و ایلاقجای ما را اوغانها صاحب شوه دیگه چیزی ده ما نمیمانه.»
اطلاعات نشان میدهد که ساکنان محلی حتی تلاش کردند تا در تاریکی شب زمینهای زراعتی خود را بکارند، اما باز هم با ممانعت سربازان طالبان روبرو شدند.
محمود در ادامه میگوید: «از خیر زمینا خو امسال تیر شدیم، چون زور ما به پشتونها و طالبان نمیرسه ولی فکر کنم امسال ما را ایلاق رفتن هم نمیمانه.»
عابد میگوید که طالبان برای مردم محلی سه راه پیشنهاد کرده است: «بیایید دعوا نمایید، یا برای محکمه اختیار عام و تام بدهید تا فیصله کنند و یا هم بگذارید والی طالبان همراه با ملاهای اهل تشیع چیزی که فیصله کردند.»
اما ساکنان محلی هیچ یک از این سه پیشنهاد را نپذیرفتهاند. به گفتهی خودشان دلیلی هم ندارد که بپذیرند: «ما هیچگاه بالای ملک پدری خود که صدها سال میشود مالکش هستیم دعوا نمیکنیم و نه به کسی اختیار میدهیم که بالای ملک پدری ما فیصله کنند، اگر ماندند کشت میکنیم، نماندند بگذار به زور بگیرند، حالا که قدرت دستشان است و هر کاری میتوانند، ولی ما هیچگونه سندی را امضا نخواهیم کرد.»

نمایی از ایلاق جای منطقه « دولغه»
به قول عابد اگر آنان مجبور شوند کوچ میکنند و میگذارند کوچیها با زور طالب ملکشان را بخورند ولی هرگز حاضر نیستند سندی را امضا کنند: «پشتونها هیچگونه سند و مدرکی ندارند که نشان بدهد اینجا از آنها است یا حتی میلهجای شان بوده، آنها از ما سند خواستند، ما در جواب گفتیم که اینجا ملک پدری ما است و ملک پدری در هیچ جای سند نداره، قبرستان ۴۰۰ ساله ما خودش بزرگترین سند است، ما تکتهای مالیهدهی ۵۰ تا ۷۰ سال پیش ره هم با خود داریم.»
ساکنان «قرغنهتو» که همگی متعلق به قوم هزاره هستند، با فقر اقتصادی مواجه هستند و زندگیشان به زراعت و دامداری وابسته است. یک ساکن محلی با حفظ هویت خود به رسانهی رخشانه گفته است: «تمام زندگی ما به علفچرها و ایلاقجاهای ما بستگی داره، وقتی ما نتوانیم گوسفندان و گاوهای خود ره در بهار و تابستان سال به ایلاق ببریم در تگاو (زیستگاه همیشگی) کسی علف مال (مواشی) ره پوره نمیتواند. اگر جایی ره که پشتونها ادعا کرده از ما بگیره فکر کو ما را در بین قفس قرار داده.»
به گفتهی عابد در منطقهی زندگی آنان دو جوی آب بزرگ وجود دارد که با نامهای جوی پایین و جوی بالا یاد میشود و پشتونهای کوچی مناطقی که در قسمت فوقانی جوی بالا واقع شده را ادعای مالکیت کردهاند.
عابد از نهادهای بینالمللی میخواهد تا صدای آنان را شنیده و نگذارند که کوچیهای پشتون با حمایت طالبان، ملک و چراگاههای مردم بومی را غصب نموده و آنان را مجبور به کوچ اجباری و مهاجرت کنند.
روستاهای قرغنهتو درحالی دچار چنین مشکلی شده که سال گذشته نیز همین افراد که حالا ادعا میکنند ایلاقجاهای قرغنهتو ملکیت آنان است، بر دشت بزرگی به نام «خَم» را که مرز میان قرغنهتو و ولسوالی یکاولنگ است، ادعای مالکیت کرده بودند و نگذاشتند هیچ یک از مردمان بومی مناطق شهیدان و قرغنهتو در آنجا ایلاق بروند؛ جایی که صدها سال از چراگاههای معروف بومیها بوده است.
نظیر، یک منبع آگاه دیگر در این مورد میگوید: «پارسال مردمشهیدان و قرغنهتو همرای همی پسرمنگل سر دشت خَم دعوا داشتند، مردم شهیدان رفتند و یک امر فوقالعاده آوردند که امسال ایلاق بروند، وقتی اونا ایلاق رفتند، هنوز ۳ روز نگذشته بود که همین پشتونها یک امر دیگر آوردند و تمام مردم ره به زور از ایلاق پایین کردند. ازی فهمیده میشه که همی پشتونها بسیار قوی از سوی طالبان حمایت میشه.»
موضوع غصب زمین و چراگاهها و محل زندگی هزارهها توسط پشتونها و کوچیها تازگی ندارد. بویژه پس از حاکمیت طالبان مردم در مناطق مختلف وادار به کوچ اجباری و دادن پول به پشتونها شده است. در نزدیک به چهار سال گذشته هزارهها در چندین ولایت روزهای سختی را ناشی از روزگویی کوچیها با حمایت طالبان سپری کردهاند. البته این مشکل در مناطق دیگر افغانستان، بویژه در شمال افغانستان و بر سر اقوام دیگر غیر از پشتونها هم تکرار شده است.
قبلا دیدهبان حقوق بشر در گزارش خود که بر اساس تحقیقات محلی تدوین شده، تائید کرده بود که طالبان شهروندان هزاره را در ولایتهای دایکندی، قندهار، هلمند، بلخ و ارزگان افغانستان از خانههایشان کوچ اجباری میدهند.
رسانهی رخشانه موفق به دریافت دیدگاه مسوولان محلی طالبان در ولایت بامیان در این مورد نشده است.
*یادداشت: به دلیل نگرانی امنیتی، اسمهای تمام مصاحبه شوندگان در این گزارش مستعار انتخاب شده است.