رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری
En
حمایت
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
رسانه رخشانه
حمایت

نازنین محسنی؛ از زندان طالبان تا یک قدمی دانشگاه «لچنبورگ» در امریکا

۲۵ عقرب ۱۴۰۳
نازنین محسنی؛ از زندان طالبان تا یک قدمی دانشگاه «لچنبورگ» در امریکا

نازنین محسنی/ عکس: رسانه‌ی رخشانه

آزاده تران

صبح جمعه، دوم سنبله، کابل مثل همیشه شلوغ و پرهیاهو بود. میان هزاران نفری که در خیابان‌های شهر در رفت‌وآمد بودند، دختری ۲۱ ساله از غرب کابل، تنها به سوی منطقه‌ی «کمپنی» می‌رفت. او قصد داشت از آنجا سفری پرچالش را به پاکستان آغاز کند؛ سفری که بیش از سه سال برایش جنگیده بود، با محدودیت‌های طالبان، ترس، فقر و ناامیدی.

این گزارش روایت تلاش نازنین محسنی است. دختری که به تازگی بورسیه تحصیلی دانشگاه «لچنبورگ» ایالت ویرجنیای امریکا را گرفته است و به زودی منتظر سفر از پاکستان به امریکا است؛ رویایی که حالا با وجود همه‌ی موانع، به واقعیت نزدیک است. اما مسیر او تا رسیدن به این‌جا، پر از رنج و مقاومت بوده است. او می‌گوید که طالبان او را به دلیل تنها بودن در سفر، به زندان انداخته بودند.

با حاکمیت دوباره طالبان در افغانستان، زنان و دختران از سفر کردن بدون «محرم شرعی» منع شدند.

هشتم حوت سال ۱۴۰۰، ذبیح‌الله مجاهد در یک کنفرانس خبری، زنان و دختران را از سفر کردن به خارج از کشور و ولایات بدون همراه مرد منع کرد. طالبان داشتن «محرم» برای سفر زنان به خارج از کشور را الزامی و حکم شرعی دانستند.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

زنان معترض: پیامدهای تداوم محدودیت‌ها علیه زنان و دختران در افغانستان، دامن‌گیر سایر کشورها خواهد شد

روزنامه تلگراف: طالبان دختران را از انجام عمل‌های جراحی ضروری محروم کرده‌اند

همزمان طالبان از راننده‌های موترهای مسافربری نیز خواسته که زنان و دختران را در سفرهای طولانی بدون محرم سوار نکنند و در نامه‌ی رسمی به شرکت‌های مسافربری هوایی و زمینی در چهارم حمل سال ۱۴۰۱ دستور داده شده که برای زنان و دختران بدون محرم بلیت سفر نفروشند.

نازنین گفته است، او از اداره امر به معروف طالبان اجازه‌نامه گرفته بود که می‌تواند به تنهایی به پاکستان سفر کند؛ اما بازهم نیرو‌های طالبان او را از مرز اسپین‌بولدک به جرم نداشتن محرم دستگیر و بیشتر از یک شبانه روز  زندانی کرده است.

برای نازنین سفری که حالا قرار است پایان‌اش در دانشگاهی در امریکا باشد، از این‌جا شروع شد. او  از ولسوالی جاغوری ولایت غزنی است. زمانی که طالبان برای دومین بار بر افغانستان حاکم شدند، نازنین در حال خواندن صنف یازدهم مکتب بود.

نازنین می‌گوید، به دور از خانواده‌اش در منطقه‌ی انگوری ولسوالی جاغوری، درس می‌خواند و در یک خوابگاه دخترانه زندگی می‌کرد. اما منع  رفتن دختران بالاتر از صنف ششم به مکتب از سوی طالبان، برای نازنین اقدامی محال بود. او می‌گوید، زمانی که طالبان دختران را از رفتن به مکاتب منع نمودند، همه‌ی هم‌صنفی‌های او، به خانه‌های‌شان رفتند و او به تنهایی در خوابگاه ماند: «من می‌دانستم که طالب هرگز نمی‌گذارد دختران درس بخوانند، اما من امیدوار بودم و برای یک لحظه‌ هم متوقف نشدم. بعضی از استادانم می‌گفتند، نازنین برو به خانه‌ات، دیگر مکتب برای دختران بسته است. درسته با این جملات خیلی ناراحت می‌شدم، اما هرگز ناامید نشدم. برایم می‌گفتم بالاخره راهی است تا من درس بخوانم.»

نازنین یکی از هزاران دختری بود که به شکل پنهانی مکتب رفت و از صنف دوازدهم فارغ شد: «ما تقریبا یک ونیم سال را به شکل پنهانی درس خواندیم و در لیلیه (خوابگاه) دور از محل و خانواده ما زندگی می‌کردیم. نیروهای طالبان وقت و ناوقت وارد مکتب و لیلیه‌ی ما می‌شد و مجبور به فرار می‌شدیم. ما بارها به‌خاطر نظارت طالبان از مکتب و صنف‌های ما فرار کردیم و در جاهای مختلف پنهان می‌شدیم، تا این‌که در سال ۲۰۲۲ از مکتب فارغ شدیم و امتحان آخر سال ما، از سوی وزارت معارف طالبان گرفته شد.»

نازنین همزمان زبان انگیسی را  خواند و سال 2023 میلادی برای گرفتن سند تافل زبان انگلیسی به کابل آمد. جایی که نه پول کافی برای زندگی داشت و نه جایی برای ماندن. او گفته است به جاهای زیادی سر زد و پیش دوستان زیادی رو انداخت تا برایش جای بودو‌باش بدهد؛ اما کسی از ترس طالبان حاضر نشد. در نهایت او اتاق محقری در گوشه‌ای از غرب کابل پیدا کرد و همزمان در یک مرکز آموزش زبان، آموزگاری کرد. فرصتی که او می‌توانست ماهانه پنجصد افغانی کرایه‌ی اتاق‌اش را پرداخت کند و غذای بخور و نمیری برای خوردن داشته باشد.

نازنین می‌گوید، با سپری کردن مشکلات زیادی موفق به دادن امتحان تافل و کسب ۹۶ نمره شد. این اولین قدم رسیدن به رویای دیرینه‌ی نازنین بود.

به گفته‌ی نازنین، مشکلات اقتصادی، بزرگترین بلایی بوده که او و خانواده‌اش همیشه تا حال درگیرش بوده و این باعث شده، نازنین بار‌ها  از طرف خانواده‌اش تحت فشار ازدواج اجباری قرار بگیرد که در نهایت او با مقاومت زیر بار نرفته است.

نازنین می‌گوید، برای فرار از ازدواج اجباری، او سال ۲۰۲۳ را با تمام مشکلات مالی که داشت در کابل ماند: «من از ماندن در کنار خانواده‌ام هراس داشتم، اگر بعد از سپری کردن امتحان تافل کنار خانواده‌ام می‌رفتم آن‌ها صد در صد من را به زور شوهر می‌دادند؛ چون آنهاها بخاطر اینکه مشکلات اقتصادی شدید داشتند، از من به صورت جدی می‌خواستند ازدواج کنم. من در کابل سردی زمستان را در یک اتاق نم‌دار و با بی پولی شدید سپری کردم و بالاخره موفق به کسب بورسیه کشور امریکا شدم.»

ماجرای زندان

نازنین در اول سال ۲۰۲۴ میلادی برای پیگیری بورسیه‌اش، کابل را به مقصد پاکستان به صورت غیرقانونی و از راه پر پیچ و خم قاچاقی ترک کرد. او بعد از سپری کردن چهار ماه در پاکستان به افغانستان برگشت، زیرا بدون اقامت قانونی در پاکستان رفتن به بورسیه ممکن نبود.

بی پولی مانع بزرگی سر راه‌اش بود. او گفته است در نهایت با کمک یک فرد خیّر ویزای صحی پاکستان را خریداری کرد. نازنین با کمک این فرد ویزای پاکستان را در بدل 640 دالر امریکایی گرفته است.

نازنین با وجود داشتن ویزا اما بازهم نمی‌توانست سفر کند. باید محرم شرعی می‌داشت تا طالبان به او اجازه عبور از مرز را می‌داد.

راهی که به نظرش رسید این بود که او به ریاست امر به معروف طالبان در کابل مراجعه کند تا از آنجا اجازه‌ سفر بدون محرم را بگیرد، کاری که به قول نازنین آسان نبود. او گفته است، روزها پشت اداره امر به معروف طالبان سرگردانی کشید، اما اجازه‌نامه را به دست آورد.

رسانه‌ی رخشانه نمی‌تواند مستقلانه تایید کند که آیا طالبان چنین میکانیزمی دارد که به زنان به تنهایی اجازه سفر بدهد یا نه.

ساعت ۶ صبح روز شنبه تاریخ سوم سنبله، نازنین به مرز اسپین بولدک در ولایت قندهار رسیده بود. در صف منتظر باز شدن رسمی مرز بود که با رسیدن نیروهای طالبان دردسرهای او هم شروع شد: «نیرو‌های طالبان آنجا رسید و شروع به‌ نظارت از مسافرین کردند، وقتی نوبت به من رسید، پرسید، کجاست محرمت؟ من با صدای لرزان و ترسان گفتم، من تنها هستم و می خواهم برای تحصیل به پاکستان بروم و اجازه‌ی سفر بدون محرم را از نیرو‌های امر به معروف گرفتم. خط را به آن سرباز طالبان نشان دادم و اجازه خط را از دستم گرفت به غرفه‌ای که در آن پایگاه کاری‌شان بود، برد. با یکی از قومندان‌های‌شان برگشت و برای من گفت، رفته نمی‌توانی!»

طالبان با این پرسش‌های غیر معمول شروع به بازجویی از نازنین کردند: «از خانه فرار کردی، شوهر داری، مطلقه هستی، بیوه هستی؟ مکررا همین سوالات را از من پرسان می‌کرد. من هر چه می‌گفتم، من فرار نکردم و برای تحصیل به پاکستان می‌روم. آنها حرف من را نپذیرفتند. از من خواستند به قومندانی مرز اسپین‌بولدک مراجعه کنم و از آنجا اجازه‌ی  رفتن به پاکستان را بگیرم.»

نازنین به فرماندهی پولیس طالبان در اسپین‌بولدک مراجعه کرد، کسی داخل راه‌اش نداد با چنین پاسخ‌هایی: «با خشم سربازانش پاسخ می‌داد، این‌جا جای برای زنان نیست بیرون شو.»

نازنی مدعی است که پس از مدتی یکی از افراد مربوط به امر به معروف طالبان او را سوار موتر نظامی کرده و مستقیم به زندان مرکزی قندهار منتقل کرد، بدون هیچ توضیح اضافی: «برای من آن مولوی هیچ چیزی نگفت. در یک جای متوقف کرد و یک زن پیر آمد و مرا کشان کشان از موتر پایین کرد و اصلا حرف فارسی را نمی‌فهمید. بعد از آن همان مولوی با همان پولیس زن مرا  داخل یک غرفه برد و از من سوال می‌کرد. به تنهایی کجا می‌روم؛ متاهل هستم یا مجرد؛ قبلا کجا زندگی می‌کردم.»

پس از این بازجویی کوتاه، طالبان نازنین را به زندان بردند. قبل از زندان از او خواستند که با خانواده‌اش تماس بگیرد.

نازنین می‌گوید، پولیس زن خانم مسنی بود: «با آن‌که پالتوی بلند و با حجاب پوشیده بودم، آن زن پولیس مرا با لگد و مشت لت کرد که چرا حجاب  ندارم و زبان فارسی اصلا نمی‌فهمید. مرا به روی زمین کشان کشان در یک اتاق که در آن هشت خانم دیگر زندانی بود، زندانی کرد.»

به گفته‌ی نازنین، ساعت ۱۰ قبل از ظهر روز شنبه تاریخ سوم سنبله مصادف با ۲۴ آگست امسال زندانی شده و ساعت ۲ بعد از ظهر تاریخ ۲۵ آگست با رسیدن پدر وخواهر نازنین به قندهار، از زندان آزاد شده است.

نازنین چشم دید خود را از ماندن زمانی کوتاه در زندان زنانه‌ی طالبان در قندهار چنین روایت می‌کند: «در جایی که من زندان بودم، در اتاق من هشت خانم دیگر زندان بودند که همه‌ی‌شان جرم‌های خانوادگی داشتند که وقت های زیادی در آن‌جا زندان بودند. فضای اتاق زندان بسیار کثیف بود و هیچ چیز خوب نبود، در آن فقط چندتا کمپل (پتو) و یک فرش نازک رنگ سرخ داشت. آن زنان زندانی بین‌هم دعوا می‌کردند و یکی از زنان مشکل روانی داشت و تمام زنان زندانی آن زن مریض را لت و کوب می‌کردند. غذای‌شان بسیار غیر صحی بود، در هر وعده‌ی غذایی مقداری برنج و نان خشک می‌آورد و به پیش روی ما می‌انداخت.»

طالبان پدر نازنین را هم بازجویی کوتاه کرده و با این توصیه که دخترش به سن ازدواج رسیده، از زندان رها کرده است. نازنین گفته است دست‌کم سه بار طالبان او را سرزنش کرده که چرا هنوز ازدواج نکرده است.

پس از رهایی نازنین، در اقدامی جدید پدرش او را تا مرز همراهی کرد تا در نهایت به پاکستان رسید. قرار است در ماه دسامبر امسال به امریکا سفر کند و در تاریخ 13 جنوری سال آینده‌ی میلادی، رشته کامپیوتر ساینس را در یکی از مهمترین دانشگاه‌های امریکا شروع کند.

نازنین که برای رسیدن به این موفقیت از سدهای بی‌شماری گذشته و حتی پایش به زندان طالبان رسیده، به عنوان یکی از دختران پیشرو، پیام روشنی به دختران  افغانستان دارد: «هیچ‌گاه تسلیم محدودیت‌های طالبان نشوید و برای رسیدن به اهداف و رویاهای خود با تمام موانع بجنگید. راهی برای رسیدن همیشه هست.»

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • هیات امناء
  • اصول و خطوط کاری
  • تماس با ما
FR Fundraising Badge HR

Registered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT

Copyright © 2024 Rukhshana

English
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری