هانیه فروتن
در گوشهای از کابل، در اتاقی کوچک و محقر که دیوارهایش از خاک و خاطره ساخته شده، نمایشگاهی مخفی برپا شده که عکسهایش دردها، رنجها و قصههای زنان و دختران افغانستان را فریاد میزند. هما محمدی (نام مستعار)، دختری 22 ساله، نام نمایشگاهاش را «پرواز بیمرز» گذاشته است.
نمایشگاهی با بیش از بیست عکس که هر یک روایتگر محرومیت، رنج، مقاومت و امید زنان است، به نمایش درآمده است. هما محمدی میگوید که این نمایشگاه نه فقط مجموعهای از تصاویر، بلکه سندی است از آرزوهای سرکوبشده، از غمهای فروخورده و از روحی که در برابر ظلم سر خم نمیکند.
هما محمدی 22 سال دارد. او زادهی یکی از ولایتهای مرکزی است، ولایتی در مرکز افغانستان با مسیرهای صعبالعبور. او میگوید تا صنف نهم درس خوانده بود که فرمان «ظالمانه»ی ملا هبتالله، رهبر طالبان، آیندهاش را به تاراج برد. درهای مکتب به روی او و میلیونها دختر دیگر بسته شد؛ اما هما تسلیم نشد. او دوربین به دست گرفت و به خیابانهای کابل رفت تا قصهی زنان سرزمینش را ثبت کند.
نمایشگاه «پرواز بیمرز» در اواخر ماه حمل ۱۴۰۴ خورشیدی، به دور از چشم طالبان، برای دو روز برگزار شد. به دلیل نگرانیهای امنیتی، هما از ما خواست که زمان و مکان دقیق آن را فاش نکنیم.
هما در روز افتتاح نمایشگاه، پشت تریبونی ساده ایستاد، با نگاهی نافذ و قدرت کلامی که با سنش همخوانی نداشت، گفت: «ما در اینجا میخواهیم درد، بیپناهی و مقاومت زنان افغانستان را در قالب عکس به تصویر بکشیم.»
او در ادامهی صحبتهایش افزود: «این نمایشگاه سندی است از آرزوهای سرکوبشده و غم فروخوردهی دختران افغانستان که تنها و بیپناه رها شدهاند. دخترانی که بیش از هزار و پنجصد روز صدای زنگ مکتب را نشنیدند، که چهار سال قلم به دست نگرفتند و از رفتن به دانشگاه محروماند.»

عکس: هما محمدی
نام «پرواز بیمرز» برای این نمایشگاه مخفی، از آرزوی دختری ۱۱ ساله گرفته شده است؛ دختری که میخواست خلبان شود و آسمانها را فتح کند، اما طالبان او را از صنف ششم به خانهنشینی کشاند.
هما که زمانی معلم آموزشگاه انگلیسی بود، دفترچهی این دختر ۱۱ ساله را دید؛ پر از نقاشی پرندهها و هواپیماها. وقتی از او پرسید چرا اینهمه پرنده کشیده، دخترک پاسخ داد: «آرزو داشتم خلبان شوم و در آسمان سفر کنم، ولی به من اجازهی مکتب رفتن ندادند.»
هما به رسانهی رخشانه میگوید: «هر قصهای که دنبال کردم، هر عکسی که گرفتم، چه از محدودیتها، بسته شدن دانشگاهها، سلب حق کار یا دخترانی که در جریان عکاسی با آنها روبهرو شدم، حس پرواز در نگاهها و گفتههایشان بود. خواستم اسم این مجموعه را پرواز بیمرز بگذارم، چون این دختران، حتی در قفس، رویای پرواز دارند.»

عکس: هما محمدی
برپایی این نمایشگاه کار آسانی نبود. هما بیش از یک سال برای جمعآوری عکسها و آمادهسازی نمایشگاه تلاش کرد. هزینههای آن را از پسانداز شخصیاش تأمین کرد؛ پساندازی که از تدریس زبان انگلیسی، جمع کردن جیبخرجی روزانه و حتی صرفهجویی در کرایهی موتر به دست آمده بود. او میخندد و میگوید: «حتی یک افغانی را ذخیره میکردم. نان چاشت نمیخوردم تا پول نمایشگاه جور شود.»
اما چالشها به مسائل مالی محدود نشد. هما بارها در جریان عکاسی با خشم و خشونت طالبان روبهرو شد. دوربینش، که تنها ابزارش برای ثبت حقیقت بود، قربانی این خشم شد. او تعریف میکند: «سه-چهار بار هنگام عکاسی، افراد طالبان مانع کارم شدند. یک بار در کوتهی سنگی، ماموران امر به معروف با غضب ازم خواستند دوربینم را جمع کنم. یکیشان گفت: از ما عکس میگیری؟ به کی روان میکنی؟ جاسوس کیستی؟ زود از اینجا گمشو.»
او در چندین مورد با طالبان در خیابانها مواجه شده و اما در یکی از این موارد، اعضای طالبان، کمرهاش را شکستند. خودش توضیح میدهد: «دفعهی آخر، یک روز بارانی در دشت برچی، داشتم از سرک ویدیو میگرفتم که دو نفر مسلح سمت من آمدند. یکیشان با لحنی زشت گفت: جمع کو کمرهته! هرچه عکس و ویدیو داشتم پاک کردند، بعد دوربینم را به زمین انداختند و با قنداق تفنگ شکستند. خندید و گفت، حالا بیا عکس بگیر!»
با این حال، هما تسلیم نشد. او با دوربینی دیگر، با پولی که دوباره جمع کرد، به کارش ادامه داد. هر عکس این نمایشگاه، نه فقط یک تصویر، بلکه یک پیروزی است بر ترس و سرکوب.
عکسهای نمایشگاه «پرواز بیمرز» هر یک قصهای دارند، قصههایی که از دل محدودیتها و تاریکیها سر برآوردهاند. در یکی از این تصاویر، دو دختر با پوشش سنتی برقع در حال نقاشیاند اما قلممو در دست این دختران نشان از مقاومتی خاموش دارد.
هما در این اثر بهخوبی شرایط اجتماعی و فرهنگی زنان تحت حاکمیت طالبان را به تصویر کشیده؛ زنانی که حتی در سایهی محدودیت، هویت هنری خود را حفظ میکنند.
در عکسی دیگر، دختری با برقع آبی، کتابی در دست، در کوچههای تنگ کابل قدم میزند. این تصویر تضاد بین محدودیتهای اجتماعی و عطش دانش را فریاد میزند. هما میخواست نشان دهد که علاقه به علم و فرهنگ، حتی در بدترین شرایط، در قلب زنان افغانستان زنده است.

عکس: هما محمدی
یکی از تأثیرگذارترین عکسها، زنی با برقع است که صورتش کاملاً پنهان شده و تنها دستش، که به سمت جلو اشاره میکند، دیده میشود. پسزمینهی مبهم و خاموش این تصویر، فضای غمانگیز و دلتنگی برای آزادی را منتقل میکند. هما میگوید: «این عکس دربارهی سرکوب و تلاش برای ابراز وجود است. این زن انگار میخواهد بگوید، من هنوز این جا هستم، حتی اگر صورتم دیده نشود.»
از زمان بازگشت طالبان به قدرت در ۱۵ آگست ۲۰۲۱، این اولین نمایشگاه عکسی است که توسط یک دختر جوان و با چنین محتوای جسورانهای برگزار شده است.
بازدیدکنندگان، که بسیاری از آنها خود از محدودیتهای طالبان رنج میبرند، این نمایشگاه را نه فقط یک رویداد هنری، بلکه یک فریاد مقاومت میدانند.
مثل اسرا، دختری ۲۱ ساله که از بازدیدکنندگان نمایشگاه بود. او میگوید: «وقتی عکسها را دیدم، حیرتزده شدم. در شرایطی که حتی یک مرد جرأت نمیکند در برابر طالب دربارهی ریشش حرف بزند، برگزاری چنین نمایشگاهی دل بزرگی میخواهد. هما نه تنها حقایق را مستند کرده، بلکه به ما توان، قدرت و انگیزهی مبارزه با تاریکی را داده. میخواهم مثل او باشم و برای خواستههایم بجنگم.»
نمایشگاه «پرواز بیمرز» تنها یک رویداد هنری نیست؛ این نمایشگاه سندی است از روحی که در برابر ستم سر خم نمیکند. در حالی که طالبان با قوانین سختگیرانه، از ممنوعیت تحصیل و کار زنان گرفته تا محدودیت پخش تصاویر موجودات زنده در رسانهها، تلاش میکنند صدای زنان را خاموش کنند، هما و دخترانی مثل او نشان دادهاند که این آتش خاموشنشدنی است.
هما میگوید: «من نمیخواستم فقط عکس بگیرم. میخواستم به دنیا بگویم که ما هنوز زندهایم. ما هنوز آرزو داریم. ما هنوز میجنگیم. این عکسها فقط تصویر نیستند؛ اینها صدای ما هستند.»
هما، با وجود همهی سختیها، هنوز امیدوار است. او میگوید: «شاید امروز نتوانم به مکتب بروم، شاید دوربینم را شکسته باشند، اما نمیتوانند آرزوهایم را بشکنند. من دوباره عکاسی میکنم، دوباره نمایشگاه برگزار میکنم و روزی میرسد که ما زنان افغانستان، بیمرز پرواز خواهیم کرد.»
به گفتهی هما، نمایشگاه «پرواز بیمرز» یادآوری میکند که هیچ قفسی نمیتواند روح آزاد زنان و دختران افغانستان را زندانی کند.